جراید- تورنتو هفته گذشته میزبان کنفرانسی تحت عنوان «گفتگوی جهانی –  آینده ایران» بود. این همایش با همکاری وزارت امور خارجه کانادا و مرکز مانک با هدف برقراری ارتباط با ایرانیان و الهام بخشیدن به آن ها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ماه آینده در ایران برگزار شد.

۱

اصولا یک حسن فامیل دور شدن این است که آدم، صاحب پیدا می کند. چون آدم های فامیل باز، ازهمان ساعات اولیه وصلت و رؤیت دستمال خونالود، خونشان به جوش می آید و یقه فامیل دور را می گیرند: چرا با لات و لوت های منطقه مثل حسن نصرالله و جمشید بسم الله می گردی؟ چرا به دمکراسی پشت کرده ای؟ و هرچه فامیل دور قسم و آیه می آورد که ولله بالله گل پشت و رو ندارد، به خرجشان نمی رود که نمی رود. و هی می پرسند مگه تو بشر نیستی پس چرا حقوقت را نمی دهند؟ اگر هم جواب بدهی به پیر به پیغمبر قسم از همان هزار و چهارصد سال قبل یعنی درست از روزی که مرحوم یزدگرد سوم توی آسیاب مرو به خاطر شندرغاز مال و منال دنیا قبض روح شد، ما شهروند درجه دُیم به حساب می آییم، گوشش شان بدهکار نیست. حالا حکایت ایرانی های تورنتو است که از فردای وصلت با دولت اصولگرای کانادا اصل و فرعش عاقبت بخیرشده. هنوز جراید اعلام نکرده که  ایرانی های تورنتو می خواهند دختر بدهند به دولت هارپر، اصولگرایان کانادا دست به کار شدند و سفارت  مقام عظما را تخته کردند. و بادی به غبغب انداختند که بعله ما برای حفظ جانِ فامیل دور و محافظت از آنها، دمِ مقام شامخ و جاسوس خانه اش را تخته کردیم. و فامیل دور هم چاره ای ندارد جز این که شلنگ تخته بیندازد و بخواند: من و این همه خوشبختی محاله محاله.

 ۲

کاشکی کار به همین جا خاتمه پیدا می کرد و فامیل دور را به حال خودش می گذاشتند تا به بدبختی خودش بنالد، نخیر، هنوز سرایدار سفارت تعطیل شده کلید را تحویل نداده، جناب جان بُرد وزیر خارجه اصولگرای دولت هار- پَرت که انگار بلیتش برده، پرید وسط که: ایرانیای عزیز به همین مقدار دلخوش نباشید، ما پناهندگی شما را مجانی می کنیم، ما اتوبوس و ساب وی و مستر ساب را برای شما مجانی می کنیم، ما شما را به پلازای ایرانیان می رسانیم تا معنویات شما قوی شود، ما “پای یه وران” جمهوری اسلامی که مدام یه ور شان در کاناداست را با اردنگی بیرون خواهیم انداخت… و فامیل دور به هیچوجه از شباهت حرف های جناب جان برد با گفته های قائد اعظم جناب روح الله خان در بهشت مردگان تعجب نکرده، چون اصولگرایان در همه جای جهان عاشق میکروفون اند و عادت دارند متری و کیلویی وعده و وعید بدهند. و فامیل دور که سی و چهار سال است گوشش با این وعده و وعیدها آشناست، سری تکان داده و می گوید: اونجای آدم دروغگو، خاوری و مصباح یزدی و مهمانپرست و ولایتی و الباقی همولایتی های ولایتی همه سیتی زن کانادایند.

۳

بازهم فامیل  دور راضی بود که کار به وعده و وعید ختم شود اما چشمتان روز بد نبیند چون اصولگرایان کانادایی با دعوت از اصلاح طلبان ایرانی و به بهانه ی آشنایی ایرانیان تورنتو با انتخابات ریاست جمبوری در مملکت امام زمان،  ریختند سر فامیل دور و به زور دمکراسی را فرو کردند توی حلق اش و جناب جان برد در حالی که اشک می ریخت می گفت: کانادا باید برای حمایت از میلیون ها ایرانی که در اعتراض به نتایج انتخابات سال ۲۰۰۹ به خیابان ها آمده بودند، اقدامات بیشتری انجام می داد، باید کفن رایگان در اختیار شهدای انتخابات می گذاشت. یکی داد زد: اخوی برای فرستادن کفن رایگان هنوز هم فرصت هست چون این بار قراراست اکبر کوسه شهید شود.

