روز جهانی مطبوعات ـ سوم ماه می ـ دارد همه ساله از اقبال بیشتری بهره می برد، هم در میان اهالی رسانه ها و هم در میان مردم و خوانندگان مطبوعات.

روز جهانی مطبوعات برای ما روزنامه نگاران ایرانی صورت دیگر و حرمت بیشتری دارد، برای این که سهم ما از محرومیت های شغلی در قیاس با کشورهای دیگر بیشتر است و تنها به همین هم خاتمه پیدا نمی کند که چاشنی زندان و شکنجه و تهدید و بسیاری دیگر از بی حقوقی ها هم بر آن افزوده می شود، تا دامنه ی محرومیت های روزنامه نگاران ایرانی که در آمار زندانی شدنشان تنها چین یک میلیارد و چندصد میلیونی از او پیشی گرفته است، و در جهان از منظر سرکوب مطبوعات در میان کشور های سرکوبگر مطبوعات، اگر اولین نباشد از اولین هاست. و این تنها گوشه ی گم شده ای از مصیبت بزرگی است که بر جان و جهان روزنامه نگاران ایران آوار شده است

ژیلا بنی یعقوب ، سعید متین پور ، سیامک قادری و عدنان حسن پور

ژیلا بنی یعقوب ، سعید متین پور ، سیامک قادری و عدنان حسن پور

.

ده ها روزنامه نگار و وب نگار زندانی و گروهی دیگر و بیشتر محروم از کار و ممنوع از نوشتن، آنهم برخی برای سی سال، حکایت از حکومتی دارد که به هیچ قاعده امروزی و بشری و جهانی پایبندی ندارد و گمان می کند دست آوردهای حقوق انسان در عصر حاکمیت آدمی بر سرنوشت خویش شامل حال ایرانیان نیست!

اگر بخواهم لیستی از روزنامه نگاران زندانی و شکنجه شده و طرد شده در طول این سی و پنجسال بدهم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد.

کارهای ناروای رژیم ایران به یک مورد و دو مورد و ده مورد محدود نمی شود، چنان که سازمان ها و ارگان های مزاحمت آفرین هم سر به چندین و چند مورد می زنند؛ دیگر کسی نیست که در امر روزنامه نگاران نگون بخت این وطن در دست گروهی ظالم و خودخواه، دخالت نکرده باشد و شاخ و شانه ای برای آنان نکشیده باشد. از مقام “معظم رهبری”بگیر تا “آبدارچی های وابسته حکومتی” هر که خواسته نیشی زده و خودی نشان داده است.

در چنین اوضاعی روز جهانی آزادی مطبوعات بیش و پیش از هر کشور و روزنامه نگاری باید توجه اش به همکاران ما در ایران باشد که تقریبن از هیچ حقی بهره مند نیستند و هر روز هم عرصه بر آنان تنگ تر می شود.

در سرزمینی که مسئولان و گردانندگانش مدام در حال دروغ گوئی و اتهام زنی هستند، اهالی رسانه هایش باید چه کنند که حتی در همان محدوده ی تنگ قوانین حکومتی برای انجام کارشان دچار دردسر نشوند!

هر وقت به سی سال محرومیت یکی از روزنامه نگاران شریف و عزیز میهنم خانم ژیلا بنی یعقوب می اندیشم با خود می گویم این مجازات کجایش با قتل انسان توفیر می کند؟

آخر روزنامه نگاری که نتواند برای سی سال بنویسد و در جوانی و اوج کار خویش به چنان سرنوشتی دچار شود، شبش و روز و روزگارش چگونه خواهد گذشت تا این سی سال به سرآید؟

جهان و بویژه جهان رسانه ها و روشنفکران وظیفه دارند خود را برای لحظاتی هم که شده جای ژیلا بنی یعقوب، و دیگر روزنامه نگاران محروم ایرانی بگذارند تا عمق فاجعه ای را که در ایران و در حرفه ی روزنامه نگاری رخ داده است درک کنند!

