شهروند ۱۱۸۹ـ ۷ آگوست ۲۰۰۸
تظاهرات ایستاده علیه موج اعدام های وحشیانه جمهوری اسلامی در ایران و در دفاع از جان زندانیان سیاسی!

در روزهای اخیر و همزمان با فرارسیدن بیستمین سالگرد قتل عام هزاران تن از زندانیان سیاسی قهرمان توسط رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی در سال ۶۷، مزدوران رژیم جمهوری اسلامی ۲۹ تن دیگر را زیر نام فریبکارانه “اراذل و اوباش” “قاچاقچی مواد مخدر” ، “محارب” و… در سیاهچال اوین اعدام کردند. همچنین حداقل ۸ زن و یک مرد دیگر در انتظار اجرای حکم سنگسار به سر می برند. گرچه سرا ن جنایتکار این رژیم می کوشند اعدام شدگان را در افکار عمومی “بزهکاران و تبهکاران اجتماعی” جا بزنند، اما تجربه نزدیک به ۳۰ سال حاکمیت سیاه این رژیم به توده های ستمدیده وآگاه ما نشان داده که جمهوری اسلامی در جریان این اعدامها بسیاری از مخالفین و فعالین سیاسی مبارز و انقلابی را نیز رذیلانه زیر نام “تبهکاران اجتماعی” به جوخه های اعدام سپرده است. اعدامهای وحشیانه اخیر نیز در چارچوب یورش سرکوبگرانه ای اتفاق می افتد که مقامات حکومت در واکنش به بحران نظام ضد خلقی حاکم و در هراس از اوج یابی جنبش توده ها، بر علیه کارگران ، زنان، دانشجویان، جوانان و خلقهای تحت ستم سازمان داده اند.
در چنین شرایطی وظیفه تمامی افراد و نیروهای انقلابی و آزادیخواه و دمکرات ایجاب می کند که با هر آنچه که در توان دارند بر علیه این اعدامها و جنایات وحشیانه جمهوری اسلامی به پا خیزند، سرکوب کارگران و زحمتکشان و جوانان و دانشجویان، زنان و ملتهای تحت ستم را محکوم کرده، از جان زندانیان سیاسی دفاع نموده و این رژیم ضد مردمی و وابسته را هر چه بیشتر در افکار عمومی افشا سازند. به همین منظور از تمامی ایرانیان آزاده و مبارز دعوت می شود تا در تظاهرات ایستاده ای که توسط شماری از نیروها و سازمانهای مترقی و انقلابی سازمان داده شده شرکت کنند.
زمان: ساعت ۲ تا ۴ بعد ازظهر روز شنبه ۹ آگوست ۲۰۰۸
مکان: مقابل سفارت جمهوری اسلامی واقع در
۱۶ Prince’s

Gate-London
SW7 1PT South

نزدیکترین ایستگاه قطار : Kensington
فد ـ بیر، دورمچی حرکت (جنبش انقلابی)، گیکدر، مرکز فرهنگی توهوم، مرکز فرهنگی کردها، مرکز فرهنگی “صدها گُل”، نشریه”جهانی برای زندگی” ، کمیته آتیک-لندن، سازمان دمکراتیک ضد امپریالیستی ایرانیان در انگلستان، فعالین چریکهای فدایی خلق در لندن

۴ آگوست ۲۰۰۸

***

دومین سمینار بین المللی بررسی کشتارهای دهه ۶٠
به مناسبت بیستمین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی

