شماره ۱۲۱۸ ـ پنجشنبه  ۲۶ فوریه ۲۰۰۹

به مناسبت فوریه  ماه تاریخ سیاه پوستان مصاحبه ای تلویزیونی  با رئیس مرکز پلیس  مارکهام، “راس” (۱) داشتم. ریکی ویر پاپان(۲)، مسئول بخش قومی فرهنگی یورک ترتیب این مصاحبه را داد که سعی می کنم ترجمه فارسی آن را در آینده برای آگاهی همزبانان در شهروند منتشر کنم. 


پلیس یورک دومین پلیس کانادا از نظر تعداد نیرو و وسعت جغرافیائی منطقه بعد از پلیس تورنتو است و منطقه یورک بزرگترین محل تجمع ایرانی ها در انتاریوست.

طی چند ماه گذشته در جهت اطلاع رسانی جامعه ایرانی هم مصاحبه هائی با مسئولان بخش “سوءاستفاده جنسی” و بخش  “کلاهبرداری”  پلیس یورک انجام داده بودم.  در مورد چهارشنبه سوری هم آنها را دعوت کردم که برای ارتباط مستقیم با جامعه ایرانی مانند سال گذشته در مراسم آتش بازی ریچموند هیل حضور داشته باشند. سال گذشته ریکی در این مراسم به نمایندگی از پلیس یورک حضور پیدا کرد و از روی آتش هم چند باری پرید و از فضای گرم در آن هوای سرد کشنده پارسال تعجب کرده بود.

ریکی پیشنهاد ملاقات با رئیس پلیس و معاونان وی را برای تبادل نظر در مورد جامعه ایرانی  منطقه ریچموند هیل داد که از آن استقبال کردیم.

قرار شد این ملاقات دوستانه با صرف صبحانه باشد. از آنجا که در منطقه یورک ما رستوران ایرانی که صبحانه داشته باشد، نداریم طبیعتا تعیین رستوران را به طرف مقابل پیشنهاد کردیم که رستوران کورا در۱۰۹۰۹ خیابان یانگ مشخص شد.  


روز ۵ شنبه ۱۹ فوریه، راس ساعت۸:۴۰ صبح با اینکه برف زیادی خیابانها را پوشانده بود و ترافیک سنگینی وجود داشت، خوشبختانه گروه ما ۵  دقیقه زودتر از قرار وارد رستوران شد. گروه ما، که شامل تعدادی از فعالان اجتماعی از طیف های مختلف ایرانی ساکن ریچموند هیل بود، متشکل از خانم فرح اصلانی، از مسئولان خیریه کودکان پردیس و از بنیانگذاران گروه ایرانی کانادائی مبارزه با سرطان، اعضای هیت مدیره بنیاد فرهنگی  فروردین،  جمشید باقرزاده از مسئولان اتحادیه های رانندگان تاکسی، دکتر جهانگیر ظهوری، دندانپزشک، سعید فتوت، بخش  کامپیوتر و  من (سعید سلطانپور)،  به همراهی سعید دباغیان، از  صنعت اتوموبیل انتاریو؛  افشین نجبا، مشاور وام و مهدی محبی  که به عنوان عکاس حضور داشت، بود. 


گروه پلیس یورک نیز شامل خانم کارنوکیس (۳)، رئیس پلیس “آرماند لابارج”(۴)، معاون وی بروس هریج (۵)، جانشین رییس سوپر وایزر “وین کالیسنکی” (۶) ، سرگروهبان تونی بران (۷) از باسابقه ترین نیروی پلیس که سیاه پوست است، گروهبان دان ئیرنکی (۸)که مسلمان بود و به همین دلیل هم همراه گروه بود و  کاراگاه  “برنت کمپ”  از بخش مبارزه با نفرت (۹) بودند.


بحث های جدی و خودمانی در سر دو میز در جریان بود.  قبل از هر چیز با تشکر از رئیس و پلیس یورک که رویکرد مثبتی نسبت به اقلیت ها دارند،  و پلیس های یورک،  و بطور مشخص از  ریکی  که انسانی خوب و پلیس وظیفه شناسی ست که به ارتباطات با  دیگران  اهمیت میدهد  شروع کردیم و سپس تبادل نظر تکی و یا برخی مواقع جمعی ادامه یافت.  

نکاتی که در این گفتگو و تبادل نظر توسط شرکت کنندگان به عنوان نظرات شخصی و یا گروه مطرح شد را به طور اجمال برای اطلاع خوانندگان می آورم.  


رئیس پلیس به نقش پررنگ جامعه ایرانی در منطقه یورک اشاره کرد و به عنوان مثال در مورد استادان ایرانی تبار در دانشگاه و کالج ها گفت که خروج آنها می تواند سیستم آموزشی کانادا را مختل کند.


