دالتون مک گینتی رهبر حزب لیبرال انتاریو و رئیس دولت استان انتاریو در گردهمائی حزب در شهر ویندزور، سخن از شفاف سازی و بحث عمومی  …


شهروند ۱۲۵۴  پنجشنبه  ۵ نوامبر ۲۰۰۹


 

دالتون مک گینتی رهبر حزب لیبرال انتاریو و رئیس دولت استان انتاریو در گردهمائی حزب در شهر ویندزور، سخن از شفاف سازی و بحث عمومی در مورد کسری بودجه ۲۴.۷ میلیارد دلاری و وضع مالیات جدید و ریخت و پاش های وزارت بهداشت، کرده است.


 

در حوزه سیاست، حرف ملاک نیست، زیرا که اکثرا سیاستمداران جهان، در وعده دادن، مشهور هستند و بسیاری از مردم اعتماد چندانی به این جماعت ندارند. عمل  کردن به وعده هاست که  صداقت را به اثبات می رساند و مردم را حامی آنان.


 

موقعیت اقتصادی انتاریو با مرکزیت تورنتو، توسط انرژی و نیروی کار و سرمایه  مهاجران به عنوان  بزرگترین  استان کانادا تثبیت شده است که این روزها به دلیل بحران اقتصادی جهانی در شرایط خوبی بسر نمی برد.   در این سال ما چند صد هزار شغل را بخصوص در بخش اتوموبیل نیز از دست داده ایم و خبرهای بد اقتصادی، بیشتر از خبرهای خوب هست.

 بدیهی است که جامعه ایرانی کانادائی، از اثرات منفی وضع بد اقتصادی و بیکاری و عواقب آن نمی تواند در امان باشد. دکتر عباس آزادیان، روانپزشک، در مصاحبه اش به من  گفت که چند سال قبل یک تحقیق اقتصادی آماری در مورد جامعه ما انجام داده است و به این نتیجه رسیده است که جامعه ما در مقایسه با چند جامعه مهاجر دیگر در زمینه اقتصادی پسرفت داشته است.۱  

 متاسفانه مانند دیگر امور جامعه ایرانی تقریباً آمار و یا گزارش تحقیقی در این مورد وجود ندارد.


 دالتون مک گینتی نخست وزیر انتاریو(راست) و جرج اسمیترمن معاونش

کسری بودجه و پنهان کاری


 

مک گینتی در ۱۲ فوریه ۲۰۰۹ در برابر فشار گروه های طرفدار کم درآمد ها، گفته بود به این قشر کمک خواهد کرد ولی طرح مشخصی را اعلام نکرده بود.۲

در حالی دالتون مک گینتی از کمک به سالمندان  و یارانه برای مالیات خانه های آنان سخن می گفت که زمزمه های کمبود اعتبار مالی برای اجرای این طرح در رسانه ها  اعلام شد. در این زمان صحبت از کمبود ۵۰۰ میلیون دلار کسری بودجه بود.

در ۴ مارچ ۲۰۰۹ تیم هوداک منتقد بودجه از حزب محافظه کار گفت که دولت مک گینتی به چاه کسری ۱۸ میلیارد دلاری می رود.۳

در ۲۵ سپتامبر رقم کسری بودجه به بیش از ۶ میلیارد رسید. پیش بینی دولت در ماه مارچ ۹/۳ میلیارد بود، زیرا رقم پیش بینی دولت از محل مالیات شرکتها، کاهش یافته بود.۴ و این رقم در روز ۲۵ اکتبر رسماً به ۷/۲۴ میلیارد دلار یعنی بزرگترین کسری بودجه استان رسید. این به این معنی ست که هر ساکن انتاریو مبلغ ۱۸۹۱ دلار علاوه بر بدهی های شخصی اش، بدهکار می شود.


 

جامعه ی ایرانی کانادائی ما در انتاریو که گفته شود جمعیتش  رقمی  در حدود  ۱۰۰ هزار نفر تخمین زده می شود  بدهی اش۱۸۹ میلیون دلار می شود.


