گفت و گو با اولاف بیرکه، رئیس کمیسیون آزادی بیان نروژ

 

 

“«جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش”. این جمله در شرایطی از سوی آیت‌الله خمینی در فردای بهمن پنجاه و هفت بیان شد که هنوز کسی از محتوای جمهوری اسلامی چیزی نمی‌دانست. او اما با استفاده از کاریزمای دینی اش از یک طرف و ناآگاهی توأمان مردم عادی و حتا نیروهای سیاسی، توانست استبداد درون و بیرون خویش را به صورت آنچه من می‌گویم و نه مردم را در قالب رفراندم بر کرسی بنشاند. رفراندمی که سی و شش سال پیش در روز دوازدهم فروردین برگزار شد و به هر حال بیشتر مردم به آن رأی مثبت دادند. (بدیهی است که عدد نود و هشت درصد، ساخته و پرداخته گردانندگان آن روز نظام اسلامی است.)

آیت اله خمینی با این کامیابی، اولین یورش به دموکراسی را به پایان برد و بعداز آن هم با شعار «حزب فقط حزب‌الله»، گام دوم را برداشتند تا از برپایی نهادهای مدنی که مدافع دموکراسی بودند، جلوگیری شود و گام نهایی برای کشاندن دموکراسی به کشتارگاه، سر دادن این جمله بود که «بشکنید این قلم‌ها را».

حالا نیت آیت اله خمینی از «جمهوری اسلامی» روشن می‌شود. نهادهای مدنی در محاق باشند و آزادی بیان در گردونه‌ی سانسور گرفتار، تا او و نمایندگانش برنامه‌ریزی دو کشتار سال‌های شصت و شصت و هفت را پیش ببرند و ناآگاهی و تاریک‌اندیشی جای تخیل و اندیشه آزاد را بگیرد.

این نوع اندیشه، هنوز هم در ایران ادامه دارد و نهادهای مدنی هم‌چنان در محاق هستند و سانسور عقیده دیگران، حتا شدیدتر شده که نماینده رهبری گفته‌ است: “زبان می‌بریم” و وزارت ارشاد خواهان پوست‌اندازی کانون نویسندگان ایران به نفع شکستن قلم‌ها، شده است.

با مدیر کمیسیون آزادی بیان نروژ، گفتگویی کوتاه داشته‌ام که نشان می‌دهد دموکراسی در ایران با جهان متمدن تفاوتی از زمین تا آسمان دارد و نهادهای مدنی چنان در این‌جا محکم هستند که دولت نیز برای فرار از تیغ انتقاد آنها، تلاش دارد که کمتر اشتباه کند و مبانی دموکراسی را رعایت نماید.

 freedom-of-speech

 

شرایط امروز آزادی بیان چگونه است؟

ـ در بیشتر کشورهای موسوم به غرب، آزادی بیان پدیده‌ای است نهادینه شده و از حقوق اساسی مردم به حساب می‌آید. حتا در کشورهایی که چهارچوب قانونی مدون شده‌ای برای آزادی بیان ندارند، آزای بیان یکی از ارزش‌های بنیادین جامعه شده است. به طور نمونه، کشور کوچک نروژ را نگاه کنید، آزادی بیان نه تنها از ارکان اصلی قانون اساسی است که کمیسیون ویژه‌ای هم برای آن در مجلس وجود دارد. این کمیسیون موازین لازم در رابطه با آزادی بیان را با توجه به تحولات جهانی تنظیم می‌کند.

برداشت این کمیسیون از آزادی بیان چیست؟

ـ در منشور کمیسیون آزادی بیان آمده است: “آزادی بیان مفهومی است مدرن که متعلق است به اندیشه اجتماعی از دوران روشنگری به بعد”. اگر به عبارت “دوران روشنگری” توجه کنید، می‌شود آزادی بیان را با خردورزی علمی، حقوق فردی و جامعه‌ای که در آن بین حوزه‌ی فردی و جمعی، تفاوت است، پیوند داد.

این کمیسیون به سه مورد مشخص اهمیت می‌دهد که اساس آزادی بیان هستند و فرآیند آن را ممکن می‌سازند: حقیقت‌جویی، آزادی عقیده فردی که متکی است بر اصل استقلال و سرانجام تحولات دموکراسی. به باور این کمیسیون، این سه مورد همه‌ی مناسبات آزادی بیان را در بر دارند که اگر رعایت شوند، روابط متقابل اجباری از بین می‌رود.

ممکن است در مورد این سه اصل بیشتر توضیح دهید؟

ـ اصل حقیقت‌جویی مبتنی است بر حقیقت. حقیقت هم زمانی قابل دسترس است که فراشد عقیده نیز ممکن باشد. از نظر تاریخی هم این مورد یکی از قوی‌ترین پایه‌های آزادی بیان به حساب آمده است. از این منظر، آزادی بیان، هم برای انتقال حقیقت لازم است و هم توسعه‌ی اندیشه.