تاریخ معاصر جامعه بشری همواره با قتل عام و کشتارهای سیاسی، نژادی، قومی و مذهبی توام بوده است. اگرچه این کشتارها به دلایل گوناگون رخ داده، اما سرشت و ریشه همه در ستیز طبقات حاکم علیه طبقات محکوم و در جهت استمرار مناسبات غیرانسانی و ظالمانه طبقاتی بوده است. مناسباتی که توده های مردم قربانی آن بوده و هیچ نقش و منافعی در ان نداشته اند. تاریخ ایران به این لحاظ دوران های پرخونی از سرگذرانده است. ایران تنها کشوری در جهان است که صفحات تاریک آن هیچ گاه در تاریخ به ثبت نرسیده و فریادهای حق طلبانه مردم ایران با بی اعتنائی کامل حاکمان جهانی مواجه بوده است. دوران حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی سیاه ترین دوران تاریخ معاصر ایران و خونبارترین آنهاست. نقطه اوج جنایات رژیم جمهوری اسلامی کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت است. گستردگی این جنایت و نوع و شیوه اجرای کشتارها به ویژه کشتار جمعی هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۶٧ با نمونه های تاریخی آنها در سایر جوامع معاصر بسیار متفاوت بوده و از وسعت و ددمنشی بیشتری برخوردار بوده است.
جمهوری اسلامی طی سی سال حاکمیت خونبارش بر ایران با حاکم کردن سرکوب و اختناق همواره سعی کرده جنایاتش را از حافظه تاریخ پاک و مردم آن را به فراموشی بسپارند. ایران به دلیل وجود استبداد، دیکتاتوری و سرکوب همواره از فقدان حافظه تاریخی در رنج بوده است. در مقابله با این وضع، توده های مردم علی رغم فراز و فرودهای تاریخی، بخش کوچکی از این کمبود را به ویژه در یک صد سال اخیر در جریان مبارزات حق طلبانه خود ترمیم کرده اند. فرایند مبارزات اجتماعی در ایران در دو دهه اخیر بر این تلاشها افزوده است و فعالیت های گسترده ای به منظور زنده نگاه داشتن حافظه تاریخی و ثبت جنایات در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی، به ویژه کشتار زندانیان سیاسی در دهه ۶٠ انجام گرفته است.
بازگوئی و مکتوب کردن خاطرات جان به در بردگان، تحریر مطلب و مقاله، برگزاری مراسم های یادمان، سمینار و سایر اقدامات اعتراضی و افشاگرانه و پیشاپیش همه آنها، مبارزه خانواده ها برای زنده نگاه داشتن این تراژدی انسانی در حافظه تاریخ و تلاش برای حفظ و نگهداری مستندترین سند این جنایات؛ گورهای دسته جمعی در خاوران، از جمله اقداماتی هستند که به یاری حافظه و ثبت این جنایات در تاریخ شتافته اند.
با این حال، نه تنها ایرانیان که هنوز بیشماری از آنان از این جنایات هولناک و وسعت آن با اطلاع نیستند، مردم جهان نیز از آن بی خبرند. در ادامه ی این تلاش ها و به منظور بررسی آنچه که در دهه ۶٠ بر ما و تاریخ خوبنار ما گذشت، سمیناری دو روزه با سخنرانی و حضور زندانیان سیاسی سابق، پژوهشگران و حقوقدانان بین المللی در استکهلم برگزار می کنیم. در این برنامه، یک پانل به زبان انگلیسی و سوئدی در دانشگاه استکهلم و یک پانل به زبان فارسی در سالن اجتماعات هوسی بی ترف برگزار خواهد شد.

سخنرانان: شهلا طالبی، احمد موسوی، پیام اخوان، کیوان شهروز، سوسن بهار، حمید حق شناس، هانس لینده، دروری دایک و ماریا مودیگ.

اجرای تئاتر و موسیقی توسط هنرمندان درتبعید، علیرضا مجلل، گیسو شاکری، بیاتریز ، رستم میرلاشاری و نمایش فیلم “درختی که به یاد می آورد” به کارگردانی مسعود رئوف.

زمان: جمعه ٢٢ اوت(اگوست)، ساعت ٢ تا ۵ بعداز ظهر دانشگاه استکهلم
Universitetsvägen 10B, Plan 3 , hörsal B5.
شنبه ٢٣ اوت(اگوست)، ساعت ۶تا ١٠عداز ظهر هوسی بی ترف

کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)- واحد سوئد

با همکاری آ ب اف- استکهلم و انجمن دوستی ایران و سوئد- مالمو
www.kanoon-zendanian.org