 

از سوی دیگر دولت مک گینتی برای اداره استان به وضع مالیات جدیدی دست زده است به نام مالیات هماهنگ (اچ اس تی ـ هارمونایز) که بسیاری از افراد جامعه ما از آن یا بی خبرند و یا اقتصاددانان ما در مورد آن اطلاع رسانی نکرده اند. به موجب این مالیات جدید، به تمامی کارها  و اقلامی که  قبلا مالیات استان (۸ درصد PST) تعلق نمی گرفت با احتساب ۵ درصد مالیات دولت فدرال (GST)، مالیات هماهنگ (۱۳درصدHST) تعلق خواهد گرفت. هر چند قرار است به خانواده هائی که زیر ۸۰ هزار دلار درآمد دارند سالانه ۱۰۰۰ دلار در ۳ چک فرستاده شود. این در حالی است که به بهای برق، تلفن، اجاره، آرایشگاه، مواد غذائی و خوراکی، قهوه، دامپزشکی، گاز برای گرمای خانه، تعمیرات خانه، خرید خانه و… مبالغی اضافه می شود که بنابه گفته صاحب نظران اقتصادی و صاحبان کسب و کار، این مبلغ مالیات بیشتر از ۱۰۰۰ دلاری است که  پرداخت خواهد شد.

 از این منظر هم می توان گفت که کامیونیتی ما قدرت خرید خود را بیشتر از دست خواهد داد که شاید تاثیر فردی مهمی نداشته باشد، ولی حتما در سطح یک جامعه ی صد هزار نفری که متاسفانه هنوز قادر به تشخیص منافع مشترک خود نیست، تاثیر منفی خواهد گذاشت.

 

عدم مدیریت و افزایش مالیات بیشتر

 

دولت مک گینتی در حالی به وضع مالیات اقدام می کند که ریخت و پاشها و فساد مالی در وزارت بهداری که یک میلیارد دلار آن توسط حسابرس انتاریو تایید شده، برملا شده است. جورج اسمیترمن که در حال حاضر معاون مک گینتی و وزیر نیرو است،  از سال  ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ وزیر بهداری بوده و اکثر قراردادها و بذل و بخشش ها، در زیرمجموعه ی مدیریتی وی صورت گرفته است. هر چند دیوید کاپلان به جای اسمیترمن مجبور به استعفا شد، ولی باید در نظر داشت که قبلا در زیرمجموعه ی کاپلان به عنوان وزیر تاسیسات زیربنائی، قمارخانه های انتاریو با درآمدهای چند میلیاردی و سازمان بلیت بخت آزمایی با درآمد ۵/۶ میلیارد دلاری قرار داشتند که به خاطر مسائل پیش آمده در سازمان بخت آزمایی، دالتون مک گینتی خانم مک دوگالد (Kelly McDougald) رئیس و هیئت مدیره لاتاری را اخراج کرد که به دلیل اعاده حیثیت خانم مک دوگالد، کار به رسانه ها کشید.۵


 

نکته قابل تاسف این است که در تمامی این اخراج ها، حقوق های کلان به مدیران اخراجی  پرداخت شده است.

سارا کرمن رئیس Ehealth مبلغ ۳۰۰ هزار دلار بازخریدی دریافت کرد.


 

بد نیست چند نمونه هم در مورد وزارت نیرو و زیر مجموعه های آن برای شما بنویسم.

 

به گفته  پیتر کورموس، نماینده ان دی پی،  تنها در سال  ۲۰۰۴  اداره برق "هایدرو وان"مبلغ ۶/۵ میلیارد دلار قرارداد، بدون اعلام عمومی واگذار کرده است که البته حقوق های چهار تن از اعضای حزب محافظه کار بسیار غیر معمول  می باشد.

اگر شما  قبض برق خود را نگاه کنید مشاهده می کنید که رقمی به نام  "هزینه استهلاک بدهی"۶ هر ماهه باید پرداخت کنید و به نظر می آید تمامی هم ندارد و گویا حداقل در این دو دهه این رقم در قبض برق وجود داشته است.


 

موارد عدم مدیریت و حقوق های کلان در این دو دهه کم نبوده که برخی از آنها به رسانه ها هم راه یافته است مثل ماجرای خانم واندا لیزکی خزانه دار شهرداری که به دلیل افشای جریان فساد مالی در زمان شهرداری "مل لستمن" در سال  ۱۹۹۹ کنار گذاشته شد، ولی بعد در سال ۲۰۰۱ با حقوق ۳۲۰ هزار دلاری به عنوان معاون و مسئول مالی به استخدام  "سازمان برق تورنتو " درآمد.۷


 



 

آقای مک گینتی

۱- آیا زمان آن نرسیده است که  در پست های اصلی و پولساز از نیروهای صالح و سالم و با تجربه کاری و دانش رنگین پوستان که سالیان زیاد است در کانادا هستند، استفاده شود؟ بسیاری از آنها اتفاقاً به دلیل فرار از سیستم های فاسد و رشوه اداری و دولتی به کانادا مهاجرت کرده اند.

