شماره ۱۲۱۹ ـ پنجشنبه  ۵ مارچ  ۲۰۰۹

گفت وگوی دوریس آکراپ با پردیس مهدوی

  

اشاره:

پردیس مهدوی مدرک دکترای خود را در رشته انسان شناسی و جامعه شناسی پزشکی از دانشگاه کلمبیا دریافت کرده و در حال حاضر در دانشگاه پامونا به تدریس مشغول است. او تحصیلات کارشناسی خود را در رشته دیپلماسی و مسائل جهانی در کالج اکسیدنتال انجام داده است و از دانشگاه کلمبیا در دو رشته مردم شناسی و روابط بین المللی به دریافت مدرک کارشناسی ارشد نائل آمده است. مسائل جنسی، حقوق بشر، فمینیسم فراملیتی و بهدا


شت عمومی در زمینه ی ساختارهای در حال تغییر سیاسی و جهانی از جمله موضوعات مورد علاقه او است. موضوع رساله دکترای پردیس رابطه بین جنسیت و سیاست در ایران بعد از انقلاب با تکیه بر انقلاب اجتماعی و جنسی در بین جوانان شهرنشین ایران است. او عضو هیئت تحریریه فصلنامه ره آورد است و مقالاتش در نشریات و مجموعه های متعددی چاپ شده است. تحقیقات پردیس مهدوی جوایز معتبری دریافت کرده و کتاب او تحت عنوان “قیام پرشور: انقلاب جنسی ایران” در پاییز ۲۰۰۸ توسط انتشارات دانشگاه استنفورد منتشر شد.

پردیس مهدوی در نوزدهمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان (جولای ۲۰۰۸) در برکلی آمریکا، فشرده ای از رساله ی دکترای خود را زیر عنوان “دگردیسی مفاهیم خطر کردن نزد زنان شهرنشین ایرانی” ارائه کرد. (گزارش کامل کنفرانس و همچنین سخنرانی پردیس مهدوی در شهروند مورخ ۳۱ مرداد ۱۳۸۷ منتشر شده است.)


پردیس مهدوی با شش دستیار (سه تن از دانشجویانش از آمریکا و سه تن دیگر از ایران) در دو شهر مشهد و تهران با دختران و پسران مصاحبه کرده و در این راه با خطراتی هم مواجه بوده. او ۲۱ روز زیر پل های تهران در کنار زنان خیابانی شب را سر کرده بود تا از وضعیت و زندگی آنان آگاه شود. مهدوی از ناآگاهی بعضی از جوانان از مسائل جنسی گفت و به موردی اشاره کرد که یکی از دخترانی که با او مصاحبه کرده بود در حالی که بسیار بیمار بوده به او زنگ زده و گفته که حالش بد است زیرا پس از داشتن سکس با دوست پسرش به خانه آمده و از ترس حاملگی، تمام قرص های ضدحاملگی خواهرش را یک جا خورده است.

بعضی دیگر پس از حامله شدن به دلیل دسترسی نداشتن به امکانات بهداشتی و دارو و درمان قانونی، به خیابان ناصرخسرو می روند و از قرص هایی که برای سقط جنین حیوانات(گاو و گوسفند) فروخته میشود می خرند و استفاده می کنند که خطرات بسیاری برای آنها دارد.

او استفاده نکردن جوانان از کاندوم را برای دختران شرم از رفتن به داروخانه و خرید آن اعلام کرد، ضمن آنکه هزینه اش هم زیاد است.

در مورد استفاده از صیغه برای اجتناب از گرفتار شدن به دست قانون، پردیس مهدوی گفت: جوانان از این امکان استفاده نمی کنند به دو دلیل. یکی اینکه این امکان را برای زنان خیابانی میدانند که برای پول سکس دارند و اگر آنها هم از این امکان استفاده کنند خود را تا حد آنان پایین آورده اند. و دیگر اینکه آنها به هیچ وجه نمی خواهند به بازیهای رژیم تن دهند و اگر این کار را بکنند، به طریقی با آنان همراهی کرده اند.

پس از چاپ کتاب پردیس مهدوی، این کتاب مورد توجه بسیاری از رسانه ها و مطبوعات قرار گرفت. روزنامه نگار آلمانی دوریس اکراپ از نشریه “جونگل” با او مصاحبه ای کرده است که ژاله دبیرسپهری آن را ترجمه و در سایت تهیه منتشر کرده است. 

شهروند


 


نقش فرهنگ جنسی مجازی (ویرچوال)، موضوعی که شما در کتاب خود بدانپرداخته اید در تهران چگونه است؟

 

ـ زبان فارسی در اینترنت، سومین یا چهارمین زبان مورد استفاده است. ایرانیان سعیمی کنند به طور ثابت آن لاین بمانند. گرچه مکان های عمومی توسط پلیس های امر بهمعروف و نهی از منکر زیر نظر هستند، اما در فضای مجازی اینترنت، مردم می توانندهمدیگر را بشناسند و یا برای سکس پارتی ها قرار ملاقات بگذارند.

