وینس گاسپارو در کنار جاستین ترودو رهبر حزب لیبرال

وینس گاسپارو در کنار جاستین ترودو رهبر حزب لیبرال

با مشکلات مهاجران به خوبی آشنا هستم

 

 انتخابات فدرال ۲۰۱۵ روز به روز نزدیک تر می شود. جامعه ایرانیان هم اکنون اهمیت شرکت در انتخابات را به نسبت متوجه شده است. حوزه انتخاباتی ویلودیل به خاطر این که جمعی از ایرانیان در آنجا زندگی می کنند، یکی از حوزه هایی است که به خاطر دو نامزد ایرانی کاندیداتوری حزب لیبرال عمدتا توجه ایرانیان را به خود جلب کرده است. ویلودیل از سال ۱۹۷۹ رسما یک حوزه انتخاباتی برای داشتن نمایندگی در مجلس عوام کانادا شده است. در سال ۱۹۸۰ اولین نماینده این حوزه برای پارلمان انتخاب شد. بجز این دوره کوتاه و دو دوره دیگر، نماینده این حوزه معمولا از حزب لیبرال بوده است. در انتخابات دوم ماه می۲۰۱۱ هم کاندیدای محافظه کاران با اختلاف تنها ۷۶۱ رای رقیب لیبرال خود را شکست داد. ۵۹ درصد ساکنان ویلودیل را مهاجران تشکیل می دهند. در جریان انتخابات ۲۰۱۱ این حوزه ۱۴۰ هزار و ۴۵۶ نفر جمعیت (بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۶ ) داشته که ۹۴ هزار و ۹۳۴ نفر آنها واجد شرایط رای دادن بوده اند. بیشترین اهالی ویلودیل را طبقه متوسط با درآمد سالانه ۳۵ هزار و ۶۸۹ دلار تشکیل می دهند.

در حال حاضر تا آن جا که رسما اعلام شده از حزب لیبرال برای شرکت در انتخابات فدرال ۲۰۱۵ چهار نفر نامزد کاندیداتوری این حزب شده اند. شهروند بر حسب وظیفه مهم رسانه ای خود که اطلاع رسانی است تا کنون گفت وگوهایی با هر سه تن ایرانی تبارانی که در این حوزه نامزد کاندیداتوری حزب لیبرال بوده اند، انجام داده و منتشر کرده است. از آن سه تن یک نفر کناره گرفت. حالا دوتن دیگر مانده اند و در مقابل دو رقیب؛ یکی «وینس گاسپارو» که ایتالیایی تبار است و دیگری که یک کره ای تبار است.

وینس گاسپارو بعد از سالها عضویت و کار در حزب لیبرال تصمیم گرفته کاندیدای این حزب در انتخابات بشود. مهاجر زاده است و با سخت کوشی موفقیت های زیادی هم در زمینه کسب و کار و حرفه اش به دست آورده و هم در زمینه فعالیت های سیاسی موفق بوده است. کانادا و مشکلات آن را خوب می شناسد، با اقتصاد آشنایی عملی عمیقی دارد و با مسائل مهاجران و مشکلات مهاجرت هم خوب آشناست، که درباره همه اینها در مصاحبه فشرده ای که با او داشته ایم، می خوانید.

***

برای آشنایی خوانندگان ما از خودتان بگویید. کار و حرفه تان چیست؟ چگونه شد به سیاست علاقمند شدید و چطور و چرا حزب لیبرال را برای فعالیت های سیاسی خود انتخاب کردید؟

وینس گاسپارو در کنار همسر و فرزندانش

وینس گاسپارو در کنار همسر و فرزندانش

ـ من “درویلودیل” به دنیا آمده و بزرگ شدم. در حال حاضر مدیرعامل “بنیاد فردای سبز”  Green Tomorrow Fund  هستم که در واقع یک بانک تجاری مستقل است که در پروژه های زیرساختی و بازسازی انرژی و همچنین در تجارت های کوچک و متوسط درسراسرکانادا سرمایه گذاری می کند.

