از شعرهای ١٩٧۴-۱۹۸۰

فرامرز سلیمانی

شراره، گفتار

در شعری خواندم

سخن گفتن کاری الهی ست

اما خدایان نمی گویند

آنان جهان ها را می سازند و ویران می کنند

اما مردان سخن می گویند

آنان بازی های هراسناک می بازند

بی کلام.

روح فرود می‌آید

زبان ها را آرام می‌کند:

 اما کلامی نمی‌گوید

آتش را می‌گوید

روشن از خدایی

زبان

رسالتی می‌شود

از شرار و برج

از برج و دود

و آواز هجاهای سوخته:

خاکستری بیهوده.

واژه ی انسان

دختر مرگ است.

ما می گوییم زیرا که میراییم

واژه ها نشانه نیستند، سالیان اند.

به گفتن آن چه می‌گویند

واژه هایی که می‌گوییم

از زمان می‌گویند: آنان ما را می‌نامند

ما نام های زمانیم

سخن گفتن کاری انسانی ست

به مناسبت روز جهانی شعر: برگرفته از سایت فرامرز سلیمانی

http://faramarzsoleimani.blogspot.ca