شماره ۱۲۱۴ ـ پنجشنبه  ۲۹ ژانویه ۲۰۰۹

اشاره:

 

این مقاله پیش از آتش بس بین اسرائیل و حماس نوشته شده  و به دفتر شهروند ارسال شده است.

نوار غزه هنوز در آتش جنگ می سوزد. غیرنظامیان فلسطینی بدون هیچ فریادرسی در مقابل چشمان حیرت زده ی بشریت مترقی در آتش جنگی که پایانی بر آن متصور نیست، می سوزند.

نوار غزه را می توان شهری تصور کرد که از سمت دریا توسط کشتی های جنگی و از خشکی توسط تانکها، زرهپوشها و واحدهای نظامی محاصره شده است. نظامیان اسرائیلی این شهر را از آسمان توسط هواپیماها و هلیکوپترهای جنگی، از دریا با توپهای دوربرد و از خشکی توسط توپخانه ی سنگین، سبک و  خمپاره اندازها زیر آتش گرفته اند.   

لشگرکشی اسرائیل به نوار غزه که با نام «سرب مذاب» از سه هفته قبل شروع شده است، هنوز ادامه دارد. ابعاد کشتار و ویرانی که هواپیماها، هلیکوپترها، تانکها و توپخانه ی اسرائیلی در نوار غزه به وجود آورده اند، به حدی است که متحدین نزدیک این کشور نیز یارای دفاع از آن را ندارند. اهالی غزه از زن و کودک، پیر و جوان از گوشه ای به گوشه ی دیگر پناه می برند. آنها برای مصون ماندن از بمبارانها و آتش توپخانه ای که علیرغم ادعاهای دولت اسرائیل(۱)  نظامی و غیر نظامی نمی شناسد، به ساختمانهای مربوط به سازمان ملل پناه می برند ولی این محلها نیز از غضب اسرائیلی ها در امان نمی مانند. ابعاد بربریت اسرائیلی ها و بی تفاوتی اکثریت کشورهای دنیا نسبت به این قصابی مدرن حیرت آور است. فلسطینی ها امروز به معنای واقعی کلمه تنها و مظلوم هستند.


 

عده ای از فرماندهان ارتش اسرائیل در اوایل این هفته از دولت این کشور خواستند که به جنگ در نوار غزه پایان بدهد. آنها معتقد هستند که ارتش اسرائیل به هدفهای نظامی خود در این منطقه رسیده است و ادامه ی جنگ غیر از کشتار بیشتر غیر نظامیان معنای دیگری ندارد. پس دلیل اصرار دولت اسرائیل به ادامه ی جنگ که از نظر نظامی هیچ فایده و توجیهی ندارد، چیست؟

وزیر امور خارجه ی دولت اسرائیل خانم زیپی لیونی در مصاحبه با مجله ی آلمانی اشپیگل (شماره ی ۳ سال ۲۰۰۹) در جواب سئوال خبرنگار این مجله که : «آیا اسرائیل به هدف خود مبنی بر نابودی حماس رسیده است؟» می گوید: «نه، اما اسرائیل با ضربه ای حسابی توانسته است که این سازمان را تضعیف بکند.” (هدف از بین بردن حماس نبود بلکه ایجاد وحشت بود ـ تاکید از مترجم است) و اضافه می نماید که «.. رهبران حماس قبل از اینکه راکت بعدی را به طرف اسرائیل شلیک بکنند باید به خوبی فکر بکنند.» معنای دیگر حرفهای خانم لیونی اینست که: ما با ایجاد جزیره ای از «سرب مذاب» در نواز غزه چنان بلائی بر سر اهالی آن آوردیم که آنها در صورتی که بخواهند در آنجا زندگی بکنند، باید به حماس امکان کوچکترین عملی علیه منافع اسرائیل را ندهند. این دقیقاً یکی از اصلی ترین هدفهائی است که دولت اسرائیل از لشگرکشی خود به نوار غزه تعقیب می کند. چرا که اگر همه ی شبه نظامیان کشته شده در نوار غزه را وابسته به سازمان حماس حساب بکنبم،(۲) در آن صورت از نیروی ۲۰۰۰۰ نفره ی آن فقط ۵۰۰ نفر از بین رفته اند. جبران این تلفات برای سازمانی که بر یک و نیم میلیون عرب فلسطینی ساکن نوار غزه حکومت می کند، کار چندان مشکلی نیست. و اینکه دولت اسرائیل علیرغم توصیه ی فرماندهان ارتشش به عملیات نظامی اش ادامه می دهد معنائی جز این ندارد که از نظر این دولت اهالی غزه هنوز به اندازه ی کافی رام نشده اند.

