سردار پاسدار محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران را همکاران و زیردستانش در سپاه "عزیز دیوونه" می نامند.   


شهروند ۱۲۴۹  پنجشنبه ۱ اکتبر ۲۰۰۹


 

سردار پاسدار محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران را همکاران و زیردستانش در سپاه "عزیز دیوونه" می نامند.  دلیل این لقب این است که او در زمان جنگ "موجی" شده و غالبا از سردردهای شدید رنج می برد و این امر در رفتارش بازتاب می یابد.  اما، سردار جعفری به نظر نمی آید که در قیاس با دیگر افراد رده بالای حکومت مانند سیدعلی خامنه ای، محمود احمدی نژاد، آیت الله جنتی، حجت الاسلام احمد خاتمی، حجت الاسلام محسنی اژه ای، سعید مرتضوی، حجت الاسلام طائب و… در رده بالاتری از جنون باشد!


 نمونه ای از این جنون کمتر یا عقل بیشتر را می توان در مصاحبه اخیر سردار جعفری با نشریه جام جم ـ ارگان صدا و سیمای وقیح و دروغ پرداز ولایت فقیه ـ دید. در این گفتگو سردار جعفری با درایتی که از یک دیوانه بعید است، مسئولیت عملکرد جنایتکارانه سپاه و بسیج در ماه های اخیر را از دوش خود و همکارانش برمی دارد و به گردن ولی فقیه می اندازد: «سپاه هرگز خودسرانه وارد هیچ عرصه ای که مربوط به مأموریت های انقلابی اش نباشد نشده و هرگز برای خودش به عنوان یک نهاد یا تشکیلات موضوعیت قائل نبوده و خودش تصمیم نمی گرفته که وارد چه اموری، بی ربط یا با ربط بشود»!

 

با این گفته ها، سردار جعفری با صراحتی که بیش از آن را نمی توان انتظار داشت می گوید که در تمام جنایاتی که در رویدادهای پس از ۲۲ خرداد شده، سپاه و بسیج کاری جز اجرای اوامر مافوق ـ بخوانید سیّدعلی خامنه ای ـ نکرده اند و طبعاً مسئولیت آن جنایات به عهده آمر و دستور دهنده یعنی فرمانده کلّ قوا است.

جانشین سردار جعفری، سردار پاسدار احمد ذوالقدر نیز همین مطلب را در روز یکشنبه ۵ مهر به شکلی دیگر بیان می کند: «در این ایام که بنا بر فرمایشات ایشان (سیدعلی خامنه ای) ما پاسداران این سعادت را داشتیم که از دو آزمون سربلند بیرون بیاییم.  اوّل این که صراط مستقیم را به خوبی شناختیم و دوم این که به خوبی توانستیم فتنه را بخشکانیم و ایشان از عملکرد پاسداران و بسیجیان در ماه های گذشته رضایت داشت»!

در مورد این که آیا سرداران جعفری و ذوالقدر به راستی توانسته اند «از آزمون های بزرگ سربلند بیرون بیایند و صراط مستقیم را به خوبی شناخته اند»، تنها می توان گفت که "شب دراز است و قلندر بیدار" ولی این را از حق نباید گذشت که با مهارت و زیرکی از خود سلب مسئولیت کرده، تمام بار سنگین گناه را به گردن سیّدعلی خامنه ای انداخته و قیافه حق به جانب و مظلوم "مأمور و معذور" گرفته اند!

امّا، اگر سرداران جعفری و ذوالقدر "مأمور و معذور" بودن را عذر موجه و دلیل محکمه پسند برای برائت خود می دانند، سابقه تاریخی و قضایی کاملا خلاف این را می گوید. سابقه نزدیکتر، که سرداران خود نیز به عنوان جوان یا نوجوان در آن حضور داشته اند، کشتارهای پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ است که "مأمور و معذور" و اجرای دستور مافوق از امیران ـ و حتی درجه داران و پاسبانان ـ نظام پیشین پذیرفته نشد و آیت الله خمینی، با موافقت ضمنی مردم، بسیاری از آنان را بدون برخورداری از حق مشروع دفاع از خود و داشتن وکیل به دست جوخه های آتش ـ که ای بسا همین سرداران و همقطارانشان تیراندازان آنها بودند ـ سپرد!

 موافقت ضمنی مردم که ناشی از کینه و خشم آنان بود، جواز کشتارهای پرشمار بعدی را به آیت الله خمینی داد و برگ های سیاهی به تاریخ ایران افزود.

سابقه دورتر تاریخ معاصر نیز نشان می دهد که "مأمور و معذور" بودن به عنوان یک دلیل محکمه پسند از سوی عاملان جنایت پذیرفته نشده است: دادگاه نورنبرگ در ۲۰ نوامبر ۱۹۴۵، کمتر از هفت ماه پس از تسلیم بدون شرط آلمان نازی، برای محاکمه ۲۲ تن از کارگزاران و پایوران بلندپایه رایش سوم که موجب کشته شدن بیش از ۵۰ میلیون نفر شده بودند، در شهر نورنبرگ آلمان تشکیل شد.