این ها را در روز مطبوعات دو سال پیش نوشته بودم که حالا خبر خوش بیشتر دیده شدن روزنامه نگاران ایرانی در ایران را باید به فال نیک گرفت. گزارشگران بی مرز در روز جهانی آزادی مطبوعات، برای نخستین بار فهرست ١٠٠ قهرمان اطلاع رسانی در جهان را منتشر کرده است که نام چهار تن از روزنامه نگاران ایران؛ خانم ژیلا بنی یعقوب، و آقایان: سعید متین پور، عدنان حسن پور و سیامک قادری در بین آنان است.

ژیلا بنی یعقوب پیش از این در سال ۲۰۰۹ جایزه شجاعت در روزنامه نگاری را از سوی بنیاد بین‌المللی رسانه های زنان به خود اختصاص داد. همچنین سازمان غیردولتی «روزنامه نگاران کانادایی مدافع آزادی بیان» نیز در سال ۲۰۰۹ ژیلا بنی یعقوب را به عنوان برنده «جایزه جهانی آزادی بیان» برگزید.

ژیلا بنی یعقوب که از فعالان حقوق زنان و عضو کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین ناعادلانه علیه زنان بوده است، در سال ۲۰۱۰ نیز جایزه ویژه «آزادی بیان» گزارشگران بدون مرز را به خاطر وبلاگ «ما روزنامه نگاریم» به دست آورد.

عدنان حسن پور نیز پیش از این جایزه آزادی مطبوعات ۲۰۰۷ را از شعبه سوئد گزارشگران بدون مرز به خود اختصاص داده بود. او همچنین جایزه آزادی مطبوعاتی ایتالیا در سال ۲۰۰۷ را به همراه هیوا بوتیمار ، دیگر روزنامه نگار کرد دریافت کرد.

ضمن ادای احترام به همکاران عزیزم و با آرزوی گشایش گره های کوری که کار و زندگی همکارانمان را در ایران به مخاطره جدی انداخته است، با هم بیانیه گزارشگران بی مرز را بخوانیم:

١٣ اردی‌بهشت – ثور (سوم ماه می) روز جهانی آزادی مطبوعات: انتشار فهرست ١٠٠ قهرمان اطلاع رسانی در جهان

به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات،گزارش‌گران بدون مرز برای نخستین بار فهرست ١٠٠ قهرمان اطلاع رسانی در جهان را منتشر می‌کند. این صد قهرمان با شجاعتی مثال زدنی با کار یا با مبارزه خود به گسترش آزادی مصرحه در اصل نوزده اعلامیه جهانی حقوق بشر، آزادی «کسب، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار، به تمام وسایل ممکن بیان و بدون ملاحظات مرزی » کمک کرده‌اند. این ١٠٠ قهرمان آمال خود را «در خدمت منافع عامه» قرار داده‌اند به این عنوان ارزش نمونه بودن را دارند.

کریستف دولوار دبیر اول گزارش‌گران بدون مرز در این باره اعلام کرد: «روز جهانی آزادی مطبوعات که گزارش‌گران بدون مرز مبتکر اصلی آن بوده است، باید فرصتی باشد برای قدردانی از شجاعت روزنامه‌نگاران و وبلاگ نویسانی که هر روز امنیت و آسایش و گاه زندگی خود را برای باورشان فدا می‌کنند، «قهرمان‌های اطلاع رسانی» منبع الهامی برای همه زنان و مردانی هستند که به نبرد برای آزادی باور دارند. بدون عزم آنان و کسانی چون آنان، حتا کلامی هم از گسترش عرصه آزادی نمی‌توان گفت.»

فهرست گزارش‌گران بدون مرز، طبعا فهرست جامعی از همه قهرمانان اطلاع رسانی در جهان نیست. اما این فهرست قدردانی‌ست نه تنها از این ١٠٠ شخصیت نامدار و گمنام که از همه‌ی روزنامه‌نگاران، مسلکی یا غیر حرفه‌ای که هر روز جهان را روشنی می‌بخشند و حقیقت را در همه اشکالش آشکار می‌کنند. این ابتکار برآن است تا نشان دهد، دفاع از آزادی اطلاع رسانی از راه حمایت کامل از قربانیان سرکوب و ستم و همچنین طرح کردن چهره‌هایی که نمونه‌های این مبارزه باشند، می‌گذرد.