حمله های کاملاً حساب شده ی ارتش اسرائیل به محلهای تجمع غیرنظامیان دقیقاً هدف بالا را تعقیب می کند. سربازان اسرائیلی به روی آمبولانسها، بیمارستانها و گروههای امداد آتش می گشایند. آنها از کمک به زخمی ها و کسانی که در زیر آوارها مانده اند، جلوگیری می کنند. چندین روز است که زخمی ها نه تنها در خرابه های ساختمانهای بمباران شده، بلکه در راهروهای بیمارستانها در انتظار کمک هستند. به علت عدم وجود الکتریسیته بیمارستانها برق مورد نیاز خود را از طریق ژنراتورها تامین می کنند. وقتی ژنراتوری خراب می شود، بیمارانی که به دستگاههای برقی و الکترونیکی وصل شده اند، در معرض مرگ قرار می گیرند. چرا که این ژنراتورها فاقد قطعات یدکی هستند. اسرائیل از سه سال و نیم قبل از ورود قطعات یدکی به نوار غزه جلوگیری می کند. خبرنگاران ـ که جلوگیری از فعالیت آنها جزو هدفهای نظامیان اسرائیلی محسوب می شوند ـ (۳) در گزارشهای خود بارها از کودکانی نوشته اند که چندین روز تنها و بی سرپرست در کنار جنازه های والدین خود که در اثر بمباران کشته شده اند، مانده اند. بیشتر زخمی ها به علت کمبود پزشک فقط در نتیجه ی ادامه ی خون ریزی جان داده اند. 

ادامه ی کشتار غیر نظامیان ـ  که هر چه بیشتر اسرائیل را در میان کشورهای جهان ایزوله(۴) می کند ـ حکایت از آن دارد که این دولت در رسیدن به هدفهای خود چندان موفق نبوده است. چرا که:

 ـ درست است که تعداد موشکهائی که حماس به اسرائیل شلیک می کند، کمتر شده است، ولی همین تعداد راکتی که  پرتاب می شود، نشانه ی آنست که ارتش اسرائیل موفق به نابودی قطعی پایگاههای موشکی حماس نشده است. و اگر توافقی بین حماس و اسرائیل امضا نشود، موشک پرانی ادامه خواهد یافت. و برای چنین توافقی اسرائیل نیز باید به حماس امتیاز بدهد.     

ـ تونل هائی که حماس از طریق آنها اسلحه و مهمات خود را تامین می کند، هنوز سرجای خود باقی هستند. بسته شدن این تونلها زیر نظارت مصر فقط در صورتی ممکن است که اسرائیل دست از محاصره ی غزه بردارد. پایان محاصره برای حماس یک پیروزی به حساب می آید.

ـ سرباز اسیر اسرائیلی هنوز آزاد نشده است.

ـ اسرائیل که با تضعیف حماس در پی تقویت موقعیت محمود عباس بود، با این حمله تیر خلاص را به دولت ضعیف وی که به خاطر فساد مالی محبوبیت چندانی بین فلسطینی ها ندارد، زد. خبرنگار مجله ی اشپیگل در مصاحبه ی مذکور از خانم لیونی می پرسد: «با این جنگ شما محمود عباس را به عنوان طرف مذاکره تان تضعیف کردید.» خانم لیونی که نمی تواند آثار منفی این جنگ را بر دولت محمود عباس انکار بکند می گوید: «موقتاً آری. ما در حالی که جنگ با حماس را پی می گیریم، مذاکره با عباس را ادامه خواهیم داد. هر قدر که حماس تضعیف بشود، به همان اندازه عباس تقویت خواهد شد.» رویدادهای بعدی خلاف این تصور را نشان می دهند. در اجلاس سران عرب که اخیراً با ابتکار دولت قطر و در غیاب مصر و عربستان برای بررسی مسئله ی فلسطین تشکیل شد، فلسطین نماینده ای نداشت؟! شمارش معکوس برای سرنگونی دولت محمود عباس که به خاطر همکاری با اسرائیل مورد نفرت اکثریت فلسطینی هاست، شروع شده است.

