tehranto-book-H

شهروند ـ فرح طاهری: پانزدهمین نشست کتاب ماه تهرانتو، جمعه ۲۸ فوریه ۲۰۱۴ در یکی از سالن های مرکز امور شهری نورت یورک برگزار شد. این نشست به کتاب “خاطرات شعبان جعفری” نوشته ی هما سرشار اختصاص داشت و میهمان از راه دور برنامه نیز دکتر مسعود نقره کار از فلوریدا بود که فیلم سخنانش در جلسه به نمایش گذارده شد.

در آغاز هر جلسه، فرشته مولوی، نویسنده ای که به همت و با برنامه ریزی او این جلسات ماهانه پا گرفته و بیش از یک سال است که دوام آورده، با حاضران در سالن چرایی پرداختن به کتاب انتخابی را در میان می گذارد.

این بار اما، مولوی با اشاره به اینکه چنین برنامه هایی به نوعی کاری تازه و تولیدی ست و از پیش آماده نشده، حضور افراد در برنامه را برای ادامه و پربارتر شدن آن مهم خواند و از شرکت کنندگان در جلسه تقاضا کرد که هر کس به سهم خود در تشویق و ترویج فرهنگ کتابخوانی و رساندن خبر این جلسات به گوش دیگران یاری کند تا چنین جلساتی پر بار تر برگزار شود.

او در ادامه به کتاب مورد بررسی اشاره کرد و گفت:

جای شگفتی ندارد که از انقلاب ۵۷ به بعد کشش به تاریخ و کوشش به تاریخ‌نویسی و تاریخ‌خوانی بیش و بیش‌تر شده و می‌شود. زلزله‌ای که زمین زیر پا را خالی کرد و آسمان را به زیر کشید و امام را جایگزین شاه کرد، پرسش «چه بود و چه شد که چنین شد؟» را به میان کشیده. این پرسش و نیاز به یافتن و داشتن پاسخی برای آن، چنان پررنگ و پرزور بوده که  فراتر از مرز و خط اهل اندیشه و کتاب رفته و همگانی شده؛ تا جایی که هر کس بنا به جایگاه اجتماعی و پایگاه سیاسی و یا زاویه‌ی دیدش به انقلاب و نیز به فراخور دانش و بینش خود به آن پرداخته. فراوانی کتاب‌هایی پیرامون تاریخ معاصر ایران و پرفروشی آن‌ها، هردو، از این آبشخور مایه گرفته‌اند.

کتابی که امشب نقد و بررسی می‌شود، روایتی از برهه‌ای از تاریخ معاصر ایران است که در قالب گفت-و-گو میان هما سرشار و شعبان جعفری آمده است. هما سرشار از روزنامه‌نگاران نام آشنای دوره‌ی پهلوی دوم است که از کمی پیش از انقلاب به بعد در امریکا زیسته و کار کرده و در کارنامه‌ی این دوره از زندگی‌اش تاریخ شفاهی یهودیان ایران را دارد. شعبان جعفری، مشهور به شعبون بی‌مخ، از مشاهیر «اراذل و اوباش» عصر پهلوی‌ست که با ایفای نقشی در کودتای ۲۸ مرداد مُهرِ نام و نشان خود را بر سلطنت محمد رضا پهلوی می‌زند و به لقب «تاجبخش» مفتخر می‌شود. خاطرات شعبان جعفری که از جنس تاریخ شفاهی و بازگویی و بازنویسی خاطره هست، به ابتکار و کوشش هما سرشار شکل می‌گیرد و نشر آبی در لس آنجلس در ۲۰۰۱ میلادی آن را درمی‌آورد. در ایران هم چند ناشر بی‌درنگ کتاب را درمی‌آورند که هم پرفروش می‌شود و هم بحث و دعوابرانگیز ــ ارشاد ناشران را از پخش کتاب بازمی‌دارد و فداییان اسلام و جمهوری اسلامی هم اینجا و آنجا به کتاب می‌تازند که چرا مدعی مذهبی بودن شعبان و داشتن روابط حسنه‌ی او با آیت الله کاشانی و فداییان اسلام است.

