اولین گروه حمایتی/ تراپی در اوائل سال ۱٩٠٠میلادی در آمریکا تشکیل شد. دکتری که از تعدادی از بیماران مبتلا به سرطان خود قطع امید کرده بود…

شهروند ۱۲۵۱  پنجشنبه ۱۵ اکتبر ۲۰۰۹


 

بخش اول


 

اولین گروه حمایتی/ تراپی در اوائل سال ۱٩٠٠میلادی در آمریکا تشکیل شد. دکتری که از تعدادی از بیماران مبتلا به سرطان خود قطع امید کرده بود، تصمیم گرفت که آنها را دورهم جمع کند. دراین گردهمایی ها که هر هفته تکرار می شد، این بیماران در مورد بیماری شان با هم صحبت می کردند، تجربیات خود را در اختیار هم می گذاشتند، و به هم امید می دادند. ﭘس از مدتی برخلاف انتظار، حال اکثر این بیماران رو به بهبود رفت. این افراد به درد یکدیگر آشنا بودند و راه سخت مبارزه با سرطان را همراه با یکدیگر طی کردند. از اینجا بود که گروه های حمایتی/ تراپی، بسیار مورد توجه واقع شدند. اکنون گروه های حمایتی/ تراپی بی شماری برای مسائل متنوعی تشکیل می شوند. از جمله آنها می توان از گروه های حمایتی/ تراپی برای ترک الکل، اعتیادهای مختلف، بیماری های مختلف، افراد خجالتی و بسیاری دیگر نام برد. نکته مورد توجه این است که شخص حتماً نباید بیمار باشد یا مشکل بزرگی داشته باشد تا بتواند از این گروه ها استفاده کند. شرکت در این گروه ها به منزله همراه شدن با افرادی است که با ما هم درد هستند. رمز موفقیت یک گروه حمایتی/ تراپی درگرد آوردن افراد هم درد است. برای مثال شخصی را تصور کنید که به تازگی همسر خود را از دست داده است. هر چقدر که خانواده و اطرافیان این شخص سعی کنند که در غم او شریک شوند، باز هم نمی توانند آن گونه که باید درد او را درک کنند و در این راه سخت با او همراه شوند. این شخص به یک گروه حمایتی/ تراپی برای افرادی که به تازگی همسر خود را از دست داده اند ملحق می شود. در جلسات این گروه که به طور هفتگی تشکیل می شود، این شخص با افراد دیگری آشنا می شود که کاملا با غم او آشنا هستند، چرا که خود نیز با همان درد دست به گریبان می باشد. با شرکت در این جلسات، این شخص نه تنها دیگر احساس تنهایی نمی کند و از نظرات دیگران استفاده می کند، بلکه خود نیز تجربیاتش را در اختیار دیگران قرار می دهد. شخصی که جز در خانه ماندن و غصه خوردن کار دیگری نداشت، اکنون جایی برای رفتن و کاری برای انجام دادن دارد. تنها عمل لباس پوشیدن و از منزل خارج شدن می تواند اولین قدم در راه بازگشتن به زندگی طبیعی و سالم باشد. اکنون این شخص در می یابد که مشکل و غم او منحصر به فرد نیست و افراد دیگری نیز با او هم درد هستند. احساس تنها نبودن در یک موقعیت سخت و دردناک، از شدت و حدت غم انسان می کاهد. مشکلی که تا به حال در ذهن این شخص لاینحل و کشنده بود، اکنون به یک اتفاق طبیعی تبدیل می شود که برای هر کس دیگری هم می تواند اتفاق بیفتد. شخصی که تا به حال  خود را در یک فضای بسته ی تنهایی می دید، اکنون خود را در کنار افرادی می بیند که مانند خودش هستند، و نه دکترها و متخصصانی که به نظر فرسنگها با او فاصله دارند. با ملحق شدن به این گروه حمایتی/ تراپی، اکنون این شخص احساس می کند که کنار آمدن با داغ از دست دادن همسر آسان تر از آن است که تصور می کرده است، چرا که دیگر در این راه تنها نیست.  


 

در مقاله آینده در مورد چگونگی کارکرد گروه های حمایتی/ تراپی بیشتر صحبت خواهیم کرد.

سئوالات خود را برای من ارسال کنید:


 

shahrzad.therapy@gmail.com

شهرزاد شهریاری

BSc.Psych, MSW, RSW

لیسانس روانشناسی از دانشگاه تورنتو

فوق لیسانس مددکاری از دانشگاه لوریر واترلو

عضو کالج و انجمن مددکاران انتاریو به شماره ثبت: ۸۱۶۷۸۱