موضوع دیگر شیوه لباس پوشیدن است. زنان آرایش غلیظی می کنند، به جایمانتوهای سیاه از رنگ صورتی استفاده می کنند، مانتوهایی که بسیار تنگ هستند. آنانروسری های خود را طوری بر سر می گذارند که قسمت زیادی از موهای شان از جلو و پشتقابل دیدن است. مردها هم از لباس ها و زینت آلاتی استفاده می کنند که در آنجا غیراسلامی نامیده می شود. چرا که مردها هم می خواهند که توجه ها را جلب کنند.

همچنین پدیده همجنسگرایی در مردان هم رو به افزایش است و همچنین پارتی های خصوصیکه در آن سکس به طور دست جمعی انجام می شود. حدود ده سال پیش یک زوج جوان نمیتوانستند دست در دست هم در مکان های عمومی مثلا پارک ها قدم بزنند، اما امروزه میتوان این را به راحتی مشاهده کرد.


 

موضوعی که شما در کتاب خود تشریح می کنید، یک تغییر آهسته به جای یکانقلاب است؛ انقلابی که در نام کتاب نیز به طور تلویحی به آن اشاره کردهاید.


 

ـ خود جوانان در ایران از آن تحت عنوان انقلاب جنسی نام می برند؛ مفهومی که پیش ازهمه، وبلاگ نویسان ایرانی از آن استفاده کردند. این مفهوم انقلاب در اینجا ارتباطیبا مفهوم سیاسی انقلاب ندارد، بلکه منظور یک انقلاب جنسی است و این به این معنا استکه یک تغییر در گفتمان این موضوع ایجاد شده است. انقلاب جنسی، سبک و شیوه صحبت کردندر مورد سکس را تغییر داده است. جوانان حتی روش ها در چگونگی و تعداد سکس را همتغییر داده اند.

 

آیا تا حدی این آزاد سازی، یک اعتراض آگاهانه سیاسی نیست؟

 

ـ جوانان ایرانی که من با آن
ها صحبت کردم، به من گفتند که آنها از سکسوالیته خود
به عنوان ابزار سیاسی استفاده می کنند. سکسوالیته و بدن آنها تبدیل به زمین مبارزهشان شده است. چرا که رژیم ایران حتی می خواهد بر روی بدن و جنسیت آنها اعمال قدرتکند. جوانان می خواهند از سکسوالیته خود استفاده کنند و زمینه های معنوی و مذهبیرژیم را زیر سئوال ببرند و اینگونه اعتراض خود را به رژیم نشان دهند.


 


ترویج این نوع بحث و گفتمان جدید در ایران که به سوی تغییری بنیادی پیشمی رود، تا چه اندازه گسترده است؟


 

ـ چنین نیست که این انقلاب جنسی در ابعاد کمی گسترده است. نه، می توان گفت که اینانقلاب از نظر کمیت و تعداد هم یک پدیده محسوب می شود. هفتاد درصد جمعیت ایران راجوانان زیر سی سال تشکیل می دهند. نیمی از آنها بین هجده تا سی ساله هستند. هر روز،تعداد بیشتری تمایل دارند در فعالیت های اجتماعی و جنسی شرکت کنند؛ فعالیت هایی کهدر ایران ممنوع است. اکثر مردم در ایران از رژیم مایوس شده اند. جوانان در ایران به قشری تحصیل کرده تبدیل شده اند، اما یا شغلی ندارند یادارای شغلی با درآمد بسیار اندک هستند و این موضوع باعث شده است که میزان ناامیدیروز به روز بیشتر شود. آنها وقت زیادی دارند، به این ترتیب با هم صحبت می کنند ونظرات و تجربیات زندگی شان را با هم قسمت می کنند.



 

آیا این گستردگی حرکت باعث شده که رژیم در برابر اینتغییر با مدارای بیشتری برخوردکند؟


 

ـ بله. در این سال ها، حدود ده هزار زن بازداشت شده اند، چرا که قاعدتا در ایرانهر حرکتی رنگ و بوی سیاسی می گیرد. جوانانی که من با آنها مصاحبه کرده ام، همگی ازاین موضوع شکایت می کنند که چرا ماموران امر به معروف و نهی از منکر اینگونه و بهشکل غلطی روی حرکات آنها تمرکز کرده اند و به جای اینکه برای ترافیک و هوای آلودهدر تهران و یا وضعیت شغل فکری کنند، روی وضع و تفسیر قوانین بی معنی مشغول هستند؛‌به عنوان مثال، اینکه اگر زلزله ای رخ دهد و مردی از طبقه دوم روی زنی در طبقهپایین بیفتد و عمل سکسی انجام شود و زن حامله شود، آیا این بچه حلال زاده است؟ این بیمعنی است، نه؟ جوانان دیگر انقلاب خونین نمی خواهند. حرکت نرم و آهسته ای در جریاناست که تمام ارزش های مذهبی را که حاکمیت وضع کرده است، نفی می کند.