۲- در زمانی که پلیس کسی را برای سرقت جنس چند دلاری دستگیر و به زندان می اندازد چگونه سیاستمداران، وزرا و مدیران دولتی در کانادا نه تنها دستگیر و محاکمه نمی شوند، بلکه با حقوق های بازنشستگی و بازخریدهایی که برابر حقوق چند سال یک مهاجر تحصیلکرده و متخصص است، به ریش مالیات دهندگان می خندند، چرا یک  سیستم باید از چنین افرادی حمایت بکند؟ چرا کسی آنها را به دلیل فساد مالی دستگیر نمی کند تا در دادگاه صالحه تکلیف آنان روشن شود؟ این را باید به حساب ضعف قانون گذاشت و یا حمایت آهنین اقلیتی که کنترل همه جانبه را دارند؟

۳- آیا برای اثبات صداقت لیبرال ها  بهتر نیست، جورج اسمیترمن از شغل خود برکنار شود؟

برای اثبات صداقت،  عمل هم لازم است، معاون خود را برکنار کنید.


 

فراموش نکنیم که علل انتخاب مجدد لیبرال ها در ۲۰۰۷ نه عملکرد بسیار خوب آنها در دولت، بلکه اشتباه استراتژیک جان توری رهبر حزب محافظه کار بود که به اقلیت ها منجمله اقشار مختلف جامعه ایرانی ـ کانادایی توجهی نداشت. در حقیقت مک گینتی بدون داشتن برنامه منسجم به خاطر دافعه جان توری برنده انتخابات شد. همانگونه که برنده شدن دور اول لیبرال ها نیز دافعه مایک هریس و سیاست های ضد کم درآمدها بود.


 

 در حالی که به سیاست های پارتی بازی و ایجاد شرایط ناعادلانه برای واجدان شرایط  قراردادها در ایران  و زدوبندهای مالی و فساد اداری و دولتی انتقاد و آن ها را محکوم می کنیم، قرار نیست که با سکوتمان، کانادا را هم مانند آن کشورها کنیم. موفقیت کانادا و تفاوت آن با کشورهایی مانند ایران، قانونمند بودن آن است. نباید اجازه بدهیم زدوبندهای سیاسی قانون را هم به تباهی بکشاند.


 

با توجه به نعمت آزادی رسانه ها در کانادا از حقوق شهروندی خودمان استفاده می کنیم و همانگونه که  از لیبرال های انتاریو برای حمایت شان از جنبش سبز دموکراسی و حقوق بشر مردم ایران قدردانی می کنیم، ولی  انتقادهای خودمان را هم مطرح می کنیم.

 می گوییم که بس است. به انحصار اقلیت در رده های تصمیم گیری پایان بدهید و اجازه بدهید که اقلیتهای دیگر نیز درون سیستم حضور پیدا کنند.

وظیفه ی ما این است که برای انتخابات بعدی با برنامه مشخص برای رسیدن به  اهداف حداقل کامیونیتی مانند گرفتن زمین و بودجه برای  ساختن یک کامیونیتی سنتر که توسط دیوید کاپلان بررسی شده بود، ولی در زمان  جورج اسمیترمن مسکوت گذاشته شد، کامیونیتی را آماده سازیم.


 

پانویس ها:

۱ـ مصاحبه تلویزیونی۱۵اکتبر ۲۰۰۹، اثرات طلاق در جوانان جامعه ایرانی کانادائی. البته وی اشاره کرد که تحقیقاتش شامل بخش های ثروتمندی که اخیرا به کانادا مهاجرت می کنند، نمی شود.

۲-http://toronto.ctv.ca/servlet/an/local/CTVNews/20090212/McGuinty_budget_090212?hub=TorontoNewHome

۳-

http://www.kingstonandtheislandspc.com/news/49-mcguinty-liberals-dig-ontario-into-18b-hole

۴-

http://www.thestar.com/news/ontario/article/701075

۵ – Sep 11, The Canadian Press

۶-Debt retirement charge

۷- Wanda Liczyk- C.B.C. September 7, 2006