حیوانات “بی سرپناه” یا به عبارت دیگر “حیوانات ولگرد” ایران نه تنها در خانه ها، که در روزنامه ها و مجلات هم جایی ندارند و به ندرت از آنها صحبت به میان می آید. توجه به این مسئله ما را بر آن داشت که سعی کنیم درمیان ده ها مطلب سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و… جای کوچکی هم به آنها اختصاص داده شود. پیشنهاد ما به گرمی از سوی نشریه شهروند پذیرفته شد و ما برای شروع بهتر دیدیم که کمی شما را با تاریخچه حمایت از حیوانات در ایران آشنا کنیم.

آشکار است که از آن روزگاران که فردوسی گفته بود “میازار موری که دانه کش است/که جان دارد و جان شیرین خوش است”، هم حیوان آزاری در ایران بوده و هم کسانی چون فردوسی که برای پشتیبانی از حیوانات و فرهنگ سازی برای کمک به آنها پیشگام شده و چنین شعری را سروده است. بی گمان پیش از فردوسی و پس از او هم می توان نشانه هایی را در این زمینه در نوشته ها و سروده ها یافت، اما قصد ما این نیست که شما را این همه به عقب برگردانیم و می خواهیم فقط به شرح مختصری از زمان آغاز حمایت از حیوانات به شکل عملی و گروهی آن در ایران بپردازیم که تنها چند دهه قدمت دارد.

گلبهار میهمان تازه پناهگاه وفاست که دستش آسیب دیده بوده و اطراف چالوس پیدا شده

قدیمی ترین مطلبی که در این رابطه یافتیم مقاله ای در مجله:

The National Humane Review – May, 1950 به قلم لیدی دوریس اسکاین همسر سفیر انگلیس در ایران است که قسمت هایی از آن را برایتان ترجمه کرده ایم:

“این حکایت یک نبرد است… نبردی که در ۱۸ می سال ۱۹۴۷ (۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۶) شروع شد… نبردی که هنوز هم ادامه دارد. این نبرد به خاطر هزاران هزار حیوان بارکشی شروع شد که بارهای مختلفی نظیر چوب، سنگ، آب، آجر، مایحتاج خانگی و غیره را به نقاط مختلف حمل می کردند.

شاید فکر کنید این نبرد در یک کاروانسرای سنگی که اصطبل قدیمی یکی از اشراف بود، آغاز شد. اما نه، گمان نکنم بتوانید چگونگی شروعش را حدس بزنید. ماجرا به ملاقات دو خانم در ویلایی در اطراف تهران برای صرف چای برمی گردد! در آن روز موضوع صحبت این دو خانم ـ یکی آمریکایی به نام “الگا سامرویل” و دیگری انگلیسی به نام “لیدی دوریس اسکاین” ـ الاغ های بارکشی بودند که اغلب آنها پشتشان پوشیده از زخم بود، کمرشان زیر بارهای سنگین خم شده بود و به ضرب کتک مجبور بودند کمر راست کنند و دوباره روی پایشان بایستند و به زحمت دوباره چند قدمی بروند، اسب های بارکشی که سم هاشان ترک خورده بود و با سری فرو افتاده مخزن های سنگین آب را جابجا می کردند، و یا سگ هایی که پس از تصادف با اتومبیل ها خود را به کنار جاده می کشیدند و آنقدر آنجا می ماندند تا از گرسنگی و تشنگی بمیرند و…

نتیجه این گفتگو تشکیل انجمن حمایت از حیوانات تهران بود. انجمنی کوچک متشکل از ایرانیان، آمریکائیان و اروپائیان که همه معتقد بودند باید کاری برای این حیوانات انجام داد.

ببینید چقدر بار روی این حیوان بی زبان گذاشته اند تا زیر آن از نفس بیفتد

ابتدا تصمیم بر آن شد که بیمارستانی مجانی برای معالجه حیوانات بیمار تأسیس شود تا افراد تنگدست هم بتوانند حیوانات بیمارشان را مداوا کنند. با اجرای نمایشی در یکی از تئاترهای تهران پول لازم برای رهن یک محل مناسب جمع آوری شد. قدم بعدی پیدا کردن یک ساختمان مناسب بود که سرانجام با راهنمایی یک درشکه چی انجام شد و در اوایل سال ۱۹۴۸(۱۳۲۷) اولین انجمن حمایت از حیوانات ایران کارش را با چند تکه اثاث و مقداری دارو شروع کرد. در روز اول ۸ اسب معالجه شدند و در سال اول ۷۰۰۰ اسب، الاغ، قاطر، سگ، گربه، بز، پرنده و سایر حیوانات مورد مداوا قرار گرفتند. دولت وقت، از طریق انجمن شیر و خورشید سرخ نیمی از مخارج این بیمارستان را که ۵۰۰ دلار(معادل ۲۰۰۰۰ ریال) در ماه بود، پرداخت می کردند. انجمن به کار خود ادامه داد و تا چند سال پس از انقلاب به این نبرد ادامه داد و سپس تعطیل شد…”

اما حمایت از حیوانات در ذهن و فکر آنان که انسانی می اندیشیدند، همچنان باقی ماند.

ادامه دارد

* دوستداران وفا، گروهی هستند در تورنتو متشکل از حامیان و داوطلبان “پناهگاه حیوانات وفا” که در حومه ی تهران، نگهداری از سگ های بی سرپناه را برعهده دارد.

Vafa Animal Shelter

 cal.ir

info@cal.ir