***

همگام و هم صدا یاد جانفشانان کشتارهای دهه ۶۰ توسط رژیم جمهوری اسلامی را گرامی داشته و حافظه تاریخی جامعه را زنده نگه داریم !
“در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زنده گان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
زیباترین سرودها را
زیرا مرده گان این سال
عاشق ترین زنده گان بوده اند ! ”
احمد شاملو

تاریخ معاصر جهان مملو از سرکوب، اختناق و جنایت دیکتاتورها، ستمگران و استثمارگران است. کشتار و آدم سوزی در جنگ جهانی دوم توسط نازی ها، کشتار مردم فلسطین توسط رژیم صهیونیستی، کشتار مبارزان در شیلی بعد از کودتای ۱۹۷۳ ، کشتار و مفقودالاثر شدن بیش از ۳۰ هزار نفر، مبارزان در زمان رژیم نظامیان دیکتاتور در آرژانتین ، کشتار مردم کرد در ایران، ترکیه، عراق و سوریه توسط رژیمهای ارتجاعی و دیکتاتور، کشتار مردم عراق و افغانستان توسط آمریکا و متحدانش و …، بخش کوچکی از جنایت علیه جامعه بشری می باشد.
در ایران نیز اعمال جنایت کارانه توسط رژیم های سرمایه داری سلطنتی و اسلامی علیه مردم ایران بصورت سیستماتیک و عریان به اجرا در آمده است. مبارزات مردم در سال ۱۳۵۷ منجر به فروپاشی رژیم سلطنتی پهلوی گردید، اما سرکوب، اختناق، زندان، شکنجه و اعدام با به قدرت رسیدن رژیم جمهوری اسلامی، در ابعاد وسیعتری ادامه یافت. کشتار زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ یکی از جنایات رژیم جمهوری اسلامی در ایران علیه جامعه بشری می باشد که نه تنها در تاریخ این کشور همانندی ندارد بلکه در مقیاس جهانی نیز تنها با دوران سلطه فاشیسم در اروپا همطراز است.

امروز سخن گفتن از جنایات هولناک و ضد انسانی رژیم جمهوری اسلامی، تنها و صرفا باز گو کردن و افشای این جنایات نمی باشد. رژیم جمهوری اسلامی و نیروهای مدافع نظام سرمایه داری حاکم بر جامعه ایران با ارائه تصویری غیر واقعی از ماهیت رژیم و جنایات مرتکب شده توسط آن، در صدد از بین بردن حافظه تاریخی جامعه می باشند. هدف مستقیم این حرکت رژیم و کوشش های دیگر، منحرف کردن نسل جوان ( گروه بندیهای مختلف اجتماعی، زنان، کارگران ،جوانان و…، ) و تازه به میدان مبارزاتی آمده در ایران است. این پروژه در داخل و خارج از ایران با نقشه هدفمند، توسط رژیم جمهوری اسلامی در حال سازماندهی می باشد. در خارج از ایران بخشی از این پروژه توسط بعضی از عوامل سابق رژیم که در کشتار های دهه ۶۰ مستقیم و غیر مستقیم دست داشته اند، به پیش برده می شود. از آنجمله بصورت هماهنگ در داخل و خارج از ایران همگان را دعوت به فراموش کردن و سرپوش گذاشتن بر کشتار زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ توسط رژیم جمهوری اسلامی می کنند.
انسان های آزاد و مترقی در مقابل چنین فاجعه ای نمی توانند و نباید سکوت کنند. پیوندهای اجتماعیِ عمیق این نسل کشی چنان است که می تواند و باید اهرمی گردد برای به حرکت درآوردن پتانسیل مبارزاتی نیروهای مترقی در جهت سازماندهی جبهه وسیعی در افکار عمومی ایران و جهان علیه جمهوری اسلامی! جمهوری اسلامی باید در افکار عمومی جهان به عنوان “مسئول جنایت علیه بشریت” محکوم گردد!