اصل استقلال، مبتنی است بر ضرورت آزادی بیان. این ضرورت هم این است که هر کس بتواند به عنوان فردی مستقل در بین جمع عملکردی مثبت در جهت منافع خود و جمع داشته باشد. در این معنا، فرد، انسانی خردورز و توانمند به حساب می‌آید. انسان برای این که مسیر تکامل به سوی استقلال یا توانمندی را به خوبی طی کند، باید دارای تخصص هم باشد. این خبرگی، با شرکت کردن در بحث‌ها و گفتگوهایی به دست می‌آید که در شرایط آزاد، امور جامعه و فرد به بحث گذاشته می‌شود. این جا است که نقش رسانه‌ها پر رنگ‌تر می‌شود. یعنی، اگر رسانه‌ها از پخش حقیقت پرهیز کنند، یا دچار سانسور هستند و یا آزادی بیان چنان محدود است که امکان انتقال حقیقت را نمی‌دهد.

اصل دموکراسی، مبتنی است بر این که یک دموکراسی کارآمد، به جامعه باز و انتقاد از فرایندهایی که شامل اساس درک ما از واقعیت و انتخاب سیاسی‌ می‌شود، نیاز دارد. در این مورد، سه وجه از دموکراسی، برجسته می‌شود: آزادی اطلاعات، توسعه‌ی اندیشه عمومی و حضور مردم به عنوان شاهدین همیشه در صحنه‌ی جامعه که کنترل عمومی را هم در دست دارند.

منظورتان از آزادی اطلاعات چیست؟

ـ منظور کمیسیون آزادی بیان از اطلاعات آزاد این است که هر فرد بتواند بدون هیچ مانعی به منابع اطلاعاتی دسترسی داشته باشد. آزادی اطلاعات، در ضمن شامل این می‌شود که در فرایندهای جامعه، همه چیز باید عمومی و شفاف باشد. در این معنا، صاحبان قدرت هم امکان پنهان‌کاری را نمی‌یابند.

توسعه‌ی اندیشه‌ی عمومی موجب بهتر شدن دیدگاه‌های مختلف و در نهایت تصمیم‌گیری جامعه می‌شود. در یک جامعه‌ی دموکراتیک، تحول افکار سیاسی جامعه در فضایی باز و عمومی باید رخ دهد که این مورد، در روند توسعه نیز از اهمیت خاصی برخوردار است.

وجه سوم که حضور مردم برای کنترل جامعه است، وظیفه‌ی مهمی را در برابر صاحبان قدرت و سوء استفاده احتمالی از قدرت را بر دوش افراد جامعه می‌گذارد. در یک جامعه دموکراتیک، کنترل جامعه و دولت، توسط ابزار قانونی و از آن مهمتر رسانه‌ها که زبان گویای جمع هستند، انجام می‌شود. البته، رسانه‌ها هم مانند هر نهاد قدرتی می‌توانند از موقعیت خود نیز سوء‌استفاده کنند. به همین خاطر هم مدام، راه‌های کنترل عملکرد رسانه‌ها، محدودیت در روند رویکرد منفی آنها و جلوگیری از سوء استفاده، نه تنها برای دولت که برای افراد جامعه هم فراهم می‌شود که دریافت اطلاعات آزاد از آن جمله است. یعنی، اگر هر کس فکر کرد که رسانه‌ای در جایی از امکان خود استفاده ابزاری کرده، حق دارد از آن رسانه و دولت، اطلاعات لازم را بخواهد و آنها هم موظف هستند که ظرف پانزده روز اطلاعات را در اختیار درخواست کننده قرار دهند. به این ترتیب، اصل استقلال، اصل کنترل و توسعه اندیشه در هم می‌تند و جامعه‌ای سالم را رقم می‌زنند.

با این حساب، مسئولیت زیرساختاری دولت چیست؟

ـ کمیسیون آزادی بیان بین پنج مورد زیر خط فاصل معینی قایل می‌شود:

۱ – آزادی بیان کلاسیک (ارتباط آزاد بیان)

۲ – حق رازداری

۳ – آزادی اطلاعات

۴ – افشای اطلاعات (در صورت نیاز)

۵ – نیاز به زیرساخت‌های عمومی و دولتی

 زیرساخت‌های مورد نیاز، مستلزم تضمین دولت در شرکت افراد و جمع است در بحث‌های اجتماعی. چرا که، در جامعه‌ی آزاد فرض اصلی این است که آزادی بیان به طور مساوی برای همگان است. یعنی دولت وظیفه دارد که اسباب دخالت شهروندان در مسایل عمومی را فراهم کند. بنابراین، دولت باید ابزار عمومی مانند، تلویزیون، رسانه‌های شنیداری و نوشتاری را چنان آماده کند که همگان بتوانند آگاهی لازم در مورد عملکرد و رویکردهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دولت را به دست آورند و حق شرکت کردن در بحث‌های عمومی را هم به آنها بدهد. برای اجرای حق عمومی، دولت باید مدام در فکر توسعه‌ی وسایل ارتباط جمعی باشد تا نزولی در پویایی جامعه پیش نیاید.

از این که پاسخ پرسش‌های مرا، با وجود گرفتاری‌های کاری، نوشتید، سپاسگزارم.