من سابقه و تجربه زیادی در ایجاد شغل دارم و با کارم برای خود سابقه ای بجا گذاشته ام که مرا به عنوان یک بانکدار منصف که می توان با او به مذاکره و صحبت نشست و همکاری کرد، می شناسند. نظرات و ایده های من درباره بازار سرمایه گذاری و اقتصاد در نشریات مختلف و همچنین در ژورنال های علمی و حرفه ای منتشر شده است و تجارب تجاری من در هیات های صنفی و بشردوستانه مورد توجه قرارگرفته است.

در سال ۲۰۰۴، من پروژه ای غیرانتفاعی برای اشتغال خانواده های بی بضاعت در تورنتو را پایه گذاری کردم.  در سال ۲۰۱۳ کادر این پروژه، غذا و سایر احتیاجات اولیه را برای ۳۷۰ خانواده فراهم کرد. مثل کارهای تجاری ام، فعالیت های خیریه ام هم از انظار پنهان نمانده و توجه همگان را جلب کرده است. در سال ۲۰۱۰ ، مدال افتخار انتاریو را به خاطر این فعالیت های نیکوکارانه، به عنوان شهروند نمونه انتاریو دریافت کردم که جایزه ای ویژه در انتاریوست. این جایزه افتخاری از نظر اهمیت و ارزش دومین مدال افتخار انتاریوست، که ممکن است به شخصی اهدا شود. من رکوردی بسیار موفق در کارهای دولتی و تجاری، با ایجاد شغل و همچنین کمک به افراد بی بضاعت دارم.

بعد از دریافت لیسانس از دانشگاه یورک و فوق لیسانس مدیریت بازرگانی دانشگاه”ویلانوا”، (MBA)من و همسرم نیکول در”ویلودیل” اقامت کردیم و دو دختر به نام های ایزابلا و آلیسیا داریم.

 

درباره فعالیت هایتان با حزب لیبرال بگویید. چگونه به این حزب علاقمند و جذب آن شدید؟

ـ من در تمام زندگی یک لیبرال بوده ام، اوایل به عنوان یک لیبرال جوان و بعدها به عنوان معاون مخصوص در دفتر نخست وزیر “پل مارتین” مشغول به کار شدم.  درعین حال در تعداد زیادی مبارزات انتخاباتی محلی شرکت داشتم و همچنین در دو مبارزه انتخاباتی فدرال برای حزب  لیبرال فعالیت کرده ام. چیزی که مرا به حزب لیبرال جذب کرد، رفراندم سال ۱۹۹۵ بود. زمانی که “ژان کریتین” و حزب لیبرال تلاش می کردند که کانادا را یک کشور یک پارچه و متحد نگاه دارند و همزمان “پل مارتین” سعی داشت کشور را از یک فاجعه اقتصادی نجات بدهد. از آن دوره به بعد، حزب لیبرال برای من اهمیت و ارزشش خیلی بیشتر شد. اول این که از لحاظ اجتماعی پیشرو بود و دوم مسئولیت پذیری آن از نقطه نظر مالی و مالیاتی بود و این هر دو خصوصیت مهم  باعث شد که اعتقاد من به حزب، عمیق تر شود.  به خاطر این که من در۲۰ سال گذشته در حزب لیبرال و دولت های لیبرال قبلی فعال بودم، توانستم تا حد زیادی در مورد مسائل دولتی و این که چطور می توان در دولت کار انجام داد را بیاموزم. داشتن یک ایده خوب، اولین قدم برای یک سیاستمدار خوب بودن است، دانستن این که این ایده ها را چگونه باید اجرا کرد و آنها را به عنوان یک سیاست رسمی پیاده کرد، موقعی امکان پذیر است که یک تجربه سیاسی قوی پشتوانه آنها باشد.