فهرست ١٠٠ قهرمان اطلاع رسانی، شامل زنان و مردانی‌ست از ۶۵ کشور جهان، با سنین مختلف، از ٢۵ تا ٧۵ ساله، خردسال‌ترین چهره این فهرست، اودون تات از کامبوج و کهن‌سال‌ترین، محمد ضیاالدین از کشور پاکستان است. از کشورهای ایران، روسیه، چین، اریتره، ویتنام و آذربایجان و مکزیک که پنج کشور نخست از بزرگترین زندان‌های جهان برای فعالان رسانه‌ای هستند، دست کم سه چهره معرفی شده‌ است. در فهرست ١٠٠ قهرمان اطلاع رسانی شخصیت‌های متفاوت با هم گرد آمده‌اند، از انابل هرناندز نویسنده کتابی پر خواننده درباره‌ی درهم‌آمیزی شخصیت‌های سیاسی با باندهای جرایم سازمان یافته در مکزیک، و اسماعیل سایماز، روزنامه‌نگار ترک که بیش از بیست بار برای انتشار گزارش‌هایش تحت تعقیب قضایی قرار گرفته است، تا حسن دواکوکی، که از ۱۵ ماه پیش، برای در اختیار شورشگران قرار دادن میکرو‌فونش، در بروندی در بازداشت بسر می‌برد و یا جرارد ریلی مدیر کنسرسیوم جهانی روزنامه‌نگاران تحقیقی که به توسعه روزنامه‌نگاری کاوشگرانه در جهان یاری رسانده است.

برخی از این قهرمان‌ها در دمکراسی‌های جهان زندگی می‌کنند، چون گلین گرینوالد و لورا پواتراس، شهروندان آمریکایی افشاگر عملکرد مهار و مراقبت گسترده آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA)، و برخی دیگر در اقتدارگراترین رژیم‌های جهان چون روزنامه‌نگار ایرانی، ژیلا بنی یعقوب. همه‌ی آن‌ها روزنامه‌نگاران حرفه‌ای نیستند، همچون شهروند وب‌نگار ویتنامی، لو نوک تهان،که کشیش کاتولیک است. تعدادی از آن‌ها مانند روزنامه‌نگار ایتالیایی، لیریو آبات، یا پیتر جون جابان، مجری رادیویی در مالزی که مدت‌ها در لندن در تبعید بود، خدیجه اسماعیل‌اف روزنامه‌نگار کاوشگر آذربایجانی، آسن یوردانف بلغاری که مرتب تهدید به مرگ می‌شود، مبارزه با فساد دولتی و جنایت سازمان یافته را تخصص اصلی خود کرده‌اند.

در فهرست گزارش‌گران بدون مرز همچنین برخی از فعالان جامعه مدنی نیز جای دارند، از این میان، ماریا پیا ماتا که به مدت ده سال در کنار سازمان جهانی رادیوهای جامعه‌ای برای آزادی بیان این رادیوها مبارزه کرده است.

شجاعت، نقطه مشترک این شخصیت‌هاست. مقامات حکومتی ازبکستان برای اعتراف گیری، محمد بکژانف را شکنجه کردند. وی ١۵ سال است که زندانی است و در حالی که به مرض سل مبتلاست و از حق درمان محروم است. در اریتره که در رده بندی جهانی آزادی رسانه‌های گزارش‌گران بدون مرز، برای هفتمین سال متوالی آخرین کشور جدول است، داویت اسحاق از سیزده سال پیش در سلول‌های زندان، ایسایس افه ورکی حاکم خودکامه در حال پوسیدن است. مازان درویش بنیان گذار مرکز آزادی بیان و مطبوعات در سوریه، و برنده جایزه سال ٢٠١٢ گزارش‌گران بدون مرز از دوسال پیش در بازداشت بسر می‌برد.

