شهروند ۱۲۲۲ ـ پنجشنبه  ۲۶ مارچ  ۲۰۰۹

  

اسفند در آیین زرتشت مظهر بردباری و فروتنی اهورمزدا است و پنجم اسفند (اسفند روز) جشن زنان. ایرانیان باستان اسفند را سپنتا آرمئیتی می نامیدند. یعنی اندیشه درست پاک. به عبارت دیگر: سرچشمه پاکی و سازگاری و فروتنی.

نگاهی به جایگاه  اسفند (اسفندارمذ) در ایران باستان می تواند سبب گزیدن اسفند روز را برای جش زنان در ایران باستان توجیه کند.

زرتشت در گاتاها ۱۸ بار از اسفندارمذ یاد می کند. از مجموع این اشاره ها چنین بر می آید که آرایش بهشت نکاستنی با اسفندارمذ است، که یکی از هفت فرشته بزرگ آیین زرتشت است. اسفندارمذ  سرگردانانی را که هنوز درست را از نادرست بازنمی شناسند یاری می دهد. حتی زرتشت از او می خواهد که در روز رستاخیز او و پیروانش را یاری کند تا آمرزیده شوند. زرتشت همچنین از این فرشته می خواهد تا به او توش  و توان  و نهاد راستین دهد.

اسفندارمذ گشایش بخش هستی است و در مقام فرشته موکل زمین به کشتزاران رامش می دهد. زرتشت از او می خواهد که تنها فرمانروایان خوب به فرمانروایی برسند و مردم زندگی پاکی داشته باشند و چارپایانی که مایه زندگی هستند پرورش یابند.

باتوجه به نقشی که ایزدبانوهای مادر و مؤنث در ایران باستان دارند، احترام زرتشت به زن بسیار موجه است.

تاکنون هیچ سندی به دست نیامده است که در آن کرامت زن در آیین زرتشت زیر سئوال رفته باشد و یا سخن از برتری مرد به زن رفته باشد. البته زرتشتی گری مقوله ای دیگر است و بحث دیگری را می خواهد. و اگر در ذخیره اساطیری ادب مزدیسنا در قلمرو زندگی مادی پهلوانان نامدار را مردان تشکیل می دهند، قهرمانان زندگی معنوی بیشتر ایزدبانوهای ارجمندی هستند که ستایش آن ها و توانایی هاشان زیباترین اوراق غنایی ادب مزدیسنا را به خود اختصاص داده اند.

در آبان یشت (اوستای متاخر) آناهیتا (= نیالوده، پاک) زنی است زورمند و درخشان، سوار بر گردونه، لگام بر دست، روان در جست وجوی نام آوری. با چهار اسب بزرگ و سپید و یک رنگ و یک نژاد… اسب های گردونه آناهیتا را اهورمزدا از باد و باران و تگرگ و ژاله ساخته است. آناهیتا مطیع کیش اهورایی است و سزاوار است که در جهان مادی ستایش و نیایش شود، که جان افزاست و فزاینده گله و رمه و ثروت  و گیتی  و کشور. او نطفه همه مردها را پاک می کند  و مشیمه زن ها را برای زایش بهتر پاک می کند، برای زایش آسان. به زنان باردار شیر می بخشد. برای او بر روی تخت بستری زیبا و خوشبو با بالش های گسترده مهیاست. اهورمزدا آناهیتا را از نیروی خویش آفریده است تا خانه و روستا و کشور را بپروراند. بازوان سپید آناهیتا به ستبری شانه اسب ها است. او با شکوه و آراسته و نیرومند است.  دختر جوان  بسیار برومند و خوش اندامی است. کمربند به میان بسته، راست بالا، آزاده نژاد و شریف، که جبه ای گران بها و پرچین زرین در بر دارد. گوشواره ای دارد چهارگوش و زرین  و طوقی زیبا بر گردن نازنینش،  او کمربند می بندد تا سینه هایش هنجاری زیبا بگیرند و اندامش بالایی دلچسب بیابد.

آناهیتا به فرمان اهورمزدا به زمین می آید تا دختران دم بخت و زنان جوان به هنگام آوردن بار از او یاری بطلبند.

چقدر باید دختران دم بخت و زنان جوان در نزد اهورمزدا ارجمند باشند تا فرشته ای از جنس خودش را مامور آرامش آن ها کند.

اوج نگاه زرتشت به زن در رفتار او با دخترش پوروچیستا به هنگام ازدواج او با جاماسپ پیداست. زرتشت از دخترش می خواهد، پس از یک اندیشه گماری نیکو و ژرف و مراجعه به خرد خویش تصمیم بگیرد…

آنگاه زرتشت در کتابش به دوشیزگان در حال شوی گرفتن می گوید: هرکدام به خرد خود برای رستگاری تصمیم بگیرند…

ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه می نویسد، مردها در جشن زنان به آن ها ارمغان می دادند. و در بسیاری از شهرهای ایران این روز را «مردگیران گفتندی، که به مراد خویش مرد گرفتندی».

هنوز هم هنجارهایی با این رنگ و بو بویژه در میان روستاییان به چشم می خورد. اینک است که ما به آسانی می توانیم در نگاه مان به زن، به جای گشتن برای الگو در میان مغربیان، گدشته خودمان را بهتر بشناسیم.  و فضیلت های آن را.