پس از عرض سلام چند خطی طنز تحت عنوان نامه ای به حسن زرهی به مناسبت روز جهانی زن نوشته ام که تقدیم می گردد.  


شماره ۱۲۲۱ ـ پنجشنبه  ۱۹ مارچ  ۲۰۰۹


 

جناب حسن زرهی

پس از عرض سلام چند خطی طنز تحت عنوان نامه ای به حسن زرهی به مناسبت روز جهانی زن نوشته ام که تقدیم می گردد. اگر قابل چاپ بود و اجازه دادند که چاپ شود وگرنه به دقت مچاله و به سطل آشغال بیندازید تا به دست هیچ خانمی و بخصوص خانم بنده نیفتد.


 


 

جناب زرهی

با سلام. خدا شاهد است که بنده تاکنون سرکار خانم نسرین الماسی را ندیده ام و هیچ شناخت حضوری از ایشان ندارم و فقط مقاله مربوط به مصاحبه با ایشان به مناسبت روز جهانی زن را در مجله شهروند خواندم و به نظرم زن اندیشمند و پرکاری رسیدند اما درست به همین دلایل بدا به حال شما. چون تا پایان عمر هرگز قادر نخواهید بود رضایت خاطر خطیر ایشان را فراهم کنید.

بنده بنابه شناخت اندکی که از جنس زن بخصوص نوع روشنفکر و بویژه گروه معتقد به عقاید فمینیستی آن دارم معتقدم که بدون رودر بایستی کلک سرکار کنده است. و داستان به نحوی است که نه راه پیش مانده و نه راه پس.

اینگونه بانوان روشنفکر و محترم طوری عقل آدم را می دزدند و سوار کار می شوند که آدم نمی داند کی این اتفاق افتاد. و تازه هیچگاه هم راضی نمی شوند. چگونه؟ به متن مصاحبه دقت فرمایید "اگر تجربه و شناخت الان رو داشتم حتما از همون سال اول همکار همسرم نمی شدم."

تو را به خدا ببین، روزنامه را از دست حسن گرفته و هر کاری دلش می خواهد می کند آن وقت معتقد است که کلاه هم سرش رفته و بهتر بود از همون اول همکاری نمی کرد.

و در مورد اینکه در موارد اختلاف نظر چه کسی کوتاه می آید هم نوشته اند "من کوتاه می آیم اما به روش خودم! یعنی وقتی راهی میرم که نمی شه، راه دیگه ای رو پیدا می کنم" و دیگه خودتان حدس بزنید این چه کوتاه آمدنی است. یعنی از در نشد از پنجره، از پشت بام، خلاصه آقا را کلافه می کنم تا رضایت بدهد.

ولی خداییش از این اصطلاح "کوتاه می آیم اما به روش خودم" خیلی خوشم آمد چون موارد کاربرد زیادی دارد مثلا حتی می توان گفت صدام حسین انسان دوست بود اما به روش خودش!

یکی از موارد کوتاه آمدن البته به روش خودم هم همین مجله شهروند شماره ۱۲۱۹ ـ ۱۴/۱۲/۸۷ را ملاحظه بفرمایید. سرتاسر مجله شده بانوستان آن هم از نوع فمینیستی مغز پسته ای اعلا، تازه امسال خسته بودند و نمی خواستند ویژه نامه روز زن را منتشر کنند. بابا ایوالله مگر شماره مخصوص روز زن شاخ و دم دارد؟ مگر هیچ مرد نفس کشی در این شماره بود؟ (البته به غیر از آقایانی که آگهی داده بودند) حالا ببینید اگر خسته نبودند چه می پرداختند.

خدا شاهد است که اگر یک موی حسن زرهی راضی باشد که یک شماره مجله آن هم غیر ویژه اینجوری دربیاد. ولی مگر کسی جرات دارد یک کلمه بگوید بابا یک کمی هم از نوع مرد داخل این آش بریزند که کمی مزه اش تغییر کند.

والله منهم بودم جرات نمی کردم که کار دیگری بکنم.

حسن جان می دانم مجبوری و معذور فقط صبر کن و توکل بر خدا.

به امید دیدار