در آستانه بیستمین سالگرد و همچنین بیست و هفتمین سال کشتار و قتل عام هزاران زندانی سیاسی در دو تابستان سالهای سیاه ۶۰ و۱۳۶۷ قرار داریم. هزاران زن و مرد زندانی به جوخه های اعدام سپرده شدند که برای دفاع از آزادی به جمهوری اسلامی نه گفتند و در سیاهچالهای رژیم، تیرباران و به دار آویخته شدند. در شرایط کنونی نیز زندانهای رژیم جمهوری اسلامی مملو از زندانیان سیاسی از گروه های اجتماعی متفاوت است: فعالان کارگری، زنان، دانشجویان، معلمان، جوانان و مردم تحت ستم که برای آزادی و برابری مبارزه می کنند و صدها زندانی سیاسی گمنامی که تحت شدیدترین شرایط غیر انسانی، در زیر شکنجه قرار دارند و تهدید به اعدام می شوند.

ما امضاء کنندکان این فراخوان در ایرا ن و سایر کشورهای جهان یاد جانفشانان کشتار دهه ۶۰ را بصورت یک سلسله فعالیت های غیرمتمرکز ( مراسم، تظاهرات، اکسیون و…،) در شهرهای مختلف جهان همگام با خانواده های آنان در ایران، گرامی می داریم، باین امید که تلاش ما به پژواک پیام جانفشانان کشتار دهه سیاه ۶۰ و زندانیان سیاسی که هم اینک در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی بسر می برند، در افکار عمومی داخلی و بین المللی تبدیل گردد. کوشش ما براین است که این فعالیت ها همزمان با برگزاری یادمان کشتار زندانیان سیاسی در ایران انجام گیرد. در این راستا بصورت فعال و پیگیر برای زنده نگاه داشتن حافظه تاریخی جامعه، نهادها، تشکل ها، انجمن ها وفعالین مبارز را به همکاری مشترک در این حرکت علیه فراموشی وعلیه رژیم جمهوری اسلامی فرا میخوانیم .
کمیته هماهنگی برگزاری یادمان کشتار زندانیان سیاسی دهه۶۰
تشکل ها و افرادی که مایل به امضای این فراخوان می باشند لطفاً به آدرس dialogt@web.de نام یا عنوان تشکل خود را ارسال نمایند.

***


با تمام نیرو، اعدامهای دسته جمعی اخیر را ، محکوم کنیم!

رژیم کشتار و جنایت، روز ۶ مرداد ماه، ۲۹ تن از جوانان زندانی را بطور دسته جمعی در زندان اوین، اعدام کرد. بدنبال این کشتار وحشیانه، تعداد دیگری از زندانیان در نواحی محتلف کشور، اعدام شدند. این جنایات دهشتناک، بار دیگر، خشم وتنفر افکار عمومی را در ایران و در سرتاسر جهان، متوجه رژیم آدمکشی کرد که در توحش و تجاوز بحقوق انسانی در دنیا کمتر نظیر و تالی دارد. در اینکه برخی و شاید بسیاری از این قربانیان جنایات رژیم را زندانیان سیاسی تشکیل میدهند، کمتر تردیدی میتوان بخود راه داد. رژیم جمهوری اسلامی در گذشته نیز، بارها زندانیان سیاسی را بنام اراذل و اوباش اعدام کرده و از اینطریق، کوشیده است افکار عمومی را فریب دهد. در حقیقت امر، اراذل و اوباش واقعی، همین سردمداران تبه کار رژیم جمهوری اسلامی هستند که ۳۰ سال تمام است با زور و قلدری و توسل به بدترین اعمال جنایتکارانه، بر توده های تحت ستم ایران، حکومت میکنند. در طول اینمدت، این دشمنان بی امان آزادی، دهها هزار تن از مبارزین زندانی و زندانیان عادی را اعدام کرده و زندانیان سیاسی را در معرض بدترین شکنجه ها قرار داده اند. سنگسار زنان، شلاق زدن به جوانان در معابر عمومی، بریدن دست و دیگر اعضای بدن، از حدقه در آوردن چشم و انواع شکنجه های قرون وسطائی در زندانها و سیاه چالها، تنها بخشی از جنایات و وحشیگریهای این رژیم ارتجاعی را در طول این ۳۰ سال حکومت استبدادی، آشکار میسازد. در تابستان ۲۰ سال پیش، این رژیم آدمکش، بیش از ۱۸ هزار تن از زندانیان سیاسی را در زندانهای مختلف، در نهایت وحشیگری، اعدام کرد. هم اکنون جان بسیاری از زندانیان سیاسی را، خطر اعدام تهدید میکند. همچنان بنا بر احکام بیدادگاهای رژیم، قرار است بزودی حکم سنگسار در مورد ۸ زن و یک مرد، اجرا شود. عناصر و نیروهای مترقی و آزادیخواه، در هر کجا هستند باید فریاد اعتراض خود را علیه اعدامهای اخیر و احکام جنایتکارانه سنگسار و دیگر اعمال ضد بشری رژیم کشتار و جنایت، بلند کنند و با رساتر ساختن هرچه بیشتر صدای اعتراض خود، رژیم ضد مردمی را به عقب نشینی در این زمینه، مجبور سازند.

