“شب زفاف” شیطان بزرگ و حکومت آخوندی کمترین شباهتی به “صبح پادشاهی” ندارد.  اکراه و بی رغبتی ـ اگر نه بغض و کینه ـ از سر و روی هردو طرف می بارد تا حدی که همگان را به این پرسش وامی دارد که اصلا چرا به این وصلت تن داده اند.  در آستانه پایان سومین ماه امضای توافقنامه ژنو ـ که ولایتمداران آن را “ترکمانچای هسته ای” نامیدند ـ و کمتر از یک ماه پس از اجرایی شدن آن، ازحرف های دو طرف به خوبی می شود فهمید که “در جبین این کشتی نور رستگاری نیست” و کمترین امیدی برای تداوم این ازدواج اجباری وجود ندارد.

روز سه شنبه ۲۹ بهمن ماه، دور جدید مذاکرات هسته ای در وین پایتخت اتریش آغاز شد.  یک روز پیش از آن، سیدعلی خامنه ای در سخنانی که خبرگزاری فرانسه آن را از تارنمای او نقل کرده، ضمن حمایت لفظی از تیم مذاکره کننده هسته ای چنین گفت: «پیام سلبی انقلاب این است که ما تسلیم زورگویی نظام سلطه نمی شویم.  یک عده سعی نکنند چهره امریکا را بزک کنند و آن را به عنوان یک دولت علاقمند و انسان دوست معرفی کنند.  اگر هم سعی کنند بی فایده است».  و پس از این ابراز بی میلی به وصلت انجام شده، آب پاکی را روی دست همان مسئولانی که پیشتر از آنها حمایت کرده بود ریخت و گفت: «بعضی از مسئولان آن دولت و این دولت فکر می کنند اگر در موضوع هسته ای مذاکره کنند مسئله حل می شود، در سخنرانی اول سال هم گفتم که من به مذاکره خوشبین نیستم و به جایی نمی رسد» و به شیوه رندانه آخوندی از توضیح این نکته شانه خالی کرد که در این صورت چرا “بله” را گفته و به این وصلت رضایت داده است!

 پنج به علاوه یک ـ طرح از مانا نیستانی

پنج به علاوه یک ـ طرح از مانا نیستانی

در بخش دیگری از این سخنان، خامنه ای بدعهدی و زیاده خواهی امریکا را دلیل ناخرسندی خود اعلام کرد: «اگر روزی بر فرض محال هم، موضوع هسته ای مطابق خواسته امریکا حل شود، امریکایی ها مسایل دیگر را پیش خواهند کشید و اکنون نیز همه شاهد هستند که سخنگویان دولت امریکا از موضوعات حقوق بشر و توانایی موشکی و دفاعی ایران سخن به میان می آورند».

در این مورد اخیر تا حدودی حق با “مقام معظم رهبری” است زیرا به گزارش “ایران پرس نیوز”: «جی کارنی سخنگوی کاخ سفید نیز گفته که براساس برنامه اقدام مشترک، پیش از دست یافتن به توافق نهایی باید به همه مسایل مطرح شده در قطعنامه های شورای امنیت علیه رژیم تهران پرداخته شود که از جمله فعالیت های مربوط به موشک های بالیستیک است».

روزنامه “وال استریت ژورنال” هم در روز چهارشنبه ۳۰ بهمن ماه نوشت: «مقامات امریکایی روز سه شنبه در مذاکرات خواستار این شدند که توانایی های موشکی بالیستیک رژیم ایران به عنوان بخشی از توافق نهایی هسته ای مطرح شود».

این نوع اختلاف ها موجب شده که کار تیم مذاکره کننده دشوار شود.  اینان به کشتی گیرانی می مانند که با دست و پای بسته به وسط تشک کشتی انداخته شده اند تا پیروزی و مدال به ارمغان آورند.

به گزارش “ایرنا” حمید بعیدی نژاد عضو تیم مذاکره کننده و مدیرکل سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه می گوید: «واقعیت این است که برای ما ورود به مذاکرات آسان نیست چرا که احساس می کنیم برخی نمی خواهند این مذاکرات به پیش برود».

اشاره “برخی” از جمله به حسین شریعتمداری، نماینده ولی مطلقه فقیه در روزنامه “کیهان” است که می نویسد: «کسانی که توقف برنامه هسته ای را توصیه می کنند ـ صرفنظر از نیت و انگیزه واقعی آنها ـ دست کشیدن از پیشرفت های علمی و تکنولوژیک را پیشنهاد می کنند و برای کشورمان نسخه عقب ماندگی می پیچند».

کوتاه سخن، دور جدید مذاکرات در شرایطی آغاز شده که روند آن دستکم از دید حکومت آخوندی رضایت بخش و امیدوارکننده نیست،  البته ریاکاری و دودوزه بازی صفت ویژه آخوندهاست و مقام معظم رهبری نیز به راستی در این صفت سرآمد است.  اما، آیا یک نفر نباید به این مقام معظم که عظمت موهومش به پودر و غبار تبدیل شده بگوید که آقاجان، از امام راحل (ره) یادبگیر و جام را لاجرعه سربکش، سرکشیدن یک جام زهر که این همه ادا ندارد!

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8@gmail.com