 

چرا تصمیم گرفته اید نامزد کاندیداتوری حزب لیبرال از حوزه انتخاباتی ویلودیل برای انتخابات فدرال ۲۰۱۵ بشوید؟

ـ من تصمیم گرفتم که حالا، بهترین زمان برای پذیرفتن و انجام چنین مسئولیتی است. چون معتقدم که مسائلی که اجتماع و کشور ما با آن روبرو هستند در حقیقت مسائلی هستند که من می توانم با آنها روبرو شده و نقشی در حل آنها داشته باشم و دلیل این موضوع هم سابقه طولانی با روبرو شدن این چنین مسائلی در فعالیت های خصوصی ام هستند. من کاندیدایی هستم با سابقه طولانی در ایجاد شغل و توسعه و رشد اقتصاد. من معتقدم که به عنوان نماینده مجلس از ویلودیل می توانم به اقتصاد و رشد اجتماع مان کمک و آن را شکوفا سازم.

علاوه بر این، کمک به سالمندان برای ادامه یک زندگی با عزت، یکی دیگر از اهداف من است. بهترین راه برای این کار استحکام بخشیدن به سیستم بازنشستگی و اضافه کردن حقوق و حق شهروندی سالمندان است. در دو حوزه دیگر که من می توانم مثمر ثمر واقع شوم یکی این است که تعادل و موازنه ای در سیستم مهاجرت که مفید برای جامعه باشد ایجاد کنم و دوم این که از طبیعت سبز جامعه مان حفاظت کنم تا فرزندان و نوه های ما بتوانند در محیطی سالم در این کشور رشد کنند.

 

در حال حاضر چالش های اصلی که کانادا با آنها روبروست، چه مسائل و مشکلاتی است؟ همانطور که شما به احتمال زیاد می دانید بسیاری از کانادایی ها بر این باورند از سال ۲۰۰۶ که محافظه کاران به قدرت رسیدند و حکومت را در دست دارند، کانادا تقریبا در همه زمینه ها تغییرات بسیاری در جهات نادرست کرده است. با توجه به همه اینها چه باید کرد؟

ـ من معتقدم که کانادا مسائلی جدی در پیش رو دارد که  باید به آن ها رسیدگی جدی کرد.  اولین آن ها ایجاد شغل با حقوق کافی است.  ما به یک اقتصاد قوی قرن بیست و یکمی احتیاج داریم که آن قدر قابل انعطاف باشد که مردم نه تنها تمایل به زندگی در این جامعه را داشته باشند بلکه بتوانند شغل پردرآمد و یا یک تجارت جدید را پایه گذاری کنند. من فکر می کنم که “کانادای ایده ال” در طی نه سال گذشته از میان رفته است. مردم سخت تر مشغول به کارند و در عین حال کمتر پول به خانه می برند. مقدار زیادی از این مشکلات مربوط به  دولت است که  نتوانسته موقعیت های سرمایه گذاری مناسب را در این کشور ایجاد کند. آنها هنوز در قرن بیستم زندگی می کنند و فکر نمی کنند که این دیگر اقتصاد جهان شمولی برای ما نیست. آنها دائما امیدوارند که نفت وگاز در”آلبرتا” و “ساسکچوان” ما را نجات خواهد داد. در حالی که بقیه دنیا مشغول سرمایه گذاری در حوزه های انرژی های جدید هستند، اسکلت اصلی دولت ما، در این مقوله پیشرفت بسیار کمی داشته است.  انتاریو در این حوزه گام های بلندی برداشته است. ساخت یک اقتصاد محکم و قوی که می تواند بخش خصوصی را برای ایجاد شغل کمک کند، یکی از کارهایی بوده که انتاریو برای مدرنیزه کردن اقتصادش انجام داده است. من از نزدیک شاهد، سرمایه گذاری فعال در این پروژه انرژی جایگزین و توسعه آن بوده ام. من تجربه دست اولی در اشتغال کار در این پروژه ها دارم و حتی افرادی را در این زمینه مشغول به کار کرده ام.