در شرایطی که هر روز بر شدت و حدت مبارزات حق طلبانه توده های محروم و بپا خاسته افزوده میشود، در حالیکه فریاد اعتراض و دادخواهی کارگران ایران که از کلیه حقوق انسانی محروم بوده و در نهایت فقر و فلاکت زندگی میکنند، هرچه رساتر بگوش میرسد، در شرایط تشدید روز افزون مبارزات رهائی بخش توده های زحمتکش، زنان بپا خاسته، دانشجویان مبارز و ملتهای تحت ستم، رژیم ضد مردمی که پایه های کاخ ظلم و استبداد خود را سخت متزلزل می بیند، بمنظور حفظ سلطه ننگین خود، هر روز بر تعداد اعدامها افزوده و در اعمال سیاست سرکوب و کشتار، روشهای سبعانه تری، اتخاذ میکند. اعدامهای وحشیانه اخیر در عین حال که ماهیت تبهکارانه رژیم را بار دیگر بروشنی نشان میدهد، تمهید جنایتکارانه ای برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه و باز داشتن مبارزین و آزادیخواهان از ادامه پیکار ضد رژیمی میباشد. رژیمی که در رأس آن آدمکشان حرفه ای نظیر احمدی نژاد قرار دارند، رژیمی که سردمداران آن، ازهر جناحی باشند، بدترین پایمال کنندگان حقوق بشر در جهان هستند، رژیم مافیائی درنده خوئی که زالو صفت از خون کارگران و زحمتکشان ارتزاق میکند ، مذبوحانه میکوشد با اعدامهای پی در پی، ادامه شکنجه در زندانها، سختگیریهای هر چه بیشتر در حق زنان، زندانی ساختن فعالین جنبش کارگری، اعدام مبارزین متعلق به خلقهای تحت ستم و پلیسی کردن هرچه بیشتر صحن دانشگاهها، جلو تشدید مبارزات توده های بپا خاسته را گرفته و آنها را به سکوت و دست کشیدن از مبارزه، وادار سازد. زهی خیال باطل! سردمداران جنایتکار رژیم باید بدانند که این تمهیدات سرکوبگرانه، هرگز قادر نخواهد شد جلو مبارزات رشد یابنده کارگران وتوده های زحمتکش را گرفته و از سرنگونی حتمی سلطه رژیم دشمن آزادی، جلوگیری بعمل آورد. در کشوری که اینهمه ظلم و استبداد و خودکامگی و فقر و ستمدیدگی و استثمار وجود دارد، در کشوری که درآن، مشتی سرمایه دار و آخوند و آقازاده و دارودسته های مخوف مافیائی به بیرحمانه ترین وجهی هستی زحمتکشان را غارت میکنند، در سرزمین بلا دیده ای که فقرو بیخانمانی و فلاکت و بیکاری، بیداد میکند و بالاخره در جامعه ای که در آن، ترور و اختناق عنان گسیخته، حاکم بوده و به فریاد حق طلبانه توده های محروم و زحمتکش، با زندان و شکنجه و اعدام پاسخ داده میشود، طبیعی است که مقاومت و مبارزه نیز همچنان وجود خواهد داشت.