پیش از تشکیل دادگاه آدولف هیتلر، هیملر رییس اس.اس و یوزف گوبلز وزیر تبلیغات نازی، قبل از دستگیری خودکشی کرده بودند.  رابرت لی، رییس جبهه کار نازی پس از دستگیری خود را حلق آویز کرد و هرمان گورینگ معاون هیتلر هم پس از برگزاری دادگاه و پیش از اجرای حکم اعدامش با خوردن سیانور خودکشی کرد.

 هشت قاضی امریکایی، انگلیسی، روسی و فرانسوی قضاوت دادگاه را به عهده داشتند و ریاست دادستان ها با رابرت اچ. جکسون بود.  دادستانی کیفرخواستی شامل بیش از ۵۰ میلیون صفحه سند، هزاران حلقه فیلم و دهها شاهد به دادگاه ارائه کرد.

وکلای مدافع متهمان پایه و مبنای دفاع را بر "مأمور و معذور" بودن موکلان خود و اطاعت از دستور مافوق یعنی همان چیزی گذاشته بودند که سردار محمدعلی جعفری به آن امید بسته است.  اما دادگاه در مورد هیچیک از متهمان این استدلال را نپذیرفت و در نتیجه هشت نفر از متهمان، به جرم ارتکاب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت به اعدام محکوم شدند، یک نفر به حبس ابد محکوم شد، ۱۱ نفر به زندان های تا ۲۰ سال محکومیت یافتند و ۲ نفر نیز تبرئه شدند.  از هشت نفری که به اعدام محکوم شدند، ۶ نفر کسانی بودند که در جنایت و کشتار دست داشتند و البته آن جنایات را نیز به دستور مافوق یعنی آدولف هیتلر مرتکب شده بودند و دو نفر دیگر یکی وزیر امور خارجه هیتلر ـ همتای منوچهر متکی ـ و دیگری ناشر روزنامه ارگان نازی ها ـ همتای حسین شریعتمداری مدیر روزنامه کیهان ولی فقیه ـ بودند!

در هر دو مورد یاد شده در بالا، بویژه در مورد انقلاب ۱۳۵۷ به دلیل کینه توزی افراطی آیت الله خمینی، عیار انتقام جویی بر میل طبیعی بشر به اجرای عدالت می چربید. درست است که انتقام جویی نیز خود نوعی اجرای عدالت است، اما این نوع اجرای عدالت بیشتر متعلق به انسان بدوی و فرهنگ قبیله ای است و با فرهنگ مدرن که برای حیات انسان ارزش قائل است و کشتن انسان، حتی قاتل و جنایتکار، را جایز نمی شمارد نسبتی ندارد.

 خوشبختانه در چند ماه گذشته، برغم رفتار وحشیانه و تحریک آمیز حکومت، مردم ایران با رفتار متین و متمدن خود دنیا را به شگفتی واداشتند.  این رفتار پرهیزگر از خشونت، آنهم در برابر خشونت سهمگینی که آدمخواران ولی فقیه اعمال می کنند، این نوید را می دهد که در دگرگونی بنیادینی که بی تردید در راه است، شاهد رفتاری متفاوت با کشت و کشتارهای کینه توزانه پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ باشیم.

داشتم فکر می کردم که اکنون که جامعه ایران به این حد از خردگرایی، مسالمت جویی و پرهیز از خشونت و کینه توزی رسیده، چه خوب می شد اگر محاکمه آمر و عاملان قتل و تجاوز و شکنجه فرزندان شریف و نازنین ایران، در محل همین بازداشتگاه ـ یا شکنجه گاه و تجاوزگاه ـ کهریزک برگزارمی شد تا هم متهمان در محل وقوع جنایت و شکنجه و تجاوز محاکمه شوند و هم نام کهریزک در ردیف آشویتس و داخائو در جریان برگزاری محاکمات، که بی تردید توجه بسیاری را در سراسر دنیا بر خواهد انگیخت، در ذهن مردم دنیا ثبت می شد.

فراتر از این، با پیوستن ایران به شمار کشورهایی که مجازات غیر انسانی اعدام را لغو کرده اند، می توان کهریزک را به صورت یک زندان نمونه برای قاتلان و تجاوزگران و شکنجه کنندگان در آورد تا با انجام کار سازنده آنرا به صورت یک جاذبه گردشگری درآورند تا موجب اعجاب و شگفتی گردشگران خارجی شود. بازهم فراتر از این، می توان با بهره گیری از نیروی مجرمان زندانی و بازگرداندن پول هایی که غارت و چپاول کرده اند، کهریزک را به صورت شهری کویری و نمونه ای از آبادانی و سازندگی کویر ساخت و در معرض تماشای دنیا به عنوان نماد خردگرایی و تمدن ایران و ایرانی گذاشت.

به این ایده بیاندیشید: برگزاری دادگاه آمر و عاملان جنایتکار در کهریزک!

 

ایمیل نویسنده: snak1@live.ca