زندگینامه ی کوتاه روزنامه نگاران شجاع ایرانی و همچنین سه روزنامه نگار از افغانستان و تاجیکستان را در زیر می خوانید:

ایران

توکا نیستانی برای ژیلا بنی یعقوب

توکا نیستانی برای ژیلا بنی یعقوب

 

ژیلا بنی یعقوب

روزنامه‌نگار و مدیر سایت کانون زنان ایرانی، محکوم شده است تا سال ٢٠۴٠ ممنوع کار باشد و سکوت کند! در سال ١٣٩٠ وی از سوی شعبه‌ای از دادگاه انقلاب تهران به یک سال زندان و سی سال محرومیت از کار روزنامه‌نگاری به اتهام «تبلیغ علیه نظام و توهین به رئیس جمهوری» محکوم شد. حکم یک سال زندان در سال از شهریور ٩١ تا تیر ماه ٩٢ به اجرا درآمد. ژیلا بنی یعقوب زندان را خوب می‌شناسد، در هشت مارس ١٣٨٨ در تجمعی برای بزرگداشت روز زن بازداشت شد و یک هفته را در زندان معروف اوین گذراند. تجربه‌ای که آن را در قالب کتابی به تحریر درآورد که تنها در خارج از ایران منتشر شده است. ژیلا بنی یعقوب سکوت تحمیل شده را نیز به خوبی می‌شناسد، همه سال‌های کارش را از این روزنامه‌ی توقیف شده به روزنامه‌ی دیگری در حال توقیف شدن گذرانده است. اما نگرانی‌اش این است : «چند نفر در این جهان کار مرا، مردم مرا، و کشور مرا می شناسند….. »

 

عدنان حسن پور

او قدیمی‌ترین روزنامه‌نگار زندانی در ایران است. عضو تحریریه روزنامه توقیف شده‌ی اسو، در خرداد ٨۶ در دادگاه انقلاب شهر مریوان، محاکمه و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «جاسوسی» محارب شناخته شده و به مجازات اعدام محکوم گردید. این حکم از سوی دیوان عالی تأیید شد. پس از تلاش‌های شایسته‌ی وکلا و فشارهای بین‌المللی حکم اعدام او در سال ١٣٨٨ به شانزده سال زندان تعدیل یافت. عدنان در سوم بهمن‌ماه، پس از ٧ سال و بدون هیچ اطلاع قبلی از زندان مرکزی سنندج به زندان زابل و سپس به زندان مرکزی زاهدان انتقال یافت و تا اواخر فروردین که دوباره به مریوان بازگرداننده شده در تبعید بسر برد.

 

سیامک قادری

چهارسال زندان و ۶٠ ضربه شلاق مجازات قضایی این روزنامه‌نگار است که در بهمن ماه ١٣٩٠ به وی ابلاغ شد. سیامک قادری روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس پیش از این محکومیت برای «تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی از طریق وبلاگ نویسی»، از خبرگزاری ایرنا پس از هجده سال سابقه کار، اخراج شده بود. وی در وبلاگی به نام “ایرنای ما” گزارش هایی درباره حوادث پس از انتخابات خرداد ١٣٨٨ منتشر کرده بود. یکی دیگر از اتهامات این خبرنگار، انتشار گزارشی از وضعیت زندگی همجنس گرایان در ایران است. محمود احمدی نژاد در سال ١٣٨۶ در یک سخنرانی جنجال برانگیز در دانشگاه کلمبیا امریکا اعلام کرده بود که در ایران همجنس گرا وجود ندارد.

 

سعید متین پور

روزنامه‌نگار هفته نامه یارپاق و همکار روزنامه‌های محلی استان آذربایجان، نیز یکی از فعالان رسانه‌ای و قدیمی زندانی است. او برای اولین بار در ۴ خرداد ۱۳۸۶ دستگیر و در ۸ اسفند همان سال با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. پس از آزادی از زندان نیز از بیماری‌‌های متعددی حاصل از فشارهای زندان از جمله کمر درد و ناراحتی های گوارشی رنج می‌برد. او در تاریخ ٢٠ تیرماه ۸۷ پس از احضار به شعبه ۱۵دادگاه انقلاب تهران بازداشت و برای طی کردن هشت سال محکومیت روانه‌ی زندان اوین شد. در ٢٢ خرداد ماه ١٣٨٧ اعلام شد که این روزنامه‌نگار از سوی همین دادگاه برای ” ارتباط با بیگانگان به ٧ سال و برای “تبلیغ علیه نظام” به یک سال حبس تعزیری محکوم و این حکم سپس از سوی دادگاه تجدید نظر تائید شد. او محروم از حق درمان و مرخصی است. تلاش هر روزه‌اش برای احیای حقوق زندانیان از او چهره‌ای نامدار در مبارزه برای بهبود شرایط دشوار بازداشت برای زندانیان عقیدتی ساخته است.