اینک در شرایطی که از یک طرف، هر روز مبارزات عادلانه توده ها رشد و شکوفائی بیشتری پیدا میکند و از طرف دیگر، رژیم جهت حفظ سلطه پوشالی خود، دسته دسته جوانان را بجوخه های اعدام میسپارد، باید عناصر ونیروهای مترقی و انقلابی، هرچه بیشتر، بردامنه مبارزات افشاگرانه خود افزوده و در اعتراض به اعدامها و دیگر اعمال جنایتکارانه رژیم و در حمایت از جان زندانیان سیاسی، از هیچگونه کوششی فروگزاری نکنند. باید جهانیان را هر چه بیشتر از ماهیت تبه کارانه و اعمال ضد بشری رژیم قرون وسطائی، آگاه ساخت. در حالی که فعالین جنبش کارگری، دانشجویان مبارز، زنان بپا خاسته زندانی، مبارزین متعلق به جنبشهای ملتهای تحت ستم و نویسندگان و هنرمندان مترقی و آرمان طلب در زندانها و سیاهچالهای رژیم، در معرض بدترین شکنجه ها قرار دارند، مبارزین خارج از کشورباید لحظه ای از افشاگری دست نکشیده وبا تمام نیرو بیاری زندانیان سیاسی مقاوم و مبارز برخیزند.

سازمان دمکراتیک – ضد امپریالیستی ایرانیان در انگلستان
مرداد ماه ۱۳۸۷
***

پاسداشت نهضت مشروطه

نهضت مشروطه ایران که سد و دو سال پیش، پس از یک دوره بیست ساله تحولات فکری و اجتمائی به پیروزی رسید حکم ممیزی است که تاریخ ایران را به دو دوره فرهنگی ، اجتمائی ، سیاسی و حقوقی تقسیم می کند و پاسداشت این نهضت بزرگ و افتخار آمیز ، بزرگ داشت آزادی خواهان و آزادی خواهی ، ترقی خواهی ، قانون مداری و ناسیونالیسم ایرانی است.

فرهیختگان جامعه ایران در آن ایام به روشنی در یافته بودند که برای نجات جامعه در غفلت نگهداشته شده و فقرزده ای که کمرش زیر فشارهای قدرتمندان وابسته به دربار فاسد و حمایت شده از سوی بیگانگان خم شده و عملکرد بخش بزرگی از روحانیان، جامعه را بیش از پیش به قهقرا می برد چاره ای جز آن نیست که مردم را به حقوق حقه خویش آگاه سازند و آنان را برای مشارکت در تعیین سرنوشت خویش ، عقب راندن حاکمیت استبدادی و غیر پاسخگو آماده سازند. در این راستا هدف های خود را متوجه استقلال ایران و حفظ تمامیت ارضی، استقرار حاکمیت قانون، تشکیل پارلمان برگزیده مردم، پاسخگو کردن همه ارگانها و مقام های حکومتی، حقوق شهروندی برای همه باشندگان ایران زمین از هر آئین و مذهب و قومی که هستند، حق آزادی بیان و اندیشه و بالاخره استقرار حاکمیت مردم ساختند.

افسوس و سد افسوس که در پی استقرار حکومت مشروطه در ایران هیچ یک از برقدرت نشستگان از محمدعلی شاه گرفته تا پادشاهان پهلوی، نه تنها تمایل به تمکین از اهداف و دستاوردهای سیاسی نهضت مشروطه از خود نشان ندادند ، که هر یک به گونه ای با آنها سر ستیز داشتند.

امروز نیزکه نظام اسلامی حاکم بر ایران که جز درابعاد و امکانا تش، روز به روز به دوران استبدادی قاجار نزدیک تر می شود، با جنبش عمیق و نیرومندی متشکل از جوانان ، زنان ، دانشجویان ، کارگران ، معلمان و روشنفکران روبروست. این جنبش با الهام از مبارزات تاریخی مردم ایران بویژه نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن نفت در راه استقرار حاکمیت ملی ،کسب آزادی های
اساسی خود و برای دفاع از تمامیت ارضی ایران به مبارزه همه جانبه خود ادامه می دهد و تا دستیابی به آرزوهای تاریخی وحقوق بر حق خود از پای نخواهد نشست .
پاینده ایران
جبهه ملی ایران- آلمان
امرداد ۱۳۸۷
www.jmiran.de