این که چرا کتاب خاطرات شعبان جعفری در دستور کار برنامه‌ی کتاب ماه تهرانتو آمده، در بنیاد برمی‌گردد به همان متر و معیار همیشگی ــ یعنی خواندنی بودن و بحث‌برانگیز بودن کتاب. اگر به اهمیت کودتای ۲۸ مرداد در تاریخ معاصر ایران و سهم چگونگی پادشاهی پهلوی دوم در شکل‌گیری انقلاب باور داشته باشیم، نمی‌توانیم روایت‌ها و خاطره‌های آدم‌های نقش آفرین در آن دوره را ندیده بگیریم. این روایت‌ها و خاطره‌ها دستمایه‌ای برای درک و دریافت تاریخ و ابزاری برای پژوهش و تحلیل تاریخند. تشخیص راست و دروغ حرف‌ها و ادعاهای آدم‌های این دسته از کتاب‌ها و پذیرفتن یا نپذیرفتن آن‌ها با خواننده است که اگر اهل پژوهش و بررسی نباشد، باید  هشیار و تیزبین و پیگیر باشد تا بتواند سره را از ناسره بازبشناسد. با این نگاه و با این باور کتابی که سوژه‌اش شعبان جعفری و زندگی و تاریخ دوره‌ی او باشد، از دید سیاسی-تاریخی خواندنی‌ست. از یاد اما نباید برد که این کتاب نه تنها حرف و خاطره‌ی شعبان جعفری، که روایت هما سرشار از سوژه‌ی کتاب هم هست. خاطرات شعبان جعفری در کنار اهمیت تاریخی-سیاسی، ارزش دیگری هم دارد و آن این است که با بازنمایی چهره‌ی نمونه‌ و نماد برجسته‌ی لمپنیسم در ایرانِ دوره‌ی پهلوی به شناخت آن کمک می‌کند. کسانی که با نام‌هایی چون جاهل، لات ، گردن‌کلفت، لوتی، مشتی، و بزن بهادر محل در میان مردم شناخته می‌شده‌اند، تاریخی دیرسال دارند.  یک سر این تاریخ به پهلوانان و جوانمردان و عیاران واقعی و افسانه‌ای زمان‌های دور می‌رسد؛ سر دیگرش به اراذل و اوباشی که از مشروطه به بعد در دعوای قدرت میان حریفان به بازی گرفته شده‌اند و در قالب گروه‌های فشار و سرکوب گاهی سینه‌چاکِ شاه و گاهی دُم‌جنبانِ شیخ بوده‌اند. دوام این قشر و پررنگ شدن لمپنیسم در ایران کنونی ناگزیری شناسایی آدم‌هایی چون شعبان را بایسته می‌کند.

در ادامه ی جلسه، ویدیوی سخنان دکتر مسعود نقره کار، پزشک و نویسنده، به نمایش درآمد.

نقره کار بسیار حرفه ای طی سی دقیقه بررسی خود را ارائه داد و در این راه هیچگاه به حاشیه نرفت و تمرکز خود را روی کتاب نگه داشت.

نقره کار گفت: این کتاب به گفته ی خانم سرشار، حاصل ۸۰ ساعت نشست و ۳۰ ساعت گفتگوی ضبط شده است.

سخنران با اشاره به سختی کار، کتاب را تنها پیاده کردن یک گفت وگو ندانست و آن را یک کتاب تحقیقی و پژوهشی تاریخی خواند که در آن شواهد و اسناد بسیاری مورد نظر قرار گرفته که تکمیل یا تصحیح کننده ی گفته های شعبان جعفری است.

نقره کار به این پرسش معمول که “آیا اصلا این کار ارزش چنین زحمتی را داشته یا نه؟” پرداخت و گفت:

به گمان من مصاحبه با شعبان جعفری کار باارزش و پراهمیتی است و گوشه های تاریکی از تاریخ اجتماعی ما را روشن می کند.

گروه اجتماعی لات ها و جاهل ها که از دوران هخامنشیان وجود داشته اند، در جامعه ی ما بویژه در صد سال گذشته ایفای نقش کرده اند؛ نقش سیاسی و اجتماعی پراهمیتی داشته اند. ثبت نظرات و رفتار اجتماعی یکی از چهره ها و لیدرهای این گروه اجتماعی حائز اهمیت خواهد بود و ما را با ویژگی های آنها بیشتر آشنا می کند.

نقره کار با اشاره به اینکه در پیشگفتار کتاب از نگاه او، اشتباهاتی به چشم می خورد به آنها اشاره کرد و گفت: در این پیشگفتار، شعبان جعفری البته از قول دیگران به گونه ای معرفی می شود که واقعی نیست. از شعبان جعفری به عنوان بانی کودتای ۲۸ مرداد و کسی که عامل سقوط دولت دکتر مصدق بوده، نام برده می شود. به نظر من این واقعی نیست و هیچ سندی چنین چیزی را تائید نمی کند. عوامل متعددی در کودتا دست داشته و شعبان جعفری تنها به عنوان یکی از ابزار سرکوب در این کودتا نقش داشته.

اشتباه دیگر در این پیشگفتار این است که شخصیت شعبان جعفری به عنوان چهره ای بلندطبع و تیزهوش و یکی از مردسالاران جنوب شهر و عناوینی این چنینی معرفی می شود. در حالی که باید مطرح می شد که این شخصیت دوگانه ای ست مثل همه ی جاهل ها و لات ها و در خود کتاب هم این دیده می شود.

سخنان کامل مسعود نقره کار را اینجا  ببینید و بشنوید.

ابراز نظرهای شرکت کنندگان و بحث پیرامون کتاب، رسم همیشگی به پایان بردن جلسات کتاب ماه تهرانتو است.