این هفته فیلم چی ببینیم؟

خیلی فکر می کنم به این موضوع که چه احساسیه وقتی آدم چیزی را با همه وجود و از ته دل بخواهد. آنقدر که حاضر باشه برای رسیدن بهش هر سختی را به جون بخره، با هرچی سد راهش میشه مقابله کنه و آنقدر صبوری کنه تا بالاخره به دستش بیاره، حتی اگر در بین راه ایمانش متزلزل بشه، دلش بشکنه، یا مثل فیلم این هفته مان Soul Surfer ، پاره ای از وجودش را از دست بده.

پوستر فیلم

بتانی، دختری نوجوان است که با خانواده اش در هاوایی زندگی می کنند. همگی شان موج سوار هستند و بتانی قبل از راه رفتن، شنا در پاسیفیک را آموخت. بزرگترین رویای بتانی ولی موج سواری حرفه ای است و برنده شدن در مسابقات. بتانی در بیشتر مسابقات محلی که شرکت میکند اول می شود و همه باور دارند که آینده درخشانی در این ورزش پیش رو دارد. تا اینکه یک صبح با دوستش می روند موج سواری .. تا اینکه روی تخته موجش زیر نور آفتاب دراز می کشد و دستانش را در آب رها می کند … تا اینکه آن لحظه که با دنیا و دریا در آرامش است کوسه ای بالا می آید و در چند ثانیه دستش را به دندان می کشد و از شانه جدا می کند.  پدر دوستش که همراهشان بود، شانه اش را می بندد و او را به بیمارستان می رسانند. بتانی ۶٠% از خون بدنش را از دست داده و همه زنده ماندنش را معجزه می دانند. بعد از اینکه به خانه برمی گردد، شبکه های خبری از همه جا دورشان را می گیرند و یک برنامه تلویزیونی پیشنهاد می دهد که در ازای یک مصاحبه، دستی مصنوعی با بهترین کیفیت به بتانی هدیه می دهند. بتانی با وجود اتفاقی که برایش افتاده، می خواهد که به آب بازگردد و دوباره موج سواری کند. مادرش نگران است ولی همه تشویقش می کنند. دوستش از او می پرسد که نمی ترسد دوباره پا در آب بگذارد؟ و او جواب می دهد، از اینکه به آب برنگردد بیشتر میترسد و دریا بزرگترین بخش زندگی اش است و نمی تواند آن را کنار بگذارد … بتانی با روحیه ای مثبت شروع به تمرین می کند و به سختی تلاش می کند تا تعادلش را روی تخته موج با یک دست حفظ کند، ولی بعد از اینکه در مسابقه ای موفق نمی شود که روی تخته اش بایستد و بعدتر متوجه می شود که چون دستش بسیار نزدیک شانه قطع شده، دست مصنوعی نمی تواند آنقدر قوی باشد که به موج سواری اش کمک کند، ناامید می شود و دیگر حاضر نیست به آب برگردد.

بتنی که از روی داستان زندگی اش فیلم ساخته شده است

 در همان روزهاست که سونامی سال ٢٠٠۴ اتفاق میفتد و بتانی همراه گروهی از نوجوانان شهرش به تایلند می روند تا به مردم کمک کنند. آنجا با پسر کوچکی رو به رو می شود که با تجربه کردن سونامی از آب وحشت دارد و بتانی تمام تلاشش را می کند تا پسرک را با دریا آشتی دهد و در همان حال متوجه می شود که خودش هم نباید بگذارد که یکبار شکست خوردن مانع لذت بردن از چیزی شود که به زندگی اش بیشترین معنا را می بخشد.

فیلم بر اساس داستانی واقعی است و قشنگ ترین قسمتش به نظرم وقتی است که فیلم تمام می شود و ما مونتاژی از موج سواری بتانی واقعی را در دور دنیا می بینم با همان لبخند از ته دل و روحیه شاد و عشق به زندگی اش و باز هم فکر می کنیم ایکاش ما هم چیزی را همینقدر سخت و عمیق می خواستیم.

http://www.youtube.com/watch?v=wIHIl-tAMFA

 

* مریم زوینی دانش آموخته رشته تغذیه است ولی کار او همواره ترجمه در حوزه ادبیات بوده و علاقه اش به ویژه به هنر سینماست. هفت کتاب از ترجمه های او تا به حال در ایران منتشر شده است.