رهنمود های پایه ای سخنرانی گتیزبرگ آبراهام لینکلن برای دموکراسی خواهان ایران:

صد و پنجاه سال پیش آبراهام لینکلن، یکی از برجسته ترین رئیس جمهورهای آمریکا، مشهورترین سخنرانی خود را در یادبود شهدای جنگ داخلی آمریکا در گورستان گتیزبرگ در ایالت پنسیلوانیا ایراد کرد. پنج ماه پیش از آن، در روزهای یکم تا سوم جولای، نبرد سهمگینی میان نیروهای اتحادیه شمالی و تجزیه خواهان جنوبی در گتیزبرگ رخداد که پایان خونین آن با به جای گذاردن تقریبا پنجاه هزار کشته، پیروزی ارتش اتحادیه بود. این پیروزی، روند جنگ را به سود نیروهای شمالی تغییر داد. پس از نزدیک پنج ماه، در ۱۹ نوامبر ۱۸۶۳ از پرزیدنت لینکلن دعوت شد که در مراسم اهدای بخشی از میدان نبرد به عنوان آرامگاه ابدی جانباختگان، سخن بگوید. سخنران اصلی این مراسم ادوارد اورت، از شخصیت های مشهور آن دوران و سخنوری ماهر بود. او برای دو ساعت سخن گفت. در مقابل سخنرانی لینکلن تنها دو دقیقه بود. ولی این دو دقیقه مملو از چنان جمله های نغز بود که طنین آن به زودی در سراسر آمریکا و جهان پیچید و هنوز به عنوان یکی از پر اهمیت ترین سخنان درباره ی حکومت دموکراسی در جهان به شمار می آید.

تندیس ابراهام لینکلن

تندیس ابراهام لینکلن

این روزها که مردم آمریکا صد و پنجاه سالگی این سخنرانی ماندگار را جشن می گیرند، ایرانیان آرزومند دموکراسی نیز می  توانند فرصت را مغتنم شمرده و از این سخنرانی به عنوان سندی برای استقرار دموکراسی در ایران یاد نمایند. نگارنده دستکم سه رهنمود پایه ای را از این سخنرانی برای کوشندگان راه دموکراسی در ایران برداشت می نماید. نخستین رهنمود این سخنرانی در این گوشزد نهفته است که دموکراسی خواهان ایران می بایستی همواره آگاه باشند که آنان درگیر یک جنگ تمام عیار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی با تاریک اندیشان و مرتجعان دستاربند در قدرت هستند.

دو دیگر، لینکلن یادآور می شود که بر گرده ی زندگان است که راه پیموده شده به وسیله دموکراسی خواهان به خون تپیده را تا سرمنزل مقصود به پیش ببرند و نگذارند که جانفشانی آنها به هدر رود.

سه دیگر، لینکلن سر منزل مقصود همه دموکراسی خواهان را در نهایت شفافیت ارایه می دهد: «حکومت مردم، به وسیله مردم و برای مردم». همان سر منزل مقصودی که جمهوری استبداد دینی ولایت فقیه در ایران به صورت مطلق نافی آن است.

برگردان زیر به خانم پرستو فروهر، مبارز خستگی ناپذیر حقوق بشر و هنرمند گرامی ایران، تقدیم می شود که پانزده سال است که دادخواهی از برای پدر و مادرش و سایر قربانیان حقوق بشر را بر گرده خود گرفته است تا مبادا خون ریخته جانباختگان بر زمین بماند و سر منزل مقصود آنان از یاد برود.

سخنرانی پرزیدنت لینکلن در گتیزبرگ

 هشتاد و هفت سال پیش پدران ما در این قاره طرح ملتی نوین با شالوده ی آزادی انسان و در سرسپردگی به نظریه مساوی آفریده شدن همه آدمیان را در انداختند.

اکنون ما درگیر یک جنگ داخلی بزرگ هستیم که  آزمونی است برای پی بردن به تدوام آن ملت و یا هر ملتی که دارای آنچنان شالوده و سرسپردگی است. در اینجا ما درمیدان نبرد بزرگ همان جنگ همایش کرده ایم. گرد آمده ایم که بخشی از این میدان را تقدیم به آنهایی نماییم که از جان خود گذشتند تا آن ملت به زندگی ادامه دهد. کاملا شایسته و بایسته است که این مهم را انجام دهیم.

lincoln-1

اما در معنایی گسترده تر، ما نمی توانیم این زمین را وقف نماییم – نمی توانیم تقدیس نماییم – نمی توانیم مقدس شماریم. [زیرا] مردان با شهامتی، چه جانباخته و چه زنده، که در اینجا جنگیدند، این زمین را تقدس بخشیده اند، بسی فراتر از قدرت ناچیز ما در افزودن یا کاهیدن از منزلت آن.

به زودی همان اندک توجه جهان به آنچه در اینجا گفته می شود نیز به دست فراموشی سپرده خواهد شد. ولی جهان هرگز نمی تواند دلیلی که آن مردان در اینجا برایش جنگیدند را فراموش نماید. وانگهی، این بر گرده ی ما زندگان است که خود را سرسپرده ادامه ی کار ناتمامی نماییم که  بر اثر شرافت بزرگ آنانی که جنگیدند تا به اینجا پیشرفت کرده است.  از این رو بر ماست که سرسپرده ی ادامه کار سترگی باشیم که در پیش روی ما نهاده شده است:

که ما [نیز] برای رسیدن به آرمانی که این جانباختگان پر افتخار با تقدیم هستی خود تلاش کردند، با از خود گذشتگی بیش از پیش بکوشیم – که ما همینجا با یکدیگر در تاکید بر بیهوده نمردن این جانباختگان پیمانی راسخ ببندیم – که این ملت، در زیر سایه خدا، آزادی را نوزایی خواهد کرد – و این که حکومت مردم، به وسیله مردم و برای مردم، از کره زمین زدوده نخواهد شد.