روایت است که اصولگرایان دولت هار- پرت که هلاک دمکراسی اند و غصه می خورند که چرا در زمان حیات مرحوم جورج باقر بوش در صحنه حضور نداشتند تا در عراق نیز مثل افغانستان دمکراسی را با لوله تفنگ بچپانند توی حلق عراقی ها، بو بردند که انتخابات ریاست جمهوری درایران نزدیک است و احتمال دارد فامیل دور، به زبان خوش دمکراسی و حقوق بشر بخوردش نرود، و باید مثل پدری که به منظور خیرخواهی دست به ترکه می شود، دست و پایش را بست و شربت شیرین دمکراسی با طعم آزادیخواهی و پیشرفت را به زور بخوردش داد. به قول فردوسی: پی مصلحت مجلس آراستند/ نشستند و گفتند و برخاستند. البته می گویند چون فردوسی را توی چنین کنفرانس هایی راه نمی دادند این طوری سروده. اما از آنجایی که گویا شربت اصولگرایان کانادایی مثل شربت دکتر شربتی خودمان در تورنتو، متادونش قاطی داشته  ایرانی ها هی دارند دمکراسی و حقوق بشر استفراغ می کنند و چنان زده بالا که مخالفان و موافقان شرکت در انتخابات توی فیس بوک مشغول آتش زدن لاستیک اند. و هرچه اطبا فریاد می زنند، فامیل دور دارد از دست می رود، به خرج اصولگرایان کانادایی نمی رود و با خنده می گویند دمکراسی مثل زایمان است اولش درد دارد ولی نتیجه اش شیرین خواهد بود و به التماس فامیل دور توجهی نمی شود که می گوید: کنفرانس ارزانی خودتان، اگر نخواستیم از دمکراسی اصولگرایان کانادایی الهام بگیریم، کی رو باید ببینیم؟ نقل است که جان برد با گریه جواب می داده که ما دایه های مهربان تر از پدر، بهتر از خودتان می دانیم که شما عینهو شهدای کربلا تشنه و عطشان آزادی هستید.

 اصلاح طلبان ایرانی نیز که در مملکت خودشان سایه اصولگرایان را با تیر می زنند دست در گردن اصولگرایان کانادایی انداخته و مدعی اند: ما داماد ایرانیان کانادا را می شناسیم، ایشان هم خودش، هم خانواده اش جد اندر جد فعال حقوق بشری بوده و هستند و خیر فامیل دور را می خواهند. از همسر ایرانی شاه داماد نیز پرسیده اند که اگر دولت جنگ طلب هارپر تصمیم گرفت همراه با نتانیاهو به ایران حمله کند موضع ایشان و شوهر عزیزشان چه خواهد بود؟ همسرجان جواب داده: خدا کریم است، لطفا سئوال سیاسی نپرسید!  از داماد ایرانی ها پرسیده اند: پس چرا رسانه ها و ارباب جراید ایرانی را به کنفرانس راه ندادید؟ جواب داده: فعلا ارباب ما هستیم و هرکاری را صلاح بدانیم انجام می دهیم، و درحالی که گوش فامیل دور را می پیچانده فریاد می زدند: کنفرانس الهام بخش  بود یا خیر؟ فامیل دور هم جواب داده: برای رفسنجانی که در کانادا سرمایه گذاری کرده، بعله!

برخی ها هم دیده اند که یک مقام دولتی کانادا درحالی که یک چیزهای ناجوری در جیب برخی از ایرانیان می گذاشته اذعان کرده که: مقامات کانادایی مصمم به برقراری گفت و گو و همکاری با فامیل دور یعنی ایرانیان مقیم کانادا هستند!