***
بیانیۀ همایش سیاسی جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران

ما امضا کنندگان این بیانیه (هیات مؤسس “جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران” )، به اصالت از جانب خود و وکالت ازطرف اعضاء محترم مؤسس داخل کشور که به دلیل جو خفقان موجود در ایران قادر به معرفی خویش و امضاء این بیانیه نیستند ، تاسیس جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران“، را در تاریخ دوم ماه اوت ۲۰۰۸ برابر با دوازدهم امرداد ۱۳۸۷ در شهر فرانکفورت آلمان بدینوسیله اعلام می داریم .
الف – مؤسسین این جنبش از هیچ جریان سیاسی خاصی حمایت نمی کنند و براین باورند که دستیابی همۀ ایرانیان به آزادی و برابری، طبق مفاد منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد و تعیین نوع حکومت با رای آزاد ملت ایران خواهد بود.
ب – بدیهی است که بعد از برکناری جمهوری اسلامی ، نحوۀ ادارۀ کشور از جانب مجلس مؤسسان که اعضاء آن به طور دمکراتیک از سوی ” ملت ایران” بر گزیده می شوند تشخیص ، تعیین و تصویب خواهد شد .
لیکن “جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران” موارد زیر را به مجلس توصیه خواهد کرد:
۱ -تمامی مردمان در این سرزمین تمدن ساز و کهن ایران ، علاوه بر زبان مشترک پارسی به زبان مادری خود تحصیل کرده و فرهنگ خود را در مینیاتور زیبای ایران حفظ و گسترش دهند و این گوناگونی غنی فرهنگی بوده است که کشور تاریخ ساز ما را از سایر کشورهای تک فرهنگی جدا می کند.
۲- امور کشور به طور غیر متمرکز اداره شود.
۳ – مجازات غیرانسانی اعدام باید از فهرست مجازات های جاری کشور حذف شود .
۴ – هیئت مؤسس کمیسیونی متشکل از خانم س- ۱۴ ایران و آقایان سعید موسوی و خسرو چاوشی را جهت تهیۀ مرامنامه ، اساسنامه و آئین نامه های کمیسیون ها و نحوۀ اداره ، تصمیم گیری و اجرای آن ها برگزید و آقایان سیروس آموزگار، حسن منصور و لهراسب زینالی را به عنوان مشاورین این کمیسیون تعیین نمود.
۵- هیئت مؤسس بعد از سه ماه یعنی در اوایل ماه نوامبر ۲۰۰۸ برای تصویب اسناد تهیه شده توسط کمیسیون یاد شده و آغاز فعالیت ، گردهم آیی خواهد داشت.
۶ – تا آن زمان فعالیت اعضاء هیئت مؤسس، صرف تبلیغ و تعیین اصول زیر از طریق وسائل ارتباط جمعی خواهد شد :
الف : حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران .
ب : فعالیت مشترک با سایر احزاب ، گروه ها و مردمان ایران برای برکناری رژیم جمهوری اسلامی .
پ : مبارزه با سازمان ها و تشکل های ایجاد شده یاغی برای تجزیۀ کشور.

اعضاء هیات مؤسس:
آ – ۱۲ ایران
آذر مهر ، پتکین
آموزگار ، دکتر سیروس
اعلامی ، هوشنگ
افشار ، دکتر امیراصلان
ا-۱۵ ایران
افشار ، پرفسور کیکاوس
افشار قاسملو ، دکتر روهینا
بهمنی ، کامران
پ – ۴۴ ایران
جهانشاهلو افشار ، دکتر نصرت اله
ج – ۲۱ ایران
جدی ، سبا
چاوشی ، خسرو
خ – ۱۶ فرانسه
خویی ، دکتر اسماعیل
خ – ۱۷ ایران
درگاهی ، دکتر بیژن
زینالی ، لهراسب
ز – ۴۵ ایران
ساعد مراغه ای ، دکتر کامله
ستوده ، دکتر زرتشت
س – ۱۴ ایران
شجره ، امیر
شعاعی ، تیمسار نصرت
ض – ۱۸ ایران
ضیائی ، دکتر نصرت اله
عدل ، دکتر پرویز
مدرس (رحمانزاده) ، دکتر فریده
مدرس ، سپهبد حسین
ملکی ، دکتر غلام
م – ۱۹ ایران
منصور ، دکتر حسن
موسوی ، پریدخت
موسوی ، سعید
ی – ۲۰ ایران
پاینده ایران و ملت ایران
دبیرخانه جنبش آذربایجان برای دمکراسی و یکپارچگی ایران