چند صدائی کامیونیتی


جامعه ایرانی، یک جامعه چند صدائی است و برای اینکه به سرنوشت شهرهای جنوبی خود دچار نشویم لازم است که همه صداها شنیده شود، که چنین روندی را در پلیس یورک می بینیم.

چند صدائی در جامعه ما تبلور دموکراسی کانادائی ست  که ما آن را مثبت می بینیم، ولی نیاز به زمان دارد تا نهادینه شود.  نداشتن یک کامیونیتی سنتر، ضعف اساسی برای جامعه ماست.  عدم بودجه  و عدم مشارکت همه اقشار جامعه به دلیل عدم  اعتماد در بین جامعه  که ریشه های  سیاسی  دارد، در این روند بی تاثیر نبوده است، ولی ما به این نتیجه رسیده ایم که بهتر است با برنامه و با استفاده از تجارب ایران و کانادا  و با استفاده از امکانات موجود، به جامعه اطلاع رسانی و خدمات رسانی کرد. مثلا ما در بنیاد فرهنگی فروردین فعلا در روزهای سه شنبه در زیرزمین مطب دکتر ظهوری شروع به ارائه خدمات و اطلاع رسانی به جامعه ایرانی در ریچموند هیل کرده ایم و انجمن های غیرانتفاعی هم در زمینه جوانان و سالمندان مشغول هستند.


دغدغه جوانان، نقطه مشترک کامیونیتی


بسیاری از خانواده های  ایرانی، به دلیل ادامه تحصیلات فرزندانشان به کانادا مهاجرت کرده اند، ولی دوگانگی های فرهنگی و آموزشی و تضادهای سیستم مشکلاتی داخلی و قانونی به وجود آورده است.  مثلا در مدارس به نوجوانان تعلیم داده می شود که کودکان حریم خصوصی دارند و والدین نباید در آن وارد شوند.  

آگاهی جامعه ایرانی به طور عام از قوانین و سیستم آموزشی و قانونی مانند تربیت کودکان، اختیارات والدین و وظایف آنها در قبال فرزندان، در مقایسه با فرزندان که بهتر به قوانین آشنا هستند، زیرا در مدارس به آنها  آموزش داده شده است، همخوانی ندارد. 

سعید فتوت با طرح اینکه دو فرزند نوجوان دارد و مانند بسیاری از والدین خواهان آینده خوبی برای آنها است به این موضوع اشاره کرد که برخی از والدین اجازه می دهند فرزندانشان به هر کجائی که می خواهند بروند و بالطبع فرزندان کسانی که والدینشان در مورد ساعات بیرون از خانه ماندن، سخت گیری بیشتری می کنند، با سئوال کودکان خود روبرو میشوند که پس چرا دوستشان آزادتر است؟


رئیس پلیس گفت که خانواده ها به دلیل اینکه وسایل زندگی و رفاه فرزندان خود را  تامین می کنند حق قانونی دارند که برای آنها در خانه قانون بگذارند و کودکان قانونا موظف هستند که این قوانین را رعایت بکنند.

وی همچنین اضافه کرد که کامپیوتر و بخصوص دوربین کامپیوتر در اتاق خواب فرزندان یک اشتباه بزرگ است، زیرا آنها به دلیل کم تجربگی می توانند مورد سوءاستفاده اینترنتی قرار بگیرند. وی از دستگیری یک متهم در آمریکا در سال گذشته خبر داد که دختر نوجوانی را از طریق اینترنت فریب داده بود و به متلی در آمریکا کشانده بود.

یا در مورد دستگیری بزرگترین باند توزیع عکسهای پورنو و غیراخلاقی از کودکان و نوجوانان گفت که یکی از افراد اصلی باند جوان ۲۳ ساله ای از ریچموند هیل بود.


نوجوانان و قانون


 پلیس معتقد بود که مشکل زیادی با جوانان ایرانی ندارد، زیرا در کل خانواده های ایرانی نسبت به سرنوشت فرزندان خود اهمیت می دهند و آنها جزئی از خانواده همیشه به حساب می آیند.

به این امر اشاره شد که برخی از جوانان می خواهند به سرعت پولدار شوند و به این دلیل به فروش مواد مخدر روی می آورند.

پلیس سعی کند با جوانان ارتباط بیشتری برقرار کند. اجازه دهد نسبت به پلیس شناخت بیشتری پیدا کنند. به عنوان نمونه، جوانان اطلاعاتشان در مورد مواد مخدر به طور انفرادی کمتر از پلیس نیست. آنها می خواهند بدانند چه زمانی می توانند روی پلیس و حمایت آنها حساب کنند.