با توجه به اجلاسها، کوششها و رفت و آمدهای دیپلماتهای غربی و عربی می توان گفت که هفتمین جنگ اعراب و اسرائیل نیز بدون دستاورد ملموسی به زودی به پایان خواهد رسید، ولی دولت ایالات متحده و اسرائیل با سیاستهای اشغالگرانه ی خود بن بستی را در منطقه ی خاورمیانه به وجود آورده اند، که بستر مناسبی برای رشد جریانهای تندرو و ارتجاعی محسوب می شود.

تاوان خون کودک فلسطینی را که امروزه توسط بمبهای اسرائیلی ـ که پول آنها توسط کمکهای دولت امریکا و اکثر کشورهای اروپائی تامین شده است ـ قطعه قطعه می شود، فردا کودکان فرانسوی، انگلیسی، امریکائی، آلمانی و هندی که توسط بمبهای القاعده در ایستگاههای راه آهن و متروهای  شهرهای این کشورها  کشته و زخمی خواهند شد، خواهند داد. ورشکستگی سیاست خاورمیانه ای کشورهای غربی که نمی توانند و یا اصلاً نمی خواهند اسرائیل را به ایجاد یک صلح پایدار در منطقه وادار سازند، به مانعی در راه پیشرفت و دمکراتیزه شدن کشورهای اسلامی بدل شده است.

اسرائیل کشتار می کند و این دور تسلسل ادامه دارد.  


 


 

پانویس ها: 

  

۱- هنگام حمله به عراق ژنرالهای امریکائی ادعا می کردند که بمبهای آنها به علت «هوشمند» بودن هدفهای نظامی را از غیر نظامی تشخیص می دهند. امروزه منابع مختلف غربی تعداد کشته شدگان غیر نظامی عراقی را بیشتر از صد هزار نفر برآورد می کنند. ژنرالهای اسرائیلی نیز برای توجیه بمباران نوار غزه که از نظر جمعیت یکی از پر تراکم ترین مناطق دنیا محسوب می شود از لغت « جراحی» استفاده می کنند؟!!

۲- بر خلاف تبلیغات دولت اسرائیل و متحدین غربی و شرقی آن  این نه فقط حماس است که با اسرائیل می جنگد، بلکه همه ی سازمانهای مقاومت فلسطینی در جنگ شرکت دارند. حتی جناح تندرو الفتح برای شرکت در جنگ و گشودن جبهه ی دوم از ساحل غربی رود اردن دولت محمود عباس را زیر فشار قرار داده است.

۳- ابعاد سانسوری که ارتش اسرائیل برای جلوگیری از درز اخبار کشتارهای هولناک غیر نظامیان در نوار غزه به وجود آورده، سر و صدای سازمانهای مختلفی همچون خبرنگاران بی مرز و شبکه های خبری و تلویزیونی غربی را در آورده است. تا به حال چندین خبرنگار فلسطینی عمداً توسط سربازان اسرائیلی کشته شده اند.

۴- اتحادیه ی اروپا که قبل از جنگ در حال گفتگو برای گسترش بیشتر روابط با اسرائیل بود، توقف این گفتگوها را اعلام کرد. ونزوئلا سفیر اسرائیل را از آن کشور اخراج کرد. کشورهای عربی مثل اردن و مصر که با اسرائیل روابط دیپلماتیک در سطح سفارت دارند، برای قطع این روابط از طرف مردم کشور خود زیر فشار شدید قرار دارند.