مسئله دیگری که باعث و بانی مشکلات فراوان در جامعه ما شده، سیاست مهاجرت ماست. دولت محافظه کار برای کسانی که تمایل دارند عضوی از این جامعه و کشور بشوند موانع فراوانی ایجاد کرده است. این ها افرادی هستند که می توانند جامعه ما را بسازند. این برای من قابل درک نیست. به عنوان یک کشور ما باید سعی کنیم افرادی که شایسته و دارای قابلیت و لیاقت هستند را به جامعه مان جذب کنیم.  این نه تنها یک مهاجرت هوشمندانه است، بلکه از نقطه نظر اقتصادی و سیاست های عمومی هم عاقلانه است.

 

جیم فلاهرتی روز ۱۱ فوریه لایحه بودجه دولت را عرضه کرد. شما درباره این بودجه و به طور کلی سیاست های مالی و اقتصادی دولت استفن هارپر چه  فکر می کنید؟

ـ استفن هارپر و دولت محافظه کارش بدترین رکورد اقتصادی را بین دولت سال های ۱۹۳۰ تاکنون داشته اند. به خاطر داشته باشیم که وقتی استفن هارپر جای پل مارتین را گرفت، ما بزرگترین منبع مالی مازاد بر احتیاجمان (اضافه بودجه) را در تاریخ کانادا داشتیم، ما توانستیم بدهی هایمان را بپردازیم، مالیات ها را کم کنیم و درکشور سرمایه گذاری های عظیم کنیم. امروز استفن هارپر تنها طی هشت سال گذشته، ۲۵% به بدهی های کشور اضافه کرده است. با توجه به این که کانادا در سال ۱۸۶۷ تشکیل شد، این یک آمار بسیار نگران کننده است. این بدهی هایی ست که فرزندان و نوه های ما باید آن را بازپرداخت کنند . استفن هارپر را می توان یک فاجعه اقتصادی برای کشور دانست. بودجه اخیر هیچ فکر مثبتی در جهت ایجاد شغل نکرده، از بدهی های کشور کم نکرده و علاوه بر این ها هیچگونه طرحی برای کمک به ایجاد درآمد جدیدی در جامعه ما ارائه نداده است.

 

درباره لایحه اصلاح قوانین انتخاباتی که چندی پیش از سوی محافظه کاران به مجلس ارائه شد، چه فکر می کنید؟

ـ قسمتی از این لایحه را که من دیده و بررسی کرده ام، فقط کمک به قشر محدودی است، این لایحه برای بردن انتخابات به وسیله حزب محافظه کار طراحی شده و به محافظه کاران اجازه می دهد که قانون را رعایت نکنند.  محافظه کاران به حزبی تبدیل شده اند که از همه مردم می خواهند که قانون را رعایت کنند  به جز خودشان.

 

شما در ویلودیل به دنیا آمده اید، در همه این سالها که در این منطقه زندگی کرده اید، چقدر درگیر مسائل و امور آن بوده اید؟ چه فعالیت ها و کارهایی به عنوان یک فعال اجتماعی و سیاسی برای ویلودیل کرده اید؟

ـ من در جامعه خودمان زمان طولانی است که مشغول به کار هستم. به عنوان کسی که در تمام عمر در ویلودیل زندگی کرده ام، در تمام امور اجتماعی شرکت داشته ام، از بردن بچه هایم به مدرسه، خرید رفتن با فامیل تا استفاده از شبکه حمل و نقل عمومی، هرچه انجام می دهم سعی می کنم که در ویلودیل باشد. منفعت آن برای جامعه این است که من می فهمم که در ویلودیل چه می گذرد چون در اینجا زندگی می کنم و درک می کنم که افراد دیگر در این جامعه نیازمند چه چیزهایی هستند. اگر در جریان زندگی روزمره نباشید و ارتباط کمی با افرادی که در جامعه حضور دارند داشته باشید، چطور امکان دارد که بتوانید درک کنید که چه بر سر بقیه در جامعه کوچک ما می آید؟ در مورد ارتباط و درگیر بودن مستقیم با جامعه در سال ۲۰۰۴ من یک بنیاد غیرانتفاعی به نام “پروژه اشتغال” تاسیس کردم که به خانواده های بی بضاعت در ویلودیل و همین طور در کل تورنتو کمک می کند.

