شهروند ۱۲۳۴  پنجشنبه ۱۸ جون  ۲۰۰۹

دیروز در تظاهرات ایرانیان شهر تورنتو شرکت کردم. بیش از این کاری از من بر نمی آمد، حیف، این فراخوان از جانب هر کس که بود توانست بیشترین جمعیت را در مبارزه و مخالفت با رژیم استبدادی ولایت فقیه به انگیزه ی تقلب در شمارش رای مردم به نفع احمدی نژاد، گرد آورد. دست مریزاد.

این روزها همه ی اخبار حکایت از یک انقلاب یا چرخش تاریخی دیگر در میهن میکند، سیلی راه افتاده که هیچ نیروئی نمیتواند آن را سد کند.  انقلاب تکنولوژی رسانه ای، خبررسانی و سازمان دهی را برای رهبری کنندگان مردم در جهت خواستهای بر حقشان آسان کرده است. زمانی که نسل من میخواست ایران بهتری بسازد (که نتوانست) و به راحتی در برابر نیروهای سرکوبگر ارتجاع، می شکست و باز به شکلی دیگر و از راه دیگری سر برمی افراشت، گذشت. مردم ستم کشیده ی میهن من، کهن نسل مبارز من با تجربه های غنی از مبارزه و شکست برای زندگی بهتر و تحقق شعارهای مبرم آزادی، استقلال  و عدالت اجتماعی جوانانی رشید و هوشمند، آنچنان که می بینی در آغوش پرورده است که به راستی تن به خواری و ستم نمیدهد و با هوش و دلیری اش این چنین حماسه می آفریند. نسل امروزی مبارزان راه عدالت و آزادی با حضور تمام قد خود در صحنه ی مبارزه نشان میدهد که به راستی شایسته ی حکومتی دمکرات، مدرن و بری از خرافه و عوامفریبی و ستمگری است.

جوانان رزمنده و با هوش میهن ما میدانند که از چه راه و چگونه و البته با بهره گیری از اینهمه تجربه ی جهانی و تاریخی در راه آزادی و عدالت که امروز در دسترسشان است، بر دیو جهل و خرافه و ستم و فساد که در “سلطنت مشروعه ی” ولایت فقیه به کریه ترین شکل خودنمائی میکند، غلبه کنند.

آنها از یکسو میدانند که نباید فریب وعده های تو خالی این و آن نماینده ی شناخته شده ی رژیم جهل جور را  بخورند و از سوئی دیگر در دام بهره برداری امپریالیسم  با شعارهای به ظاهر دلسوزانه ی حقوق بشر و لیبرالیسم سرمایه داری نیفتند.

امروز نهال انقلاب مترقی و دمکراتیک مردم میهن ما در مناسب ترین شرایط جهانی رشد می یابد و می بالد. از سوئی سرمایه داری جهانی و نئو لیبرالیسم در لای و لجن ورشکستگی ایدئولوژیکی و اقتصادی دست و پا میزند، دنیا را به فساد و فقر و جنگ و ویرانی و تخریب کره ی زمین آلوده است و بیش از هر زمان دیگر رسوا شده است. از سوی دیگر ارتجاع داخلی پس از سی سال وعده و فریب و سوءاستفاده از وجدان و باورهای دینی مردم و به فلاکت کشاندن  آنها، جهنمی از فقر و فساد و اعتیاد و فحشا و خرافه و ستم برای ما به ارمغان آورده است. چه میتوان گفت جز اینکه این بنای پوسیده را بکوبیم و از نو بسازیم.

جوانان ما در این روزهای سرنوشت ساز به راستی ثابت کرده اند که سزاوار چنین حکومت ننگینی نیستند.