اعتیاد

 

یکی از مشکلات جدی بر سرراه جامعه ایرانی بویژه در بخشهائی است که آن را یک ارزش می دانند و به عنوان مقوله اعتیاد نمی بینند.

در همین راستا،  به نحوه برخورد سیستم ( وزارت بهداری و پلیس با مبارزه با معتادان) انتقاد شد. دکتر ظهوری معتقد بود که در ایران در گذشته موفقیتهای زیادی در شیوه مبارزه با مواد مخدر به دست آمده بود که متاسفانه از این تجارب در کانادا استفاده نمی شود.


شرکت در انتخابات  که ترجیح می دهیم نسل جوان ما، در بخش سیاسی، به طور داوطلبانه آموزش ببینند و با سیستم آشنائی بیشتری پیدا بکنند و بالطبع در سالهای آینده، ریچموندهیل بایستی شهردار و اعضای انجمن شهر ایرانی تبار داشته باشد. فعلا عجله ای در این کار نیست.

 

درگیری های قومی و نژادی


به  دو مورد از درگیری ها بین اقوام در جنگ اخیر خاورمیانه و نیز درگیری های سریلانکا علیه تامیل ها که تعداد زیادی از آنها در مارکهام ساکن هستند، اشاره شد که در این مورد به نگرانی در مورد نوجو.انان و گرایش آنان به رادیکالیسم بدون منطق و  عکس العملی، اشاره شد که به عنوان  بهترین راه حل، پیشهناد شد که  با فرزندان و نوجوانان گفت و گو شود..


پلیس  در ایران و کانادا


در مورد جذب جوانان ایرانی به نیروی پلیس صحبت شد که ما هم در مورد تفاوت دیدگاهی به پلیس در کشور خودمان، اشاره کردیم که عموما مردم سعی می کنند که از  پلیس دوری کنند. یک شهروند خوب کسی است که پایش به کلانتری باز نشده باشد.

من در مورد  اینکه در ایران پلیس های خوب زیادی وجود دارند ولی به دلیل مشکلات تاریخی در سیستم و عدم اصلاح آن،  سیستم کارآمد نیست مثلا حقوق کافی به پلیس پرداخت نمی شود و نیاز مالی،  بسیاری را فاسد می کند.  

رئیس پلیس از اینکه تعدادی از جوانان ایرانی تبار در نیروی پلیس هستند، اظهار رضایت کرد و معتقد بود که پلیس یورک باید نیروهای بیشتری را جذب کند. بالطبع، نیروهای جوان تر، فارسی صحبت می کنند ولی کمتر قادر به خواندن و یا نوشتن فارسی هستند و احتمالا در دو دهه آینده نسل بعدی ما قادر به خواندن و یا نوشتن فارسی نخواهد بود. مانند جامعه یونانی مگر اینکه راهکارهای جدی برای آن درنظر گرفته شود.


قرار شد که در مراسم چهارشنبه سوری ریچموند هیل  ۲۰۰۹ ، پلیس یک میز اطلاع رسانی و جذب نیرو با حضور پلیس های ایرانی تبار، داشته باشد.


 خانواده و ۹۱۱


در جاهایی که زن به حق و حقوق خود واقف است، سعی می کند با رهبری آگاهانه، همسر و خانواده اش را نیز برای حفظ خانواده به دنبال بکشد. در حالی که برخی از زنان از سیستم سوءاستفاده می کنند و با یک تلفن شوهر را نه تنها از زندگی خود دور می کنند که با استفاده از پلیس، هم بار مالی بر روی سیستم اضافه می کنند و هم خانواده را با مشکل روبرو می کنند. البته موارد خشونت مقوله ای جدی است که کسی معتقد به کاهش سختگیری پلیس نیست. 


ادامه همکاری ها و تعمیق ارتباطات


ضرورت آشنائی بیشتر پلیس با فرهنگ ایرانی تبارها برای بهتر و موثرتر بودن در حل مشکلات پلیسی خانواده ها، یک امر ضروری است. همکاری بیشتر با پلیس در سطوح مختلف، برای پایین نگهداشتن سطح میزان کم جنایت در منطقه یورک که خوشبختانه  جزو امن ترین مناطق  کاناداست، نیاز به مشارکت همه  دارد. در این مورد پلیس اعلام آمادگی کرد که برای آموزش بیشتر به جامعه و انتقال مشکلات و نظرات جامعه ایرانی  پلیس با حضور در سمینارها و کارگاههای آموزشی با شرکت ایرانی ها، همکاری بیشتری داشته باشد.