 


 

آیا جوانان در کنار رد کردن ارزش های حکومتی، نقشی در رد کردن و زیرسئوال بردن ایدئولوژی سیاسی رژیم، به عنوان مثال در مورد اسرائیل، همدارند؟


 

ـ جوانان در ایران بسیار سیاسی هستند. آنها ابدا بی تفاوت نیستند، اما آنها برایبه دست آوردن خواسته های خود بسیار استراتژیک عمل می کنند. رژ لب قرمز یا مانتویصورتی یک مد نیست، بلکه یک ابراز نظر سیاسی است. اینها شاید برای ما یکسری مسایلبسیار سطحی به نظر بیاید، اما پشت این مدها سنگ بنای یک جریان روشنفکری قرار دارد واین بنای روشنفکری هم مبنای سیاسی دارد.


 

 آیا درخواست های جنبش های زنان هم به این زمینه سیاسی تعلقدارد؟

 

ـ تعداد زیادی از کسانی که من با آنها گفت و گو کرده ام،‌گفته اند که از جنبشزنان در ایران بسیار الهام گرفته اند. این زنان شجاع، آگاهانه خود را به خطر انداختهو مستقیما رژیم را به تقابل و رویارویی دعوت کرده اند.

 


 

آیا آزادی در روابط جنسی در ایران پدیده ای است که فقط در طبقات متوسطو یا بالای جامعه دیدهمی شود؟

 ـ نه. این در تمام طبقات در تهران وجود دارد. اما آیا اینکه این پدیده به شکلگسترده ای در شهرهای مختلف دیگر جز تهران هم در جریان است، نمی توانم چیزی بگویم،چرا که تحقیق من فقط به سطح شهر تهران محدود بود.

 

رابطه جوانان ایرانی با اسلام و مذهب به طور عمومی چگونهبود؟

 ـ ترجیح می دهم تعداد زیادی از این جوانان را به جای اینکه غیر مذهبی بنامم، زیرنام مفهوم گرا تعریف کنم. صوفی گری بین جوانان بازگشته است، اما بیشتر مردم خواستارجدایی دین از سیاست و دولت هستند و نه چیز دیگر. آنها نمی خواهند که رژیم شکل رابطهشان با خدا را تعیین کند و قوانین مذهبی در سیاستهای دولتی اعمال قدرت کنند.


 

اتومبیل در فرهنگ جوانان آمریکایی به عنوان نماد آزادی، نقش بزرگی راایفا می کند. شما توضیح داده اید که در ایران هم این موضوع به طور فزاینده ایمشاهده می شود.


 

ـ اتومبیل در تهران، شکلی از فضای خصوصی است که مردم توسط آن می توانند از مامورانامر به معروف و نهی از منکر در امان باشند و ضمن آن، در خیابان ها هم حرکت کنند. جوانان ایرانی با توسل به اتومبیل سعی می کنند در فضای عمومی زندگی کنند و در همانحال، کارهایی را انجام دهند که در حالت معمولی فقط در پشت درهای بسته خانه خود میتوانستند انجام دهند.

البته در ماشین نمی شود تاپ دکولته پوشید، اما می توان موزیک های ممنوع را گوشکرد و زوج های ازدواج نکرده به سادگی می توانند از دید پلیس های امر به معروف و نهیمنکر پنهان بمانند. جوانان در ماشین های خود می توانند استقلال عمل شان را در یکفضای خصوصی داشته باشند.


 

جنبه دیگر این ماجرا که شما در کتاب خود به آن اشاره کرده اید، این استکه آزادی های جنسی رو به افزایش است، اما به همان نسبت، آموزش در این زمینه وجودندارد.

 

ـ بله، این روی منفی ماجرای آزادی های جنسی در ایران است. تعداد زنانی کهناخواسته باردار می شوند رو به افزایش است و کورتاژهای غیر قانونی هم بیشتر می شود؛این کورتاژها معمولا با داروهایی که مخصوص سقط جنین در حیوانات است، انجام می گیرد. در مورد بیماری های مقاربتی مثل ایدز هم جوانان چیز زیادی نمی دانند.

 وزارت بهداشت و آموزش پرورش هم برای جلوگیری از شیوع این بیماری ها قدم موثری برنداشته است. در مدت اقامتم در ایران، تماس هایی با این وزرات خانه ها در جهت اشاعهو چاپ بروشورهایی برای آموزش و توضیح مشکلات ناشی از بیماری های مقاربتی داشتم،اما متاسفانه تمام این برنامه ها بعد از انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری،اجرا نشده اند.

 

آیا در ایران نیز واکنشی در قبال انتشار کتاب شما صورت گرفتهاست؟

 

ـ نمی دانم. من ای میل های بسیاری از جوانان تهرانی دریافت کرده ام که دوست دارند

این کتاب را با کمال میل بخوانند، اما تا به حال به فارسی ترجمه نشده است. باید صبرکنیم تا ببینیم واکنش ها و گفت و گوها در مورد این کتاب در تهران چگونه خواهدبود.


 

منبع: نشریه جونگل


 

برگرفته از سایت تهیه

http://www.tahieh.net/index.phtml?tsk=about