 

با جامعه ایرانیان ویلودیل چقدر آشنا هستید؟ آیا از ایرانیان کسانی هستند که در مبارزات انتخاباتی تان با شما همکاری می کنند؟

ـ همانطور که اشاره کردم ، چون در ویلودیل به دنیا آمدم، بزرگ شدم و به مدرسه رفتم، از این طریق با ایرانیان بیشماری که در این جامعه ما زندگی می کنند آشنا شدم. برخی از اعضای ارشد مشاور تیم انتخاباتی من از همین ایرانیان هستند.  علاوه بر این، تعداد زیادی از ایرانیان جوان و با استعداد نظرشان به دیدگاه های انتخاباتی من که مدرن کردن اقتصادمان، ایجاد مشاغل پردرآمد جدید، سرمایه گذاری در پروژه های زیرساختی و تغییرشکل مهاجرت باشد، جلب شده است که آنها می گویند من بهترین گزینه برای جامعه و مهمتر این که بهترین گزینه برای نمایندگی ویلودیل هستم.

 

جامعه ایرانیان در ویلودیل و به طور کلی در کانادا با چه دشواری ها و مشکلاتی روبروست؟ شما چگونه می توانید به حل این معضلات کمک کنید؟

ـ به اعتقاد من مسائل و مشکلاتی که در مقابل مردم و ساکنان ویلودیل قرار دارد در کل همان مشکلاتی هستند که کل جامعه ما و از جمله جامعه ایرانیان در کانادا با آن روبروست. اطمینان دادن به این که فرزندان ما از یک آموزش تحصیلی با کیفیت بالا بهره مند شوند که در عین حال از نقطه نظر مالی سربار خانواده ها نباشند و احتیاجی نباشد که دانش آموزان و والدین و پدربزرگ و مادربزرگ آنها برای این کار زیر بار قرض بروند و اطمینان به این که ما یک اقتصاد پویا داشته باشیم که خانواده ها و فردای فرزندانمان را تامین کند و دسترسی به درمان عمومی که زندگی ما را در این محیط سازنده بسازد می بایست در اولویت کار ما باشد و این ها همه در مورد جامعه ایرانیان هم صدق می کند.

 

اگر پیام ویژه ای برای خوانندگان شهروند و ایرانیان ساکن ویلودیل دارید، بفرمایید.

ـ ابتدا باید از نشریه “شهروند” که این فرصت را به من داد که دیدگاهم را درباره مسائل مختلف مربوط برای ایرانیان و به زبان فارسی ابراز کنم، تشکر کنم.  چون من خودم در یک خانواده مهاجر بزرگ شده ام،  تجربیات شخصی و سختی هایی را که کشیده ام مثل سایر مهاجرانی است که تازه می خواهند خود را با شرایط و محیط جدید وفق بدهند، بنابراین، با توجه به تجارب شخصی ام،  چه  در زمینه کار و چه در امور دولتی و از مسائل و مشکلاتی که مهاجران با آنها مواجه هستند و باید روز به روز با آن ها مقابله کنند، درک عمیقی دارم و این من را یک انتخاب بسیار مناسب از ویلودیل می کند که بتوانم کاندیدای محافظه کار را در انتخابات آینده شکست دهم.  وقتی که انتخاب شدم، آن گاه می توانم با صدایی بلند و قاطع قوانین مربوط به مهاجرت را در کانادا مطرح و اصلاح کنم. درِ دفتر من همیشه بر روی ایرانیان کانادایی تبار برای مشاوره در هر امر و در هر زمان باز است. چون ایرانیان کانادایی تبار از من و فعالیت های انتخاباتی من حمایت می کنند، این ایرانیان، همیشه می توانند به عنوان یک دوست و یاور و شریک روی من حساب کنند. باز هم تشکر می کنم که این فرصت به من داده شد و به آینده می نگرم که از حمایت و پشتیبانی همه جانبه جامعه ایرانی ـ کانادایی در مراحل مختلف مبارزات انتخاباتی بهره مند باشم.

برای اطلاعات بیشتر از سایت وینس گاسپارو دیدن کنید:

http://www.vincegasparro.ca/