این صفحه به سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت اختصاص دارد

جنبش برای صلح، آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم

برنامه سیاسی:

سخنران: بهروز خلیق – مسئول هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فدائیان ایران – اکثریت

موضوع: مشارکت در روند شکل دهی تشکل بزرگ چپ

میزگرد: پیرامون انتخابات ریاست جمهوری در ایران

با مشارکت حزب دموکرات کردستان ایران ج کمیته شرق

سازمان حزب توده ایران – واحد کانادا

حزب کومه له کردستان ایران تورنتو – کانادا

سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت – تورنتو

برنامه هنری موسیقی، دکلمه، اسلاید و…

زمان: شنبه ۲۳ فوریه ۲۰۱۳ ساعت ۱:۳۰ تا ۵:۳۰

مکان:  ۵۱۰۰Yonge St, Council Chamber, North York City Hall

برگزار کننده : سازمان فدائیان خلق ایران ( اکثریت) تورنتو

 

رهبر فاقد توان رهبری است

صادق کار

رویارویی علنی و بی سابقه احمدی نژاد و علی لاریجانی، رئیس مجلس، در یکشنبه گذشته  به هنگام استیضاح وزیرکار و تعاون که در پی تهدیدات و افشاگری احمدی نژاد راجع به فساد مالی فاضل لاریجانی و واکنش رئیس مجلس و پخش فیلم جلسه خصوصی فاضل لاریجانی وسعید مرتضوی روی داد، و بازداشت ٣۴ ساعته مرتضوی، صرف نظر از دلایل و انگیزه ها و پیامدهای آنها اما بی تردید حکایت از تشدید فزاینده انشقاق در رأس حکومت و از دست رفتن نفوذ و قدرت علی خامنهای دارد. مدتهاست که دیگر حرفهای خامنهای در حکومت خریدار زیادی ندارند. هنوز عدهای “رهبر، رهبر” و تظاهر به تبعیت از اوامر وی می کنند، اما در عمل چنین نیست. هر کس کار خودش را می کند. رهبر با انجام مذاکره بر سر مناقشه هستهای و عادی سازی مناسبات با آمریکا و غرب مخالفت می ورزد، احمدی نژاد و بسیاری دیگر از کارگزاران نظام از آن استقبال می کنند. احمدی نژاد و خامنهای از هدفمندسازی یارانه ها حمایت می کنند، اما اکثریت مجلس با آن مخالفت می کند و به رغم درخواست خامنهای، درمقابل اجرای مرحله دوم آن می ایستد. همین انشقاقها و اختلافات تقریبأ در سایر عرصه ها قابل رویت اند و تنها در زمینه برخورد با مخالفین و بسته نگاه داشتن فضای سیاسی و تدوام استبداد است که حکومت هنوز تا حدود زیادی یکپارچه عمل می کند.

از باهنر و عسگراولادی گرفته تا احمدی نژاد ولاریجانی ها، درعمل هر چیزی را که ولی فقیه بگوید اگر به نفعشان نباشد، نمی پذیرند و آشکار و پنهان با آن مخالفت می کنند. هر جا که موقعیت و منافعشان مورد تهدید قرار گیرد به جان هم می افتند و به قول ذوالنور “دل رهبر را خون می کنند”. همان گونه که افشاگری مستند احمدی نژاد از جلسه خصوصی فاضل لاریجانی با مرتضوی نشان داد، هر کس به دنبال افزایش سهم و ثروت خویش است و از هر وسیله مشروع و نامشروع و جنایتی در این راه بهره می گیرد و با مکر و حیله در تلاش است از نیروی مردم سوء استفاده کند و مهره های جناح رقیب را، حتی اگر جنایتکاری مانند سعید مرتضوی باشد که در گذشته درهموار کردن راه قدرت گیری و ثروت اندوزیشان نقش بزرگی داشته است و می دانند که مورد عنایت و نورچشمی رهبر است را، نه به دلیل جنایت گذشتهاش که قوه قضایی خود در آن سهیم بوده است، بلکه بخاطر تهیه سند علیه زورگیری برادر رئیس قوه قضایی به زندان بیافکنند.

تمام دلایل وشواهد نشان می دهند که خامنهای توان هدایت حکومت را از دست داده و در تمام زمینه ها از سیاست و اقتصاد گرفته تا مدیریت، هرج و مرج  و فساد بر کشورحکمفرماست؛ به طوری که نه جناحها می توانند با یکدیگر کار کنند و نه هیچ کدام از جناحهای حاکم استعداد اداره جامعه را دارند. اما با این وجود هنوز نه خامنهای و نه جناحهای متخاصم حکومتی حاضر به پذیرش موقعیت خود و کشور نیستند و با تمام نیرو مذبوحانه تلاش می کنند بی توجه به خطرات بزرگی که از این رهگذر متوجه کشور و مردم می کنند، قدرت را همچنان از طریق قهر و سرکوب حفظ کنند.