***

بیانیه نهضت آزادی ایران در حمایت از انجمن صنفی مطبوعات و تبریک روز خبرنگار

در روز چهارم تیرماه سال جاری وزارت کار و امور اجتماعی در نامه‌‌ای انجمن صنفی روزنامه‌نگاران را، به دلایل ناموجه، واجد شرایط انحلال اعلام کرد و مدیر کل مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ارسال نامه‌‌ای به روزنامه‌ها، آنها را به این علت که انجمن یاد شده از سوی وزارت کار غیرقانونی اعلام شده است، از پوشش دادن اخبار مرتبط با انجمن منع کرد.
در حالی که، براساس نص صریح قانون اساسی، ایجاد تشکل‌های سیاسی و صنفی حق آحاد مردم ایران دانسته شده ‌است، آنچه از سوی دولت درباره تشکل های سیاسی و نهادهای صنفی و مدنی رواداشته می‌شود نشان از اراده‌ صاحبان قدرت بر نادیده گرفتن قانون اساسی و آرمان‌های اولیه انقلاب اسلامی دارد.
چگونگی برخورد حکومت‌ هر کشور با نهادهای مدنی و صنفی شاخص خوبی برای سنجش میزان پایبندی نظام سیاسی آن کشور به حقوق اساسی شهروندان آن نظام و تعهدات بین ‌المللی است. اصل ۲۶ قانون اساسی، مقررات قانون کار ایران و مقاوله‌‌نامه‌های بین‌المللی ـ که دولت ایران نیز آنها را امضا کرده ‌است، تشکیل تشکل‌های صنفی و سندیکاها را از حقوق مردم برشمرده و بر آن تاکید دارد، حال آنکه نه تنها آزادی تشکیل سندیکاهای جدید در ایران از سوی دولت به رسمیت شناخته ‌نمی‌شود. بلکه وزارت کار و امور اجتماعی دولت نهم با حمایت دیگر نهادها و وزارتخانه‌های دولتی، در اقدامی شگفتی‌انگیز و برخلاف قوانین و تعهدات داخلی و بین‌المللی، ـ بزرگترین و فراگیرترین تشکل روزنامه‌نگاری ایران را واجد شرایط انحلال دانسته‌است.
آنچه امروز بر روزنامه‌نگاران و تشکل صنفی آنها رواداشته‌می‌شود افزون بر آن که با قانون اساسی، آرمان‌های انقلاب و تعهدات و میثاق نامه‌های بین‌المللی منافات دارد، مصالح ملی را نیز باخطر مواجه می‌سازد. متأسفانه، در سالهای اخیر عرصه بر رسانه‌های مستقل روز به روز محدودتر شده و روزنامه‌نگاران با تحمل فشارهای سنگین حکومتی از ایفای رسالتشان بازمانده اند. به نظر می‌رسد که این روند همچنان ادامه دارد.
نهضت آزادی ایران، ضمن محکوم‌کردن رفتار حاکمیت با حاملان رکن چهارم دموکراسی، نظام سیاسی کشور عزیزمان را به بازگشت به آرمان‌های اصیل انقلاب، رعایت اصول قانون اساسی و پایبندی به تعهدات بین‌المللی فرا می خواند.
در پایان، فرارسیدن ۱۷ مرداد ماه، روز خبرنگار، را به تمام تلاشگران عرصه آگاهی‌بخشی و اطلاع رسانی تبریک گفته، و روزگاری بهتر و جایگاهی شایسته آنان را بر ایشان آرزومندیم.

نهضت آزادی ایران