هتک حرمت

Sacrilege

اس. جی. پریس

 سومین و آخرین کتاب از سه‌ گانه‌ ی پریس در مورد جیوردانو برونو، فیلسوف رادیکال و منجم مشهور ایتالیایی که به خاطر ضدیتش با خشکه‌مذهبی کلیسا سوزانده شد. این البته برونوی خیالی است که سر و کله ‌اش در لندنِ اواخر قرن شانزدهم پیدا می ‌شود. یعنی لندن در اوج عصر پروتستان الیزابت اول که در آن کاتولیک‌ ها مخفیانه دسیسه‌ ی قتل ملکه را می‌ چینند.

همینجا، همین حالا: نامهها (۲۰۱۱-۲۰۰۸)

Here and Now: Letters 2008-2011

پل آستر و جی. ام. کوتسی

 

نامه‌ های افراد شهیر معمولا پس از مرگ‌ شان منتشر می ‌شود اما این دو رمان ‌نویس شهیر نامه ‌هایی که همین چند سال پیش به یکدیگر نوشته ‌اند همین حالا به انتشار گذاشته ‌اند. طبیعی است که حرف ‌هایی که کوتسیِ اهل آفریقای جنوبی و برنده ‌ی جایزه‌ ی نوبل و آسترِ آمریکایی و برنده‌ ی احتمالی همین جایزه در سال‌ های پیش رو به هم زده‌ اند خواندنی باشد. آن‌ ها در این کتاب از همه چیز می‌ گویند: از زندگی خصوصی‌ شان، سفرهای مرتب بین ‌المللی و بی‌ خوابی حاصل از آن (ظاهرا کوتسی سال ‌ها است خواب درست و حسابی ندارد)، منتقدان خبیث، اتحادیه‌ ی اروپا، تناقضات جامعه ‌ی اسرائیل، انقلاب عرب و …

 

پالئوفانتزی: آنچه تکامل واقعا در مورد سکس، رژیم غذایی و شیوه ی زندگی به ما میگوید

Paleofantasy: What Evolution Really Tells us About Sex, Diet, And How We Live

مارلن زوک

 

این آخرین کتاب زیست ‌شناس تکاملیِ دانشگاه کالیفرنیا- ریورساید به یکی از کارهای محبوب دانشمندها اختصاص دارد و آن افسانه ‌شکنی است: زوک در این کتاب پرده از بسیاری فعالیت ‌ها که با عنوان «طبیعی» و «بهتر برای طبیعت‌ مان‌» تبلیغ می‌ شود بر می‌دارد و بنیان واقعی و تکاملی رفتار ما انسان‌ها را نشان می ‌دهد.

غنا باید برود

Ghana Must Go

تایه سلاسی

 

این نویسنده‌ ی جوان و مستعدِ متولد لندن و بزرگ ‌شده‌ ی ماساچوست بالاخره اولین رمان خود را منتشر کرد. این رمان سر و صدای بسیاری به پا کرده و گفته می‌ شود بزرگانی همچون تونی موریسون و سلمان رشدی آن‌را خوانده و از طرفدارانش هستند.

 

سلاسی پیش از این با مقاله ‌ای غیرداستانی نوشت که در آن کلمه ی «آفروپولیتن» (ترکیب کلمه‌ های «آفریقایی» و «کازموپولیتن» به معنای جهان‌ شهری) را سکه زد و نامی برای خودش به هم زد. سپس داستان کوتاهی به نام «زندگی جنسی دختران آفریقایی» در مجله‌ ی گرانتا نوشت که آن هم سر و صدای زیادی به پا کرد. «غنا باید برود» به همان مسائل جنجالی این دو نوشته‌ می‌ پردازد: از بدرفتاری با کودکان تا مشکلات هویتیِ‌ مهاجرین. اما این دفعه در قالب رمانی و در نتیجه وسیع ‌تر.