به عنوان نمونه خانم اصلانی پیشنهاد کرد که سئوالات کامیونیتی جمع آوری شده و پس از طبقه بندی شدن با حضور یکی از افسران بلند پایه به این سئوالات پاسخ داده شود.

دراین همین راستا قرار شد من مصاحبه ای با خانم نواکیس و کاراگاه کمپ در دو هفته آینده انجام بدهم.  البته مصاحبه کردن به انگلیسی و ترجمه آن به فارسی و رعایت امانت، کار وقت گیری است.  اگر کسی سئوالی در این موارد داشته باشد می تواند آن را ای میل کند تا با پلیس مطرح شود.


برگ جریمه


سعید دباغیان با اشاره به ضرورت صدور برگ جریمه رانندگی برای متخلفان آن را یک عامل بازدارنده خواند در حالیکه جمشید باقرزاده معتقد بود که طولانی بودن ساعات رانندگی کسانی مانند رانندگان تاکسی، امکان اشتباهات را زیادتر می کند. بنابر این یک راه حل عادلانه تری باید در نظر گرفته شود.

سعید دباغیان در مورد اینکه پلیس باید در موقع صدور برگه جریمه رفتار مناسب تری داشته باشد اشاره کرد و گفت فردی که این خلاف را مرتکب شده و توسط پلیس متوقف شده است به حد کافی استرس دارد، و دیگر لازم نیست که برخورد نامناسب پلیس بر آن بیفزاید.  ریکی گفت ما در این مورد مشغول بررسی و ارائه راهکار هستیم .


مذهب و فرهنگ


دکتر ظهوری گفت که مذهب یک امر خصوصی  و فردی ست و باید به آن احترام گذاشته شود.  بهتر است که فرهنگ ایرانی ها بیشتر شناخته شده و با توجه به آن پلیس تنظیم رابطه کند. پلیس مسلمان گفت که من در تعجب بودم وقتی در مورد  شعائر مذهبی با ایرانی ها صحبت می کنم، آنها استقبال نمی کردند.


 کمک داوطلبانه  بازسازی


به رئیس پلیس پیشنهاد دادیم که اگر محل هایی که مورد استفاده جوانان، زنان و سالمندان به طور کل و جامعه ایرانی به طور خاص است، به تعمیرات نیاز داشته باشد و در پی نیروی داوطلب باشید، ما در بنیاد فروردین برای بازسازی مجانی آنها با کمک افراد متخصص و داوطلبان، اعلام آمادگی می کنیم .


جلسه تا ساعت ۱۱ صبح ادامه داشت و بسیار مثبت ارزیابی شد. در پایان هم عکسی به یادگاری گرفته شد. در ضمن روز ۲۸ فوریه مراسمی به مناسبت ماه تاریخ سیاهان در مرکز پلیس شماره ۵ در خیابان مک کاون در شهر مارکهام برگزار خواهد شد.

در پایان با توجه به نقش نشریات ما نظیر شهروند و تلویزیون آی تی سی،  در اطلاع رسانی، یادآور شدم که آنها تا حد ممکن در انتقال پیام پلیس به مردم، کوشش خواهند  کرد.


نکته

 

 نکته ای که ذکر آن را ضروری می دانم و خوب است که جامعه ما با توجه به تنوع فرهنگی، قومی و باورهای مذهبی و یا غیرمذهبی، برای تفاهم بیشتر و احترام متقابل حساسیت بیشتری روی آن به خرج دهد، این است که در مورد انتخاب رستوران از من پرسیده شد  و اینکه  آیا در مورد مسئله حلال بودن گوشت، اگر حساسیتی است به آنها اطلاع بدهیم تا محل رستوران را عوض کنند.  این در حالی بود که آنها میزبان برنامه بودند. ضمن تشکر از توجه آنها، گفتم دوستانی که در این مورد رعایت می کنند، مسلما با توجه به تنوع غذایی رستوران، می توانند سفارش بدهند و مشکلی در این زمینه نیست.

احترام به باورهای دیگران حتی اگر فکر می کنیم که اشتباه است،  قدم اول برای تفاهم و گفتگو و درک بهتر و زندگی مسالمت آمیز است.   اولین درسی که در دمکراسی کانادا یاد گرفته ایم.

 


۱. R. Rouse- superintendent District #5 – Markham and stuffville

۲. Staff Sergeant- Ricky Veerappan- Diversity and cultural resources

۳. Superintendent Karen Noakes

۴. Chief Armand La Barge

۵. Deputy Chief superintendent Bruce Herridge

۶. Acting Deputy chief superintendent Wayne Kalinski

۷. Sergeant Tony Browne

۸. Constable Don Yiernkeyi

۹. Detective Brett Kemp

۱۰. Hate division



pr@glassceiling.ca