خامنهای و همراهان محافظه کار و نظامیان، چهار سال پیش، زمانی که جراحی اصلاح طلبان ازحکومت و حفظ احمدی نژاد در مقام ریاست جمهوری را مهندسی می کردند، هرگز نه انتظار داشتند که در نتیجه کارشان جنبش سبز شکل بگیرد و نه تصور می کردند، که با گذشت کمتر از چهار سال از کودتای انتخاباتی شان، به چنین روزی بیافتند که امروزه می بینیم. آنها از همان ابتدا که به ستیز با دولت اصلاحگرای محمد خاتمی و جنبش دوم خرداد برخاستند، به رغم امکانات متنوع و متعدد و سابقه دولتداری شان، فاقد درایت و قدرت تشخیس بودند. عدم درایت آنها باعث شد که علایم طلوع جنبش دوم خرداد را رؤیت نکنند. همین ضعف و ناتوانی سبب گردید که علت آن را درک نکنند، و این نادانی سبب گردید که تصور کنند می توانند با زور و سرکوب و جراحی اصلاح طلبان جنبش را از میان برداردند. در انتخابات ریاست جمهوری گذشته در حالی کودتا کردند، که جامعه را در زمینههای مختلف دچار بحران نموده و خلاف وعدههایشان به مردم عمل کرده بودند. در دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد،  با کارنامهای بد رفوزه شدند و نشان دادند در حد و اندازۀ دولت نیستند. ولی آنها هرگز از تجربیاتشان نیاموختند. واکنش جامعه به کودتا ارتقا جنبش خرداد به یک جنبش وسیعتر و رادیکالتر بود. اکنون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، در شرایطی که کشور در اثر سیاستها و ناکارآیی حکومت از هر سو در معرض تهدید قرار دارد و افلاس اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی کم نظیری بر آن حاکم است، حکومت همچنان سیاستها و رفتار گذشتهاش را دنبال می کند. ادامه این رفتارغیر از این که به بحرانهای مختلف دامن می زند و زمینه و امکانات از میان برداشتن شان را محدودتر می کند، منطقأ به رادیکالیزه تر شدن سیاست منجر خواهد شد.

این که نتیجه بالا گرفتن رویارویی های درون حکومتی به کجا بکشد و بخصوص تکلیف دولت و جریان احمدی نژاد چگونه و کی مشخص بشود، هنوز مشخص نیست. احمدی نژاد، اگر خامنهای توان رهبری اش را از دست نداده بود و احمدی نژاد می توانست روی حمایت مشروط او حساب کند، محتاطانه تر از آنچه در روز یکشنبه گذشته در مجلس رفتار کرد، حرکت می کرد. اما برخوردهای احمدی نژاد نشان می دهند که وی امیدش را برای به کرسی نشاندن حرفهایش از طریق زدوبند از دست داده است. به همین جهت پس از آن که تلاشش برای معامله فیلم درعوض حفظ دو نفر ازمهره های موثرش جدی گرفته نشد، دست به افشاگری زد تا هم لاریجانی را که گفته می شود کاندیدای محتمل “رهبر” برای انتخابات ریاست جمهوری است، بزند و هم مصمم بودنش را به رخ بکشد و خود را مظهر ضدفساد در نظام پرفساد حاکم جا بزند.

در شرایطی که حکومت چندپارچه شده، هرکس حرف خودش را می زند و توان رهبری خامنهای از بین رفته، پیش بینی رخدادهای آتی، من جمله تکلیف احمدی نژاد و حتی سرنوشت انتخابات آتی و خامنهای مبهم است و نقش نظامیان در حکومت و در رقم زدن رویدادهای آتی بیشتر از همه است. شانس جریان احمدی نژاد برای حفظ تکه بزرگی از “کیک قدرت” کمتر از دیگران است. فرادستی نظامیان در حاکمیت یکی از اصلیترین عوامل بحرانهای کنونی کشور و از موانع عمدۀ بازشدن فضای سیاسی و برگزاری یک انتخابات آزاد به مثابه نخستین گام اساسی درجهت تغییر شرایط  کشور و مردم است. تا زمانی که این فرادستی وجود داشته باشد و نظامیان، عرصه سیاست را داوطلبانه و یا از طریق فشار اجتماعی ترک و به پادگانها برنگردند، نه تنها بعید است تغییر محسوس مثبتی در کشور رخ دهد، بلکه وضعیت مردم و کشور ما به احتمال بسیار زیاد بدترخواهد شد. حتی ممکن است نفوذ غیرموجه آنها کشور ما را درگیر یک جنگ مخرب و خونین نماید. وضعیت کنونی حاکمیت راه را برای نفوذ بیشتر نظامیان باز خواهد کرد و رهبر فاقد توان حکومت مجبور خواهد شد که بیش از گذشته به سپاهیان تکیه نماید و به خواست آنان عمل کند. سخنان رحیم صفوی “دستیار و مشاور عالی فرماندهی کل قوا” در روز گذشته برای جمعی از بازنشستگان نیروهای مسلح قرینه ای بر تقویت این سناریو است.

از فراخوان به تجمع برای افزایش دستمزد حمایت می کنیم!

