از دوستی ایمیلی دریافت کردم که از نشست و سخنرانی خانم شیرین نشاط در مورد ساختن فیلم اش براساس کتاب خانم شهرنوش پارسی پور (زنان بدون مردان) اطلاع داده بود.

 


شهروند ۱۲۴۸  پنجشنبه ۲۴ سپتامبر  ۲۰۰۹


 

از دوستی ایمیلی دریافت کردم که از نشست و سخنرانی خانم شیرین نشاط در مورد ساختن فیلم اش براساس کتاب خانم شهرنوش پارسی پور (زنان بدون مردان) اطلاع داده بود.


از آنجا که کتاب را خوانده بودم و تصمیم به دیدن فیلمش هم داشتم در این نشست(۱۱ سپتامبر ۲۰۰۹) شرکت کردم. در ابتدا خبر داده شد که خانم نشاط به خاطر دریافت جایزه اش به شهر ونیز رفته و حضور نخواهد داشت. همگی خوشحال شدیم به خاطر دریافت جایزه و از طرفی متاسف از عدم حضورشان.

خانم پارسی پور در سخنرانی شان به کند و کاو و زیر و رو کردن تاریخ گذشته هند و چین و خاورمیانه و مثالهایی از  ین و یانگ پرداختند. ایشان در جستجو و ریشه یابی چرایی اطلاق صفات منفی در تاریخ گذشته هندو چین به زنان بودند و بازگو کردند که تمامی صفات منفی از جمله تاریکی به زنان داده شده و صفات مثبت به مردان. و در آخر به این نتیجه "درخشان" رسیدند که "برای همین است که ما نیوتن مرد داریم ولی نیوتن زن نداریم و باید بپذیریم که مردان قوی تر از زنان هستند."

یعنی که مغز زنان تا همین اندازه گنجایش دارد و ظرفیت نیوتن شدن ندارد و نمی تواند. و البته در ابتدا پیش از شروع سخنرانی شان بدون هیچ گونه توضیح و مقدمه ای اعلام کرده بودند "من فمینیست نیستم".

گل بود، به سبزه هم آراسته شد.

قبل از همه برای خودم متاسف شدم که چرا کارم را به تعویق انداختم و به این جلسه آمدم. ولی بعد از زاویه دیگری نگاه کردم و گفتم نه خوب شد، این بحث ها و گفت وگوها در مسائل اجتماعی و فرهنگی  باعث پویایی ما می شود و نیاز پرداختن به مسائل زنان را بیشتر دامن می زند و در جهت پیشبرد چالش فرهنگی و فرهنگ سازی، افراد را در کامیونیتی فعال تر می کند. جای اشاره دارد که معمولا کسانی که در این نشست ها و سخنرانی ها شرکت می کنند و حضور دارند، به چند گروه تقسیم می شوند:

۱ـ کسانی که القاب سخنران ها و عناوین برایشان مهم است. مخصوصا اگر سخنران نویسنده، شاعر، دکتر و … باشد فقط برای به به گفتن و احسنت گفتن و دست زدن حضور فعال دارند.

۲- افرادی که خوب گوش می دهند، تأمل می کنند و سخنران ها را به چالش نظری دعوت می کنند.

۳ـ و در آخر افرادی که برای دید و بازدید دوستان به این مجالس می آیند.

البته می شود طبقه بندی های دیگری اضافه کرد که در حوصله این نوشتار نمی گنجد. حرفهای خانم پارسی پور مورد چالش و نقد تعدادی از شرکت کنندگان واقع شد که این خود باعث تغییر جو جلسه شد و تعداد دیگری توانستند نظرات گوناگونی را با حاضران در میان بگذارند.

می خواهم چند نکته را در رابطه با سخنرانی خانم پارسی پور مطرح کنم:

پارسی پور عزیز فکر نمی کنم فمینیست بودن و یا نبودن شما به حاضران ربطی می داشت. تا آنجا که من در نشست حضور داشتم کسی هم شما را به این "جرم" (فمینیست بودن) متهم نکرده بود. شما خود با ابراز این پیش داوری به فرهنگ تفتیش عقاید اجازه حضور و حیات می دهید.

دیگر آن که پارسی پور عزیز، اتفاقا فمینیست دقیقاً در تقابل با این گونه تفکر و فرهنگ مردسالار کهنه به وجود آمده و چرایی این که ما نیوتن و یا ادیسون زن نداریم را به چالش کشیده است. جواب خیلی ساده است در پروسه تاریخی تکامل انسانها زمینه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی رشد و تحقیق و تجربه آزاد را از زنان سلب کردند. چگونه؟ با برقرار کردن و نهادینه کردن سیستماتیک فرهنگ پدرسالار، جامعه بشری را برای پذیرش این فرهنگ آماده کردند.