 

دعوت به تجمع از جانب کمیته هماهنگ کننده برای طرح مطالبات کارگران، اقدامی است مثبت که لازم است از آن حمایت کرد. ما از این اقدام حمایت می کنیم و از کارگران می خواهیم که در این تجمع حضور بهم رسانند. بی تردید شرکت وسیع شما کارگران در تجمع، در شورای عالی کار بازتاب پیدا کرده و در تعیین حداقل دستمزد تاثیرگذار خواهد بود.

گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران -اکثریت

هماهنگ کنندگان طومار ٣٠ هزارنفری کارگران در هفته های گذشته با مراجعه به استانداری تهران، خواهان صدور مجوز برای تجمع دو ساعته کارگران در روز ٢٨ بهمن در مقابل وزارت کار شدند. کارگران در این تجمع می خواهند اعتراض خود را علیه کمی دستمزدهایشان بیان کرده و خواست خود را مبنی بر افزایش دستمزدها متناسب با میزان واقعی تورم و سبد هزینه واقعی خانوار اعلام نمایند.

کمیته هماهنگ کننده فعالیت های خود را از مدتی پیش جهت افزایش دستمزد و طرح پارهای مطالبات کارگران از طریق گردآوری طومار و سازماندهی چند تجمع در مقابل مجلس و ملاقات با وزیر کار و نمایندگان مجلس آغاز کرد. تلاش های این کمیته بدلیل وجود زمینه های مساعد با حمایت وسیع کارگران روبرو شده و پارهای از مسئولین را هم وادار ساخته است که بجای استفاده از زور و تهدید و فراخواندن نیروهای انتظامی با کمیته هماهنگ کننده به مذاکره بنشینند.

کارگران خواست افزایش دستمزدشان را دارند. اما شورای عالی کار بدون حضور نمایندگان تشکل های مستقل کارگری می خواهد در مورد تعیین میزان حداقل دستمزد تصمیم بگیرد. کارگران با برگزاری تجمع در روز ٢٨ بهمن می خواهند صدای اعتراض خود را به گوش حکومتگران و کارفرمایان برسانند، اجازه ندهند که شورا همانند سال های قبل حقوق شان را پایمال سازد و مانع افزایش مناسب دستمزد کارگران شود.

کمیته هماهنگ کننده تا کنون، در عین وفاداری به منافع کارگران به شکل قانونی و با کاربست شیوه های مسالمت آمیز، مطالبات کارگری را پیگیری کرده است. هیچ دلیلی و بهانه ای برای جلوگیری از تجمع کارگران توسط حکومت وجود ندارد.

کارگران عزیز!

دعوت به تجمع از جانب کمیته هماهنگ کننده برای طرح مطالبات کارگران، اقدامی است مثبت که لازم است از آن حمایت کرد. ما از این اقدام حمایت می کنیم و از کارگران می خواهیم که در این تجمع حضور بهم رسانند. بی تردید شرکت وسیع شما کارگران در تجمع، در شورای عالی کار بازتاب پیدا کرده و در تعیین حداقل دستمزد تاثیرگذار خواهد بود.

گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت )

٢۴ بهمن ١٣٩١(١٢ فوریه ٢٠١٣)

حمله موشکی به کمپ آزادی را محکوم می کنیم!

ما حمله موشکی به کمپ آزادی را محکوم می کنیم و خواهان رسیدگی به این اقدام جنایتکارانه توسط نهادهای بین المللی هستیم.

هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت

سازمان مجاهدین خلق ایران در اطلاعیه‌ای اعلام کرده است که دیروز کمپ آزادی هدف حمله موشکی قرار گرفته و دست‌کم ۶ نفر از جمله یک زن، کشته و ١٠٠ نفر زخمی شده‌اند و احتمال دارد به شمار کشته‌شدگان افزدوه شود.

گفته می شود که حدود ۴۰ موشک ۱۰۷ میلیمتری به درون کمپ شلیک شده است. بیش از سه هزار نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق در این اردوگاه به سر می‌برند. هنوز هیچ جریانی مسئولیت این حمله را نپذیرفته است. سازمان مجاهدین این حمله را به دولت عراق نسبت داده است.

دولت عراق و مسئولین سازمان مجاهدین خلق در دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی توافقنامه‌ای را امضا کردند که براساس آن، اعضای این سازمان از اردوگاه اشرف به اردوگاه آزادی منتقل شده اند. کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان برای ساکنین کمپ آزادی پرونده تشکیل داده و آن ها منتظر انتقالشان به دیگر کشورها هستند. متاسفانه این روند کند پیش می رود و کشورهای اروپائی و امریکا برای پذیرش ساکنین کمپ آزادی آمادگی نشان نمی دهند. امیدواریم که مشکل پناهندگی ساکنین کمپ آزادی حل شود و آن ها از عراق خارج شوند.

ما حمله موشکی به کمپ آزادی را محکوم می کنیم و خواهان رسیدگی به این اقدام جنایتکارانه توسط نهادهای بین المللی هستیم.

 هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)

٢٢ بهمن ١٣٩١ (١٠ فوریه ٢٠١٣)