راه دور نرویم در همین کشور خودمان زنان بسیاری در رشته های فنی، تکنیکی، و مهندسی اجازه شرکت و حضور مساوی با مردان را در دانشگاهها ندارند. دقیقا در تقابل با این فرهنگ و محدودیت هایش برای زنان، تفکر و فرهنگی فمینیستی شکل گرفت و تمامی تاریخ بشریت را که توسط مردان به نگارش در آمده، زیر سئوال برده و به چالش فرهنگی کشانده است.

پارسی پور عزیز، من سال ها تلاش و مقاومت شما را به عنوان یک زن در عرصه نگارش و ادبیات کشورمان و مبارزات فرهنگی شما در زمینه آزادی و دمکراسی در کشوری که عمیقاً زن ستیز و ضدبشری است مورد تحسین و ستایش و تقدیر قرار می دهم، اما به نظر می رسد که شما بیشتر در نوشتار، زنانه و فمینیست فکر می کنید و قلم می زنید و در گفتار تا حدی مردانه و مردسالار هستید.

این تناقض را در گفتار و چندین سخنرانی تان دیده ام. به نظر می رسد با بخش زنانگی خود در جنگ و ستیزید؟

پارسی پور عزیز تا کی از درد و رنج زنان و قربانی بودن شان در مسیر زندگی و تاریخ، ذکر مصیبت شود و فرهنگ قربانی سازی را مرتب تقویت و بازتولید فرهنگی کنیم؟ شما این دید و نگرش را نه تنها در مورد موقعیت زنان کشورمان مطرح کردید، بلکه در کندوکاو و ریشه یابی این رویه در فرهنگ های دیگر (هند و چین) هم این تصویر را به نمایش گذاشتید.

چرا گفتمان و فرهنگ مثبت بینی و بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفس زنان را دامن نمی زنیم و بالا نمی بریم؟

چرا خودباوری های غلط فرهنگ مردسالاری را تبدیل به خودباوری های مثبت و بالنده در جهت رشد یابی زنان در نگارش ادبیات مان آموزش، تمرین و تجربه نمی کنیم؟

آیا وجود نداها و ترانه ها در همین ۶۰ روز گذشته ی جنبش دمکراسی طلبانه و آزادی  خواهانه کشورمان  ــ که دید دنیا را نسبت به ایران و زنان کشورمان دگرگون کرده ــ کافی نیست که نگاهمان را در تصویرسازی زنان تغییر دهیم؟

آیا وقت آن نرسیده که در شعر، موسیقی و ادبیات کشورمان بازنگری کنیم و تعریف دوباره ای از زن داشته باشیم و زن را در قالب واقعیت وجودی خودش و در شخصیت های متفاوت انسانی اش ــ  با تمام خوبی ها و بدی هایش، توان ها و ضعف هایش به عنوان کارگر، دانشجو، معلم، بازیگر، روشنگر، تن فروش، خانه دار، مادر، خواهر و یا همسر  ــ تصویرسازی کنیم؟

 ما زنان حتی مجبور نیستیم حتما کامل و یا ابرزن باشیم.

گاهی اوقات ما در فرهنگ ادبیاتی مان همانند سیاستمان دچار افراط و تفریط می شویم. یا از زن یک فرشته الهی، نجیب و مهربان و فداکار در نقش مادر می آفرینیم و یا زنی تن فروش که قربانی است و مردی عاشق اش می شود و او را نجات می دهد.

پارسی پور عزیز بیاییم نگرش و شیوه ی تازه ای برای گفت و گو و پرس و جو اتخاذ کنیم تا در فرهنگ سازی جامعه مان ما را یاریگر باشد.

خلاقیت، انتخاب، تسلط بر زندگی، سرخوشی و سرور، اعتماد به نفس و قدرتمندی در تغییر و رشد را در دختران مان آموزش و ترویج دهیم.

زنان مشتاقند که شیوه های نوین و جدید زیستن را بیاموزند و تمرین و تجربه کنند تا شکوفا شوند. پارسی پور عزیز ما زنان به چنین ادبیاتی نیاز داریم. تکرار مکرر فرهنگ پوسیده، سرکوب گر و قربانی ساز و ضد زن، فرهنگ مرد سالاری  را بیشتر بازسازی می کند و امید و اعتماد به نفس را از ما زنان می گیرد.

پارسی پور عزیز تاکیدهای فرهنگی و مثبت را برگزینیم که من و شما را به عنوان زن توانمند می کند، چرا که عشق و زندگی با زن شروع می شود و آنان شایسته عشق و احترام اند. به قول "لوئیزال هی" من آزادم که همه ی آن چیزی باشم که هستم و می توانم.

از جانب خودم و دوستانم از شما سپاسگزارم.