متین پور فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه تهران است.

افغانستان

 

نجیبه ایوبی

روزنامه‌نگار، زن، و فعال مدافع حقوق زنان که در «کشور عقاب‌ها» هر سه نقطه ضعف به حساب می آیند! اما وی رئیس موسسه رسانه‌یی کلید است، شبکه‌ای متشکل از ٨ دستگاه رادیویی با داشتن دوازده میلیون شنونده وسه نشریه چاپی به نام‌های هفته‌نامه کلید، هفته نامه مرسل (مخصوص خانم ها و خانواده ها) و مجله فرهنگی سپیده. اوهیچگاه اجازه نمی‌دهد مرعوب شود به زورمداری که زن بودنش را به رخ کشیده بود، با نشر برنامه‌ای که قرار بود با تهدید ممنوع شود، پاسخ داد. و در برابر تهدید دو مرد مسلحی که روزی به خانه‌اش رفته بودند و مادرش را ترسانده بودند، هم چون دیگر تهدید‌ها واکنش نشان داده بود: بدون ترس. او برنده ٢٠١٣ جایزه شجاعت در ژورنالیزم، بنیاد بین‌المللی رسانه‌های زنان است.

نجیبه ایوبی ، دانش کروخیل و نورالدین کارشیبوف روزنامه نگاران شجاع افغان و تاجیک

نجیبه ایوبی ، دانش کروخیل و نورالدین کارشیبوف روزنامه نگاران شجاع افغان و تاجیک

 

دانش کروخیل

دفاع از حقوق بشر، زنده نگاه داشتن روحیه حسابدهى و شفافیت در دولت و نخبه‌های سیاسی، و تشوق شهروندان به شراکت در زندگی سیاسی و مدنی، سه پایه اصلی آژانس مستقل خبری پژواک هستند که ده سال پیش از سوی دانش کروخیل تاسیس شد. این آژانس خبری دارای یک دفتر مرکزی در کابل و هشت دفتر ولایتی است که در روز ده‌ها خبر به زبان‌های پشتو و دری و انگلیسی تحت هدایت دانش کروخیل منتشر می‌کند. تلاش پژواک با مردم شریک ساختن معلومات دقیق و بى طرف در مورد رویدادها به سطح کشور است. این خبرگزاری پژواک صدای افغانستان است که دانش کروخیل زنده نگاه داشته است.

تاجیکستان

 

نورالدین کارشیبوف

نویسنده بیش از ۶٠٠ مقاله درباره اطلاع رسانی است. این روزنامه‌نگار همانگونه که خود دوست دارد بگوید از دوران خردسالگی در روزنامه‌نگاری « افتاده» است. نخستین مقاله‌اش را در دوران دبستان و در مجله‌ای برای کودکان منتشر کرد. اما نامداریش برای تاسیس اتحادیه ملی رسانه‌های مستقل تاجیکستان در سال ١٩٩٩ است که ریاست آن را همچنان بر عهده دارد. نورالدین کارشیبوف، مدافع پیگیر روزنامه‌نگاران در برابر فشار و سرکوب، مشوق رسانه به محترم شمردن موازین حرفه اخلاقی و دمکراتیک، و تلاش‌گر ارتقا قوانین تاجیکستان در راستای دمکراسی و آزادی بیشتر است. در کشوری که هنوز وحشت‌زده از جنگ داخلی است و در برابر اقدام‌های قدرت حاکمی تغییر گریز، اتحادیه ملی رسانه‌های مستقل تاجیکستان، دژ مستحکم روزنامه‌نگاری مستقل تاجیکستان و مروج فرهنگ دمکراتیک و کثرت‌گراست. این انجمن ملی که دارای سه دفتر محلی و سه بازوی عدلی در سراسر کشور است، به شکل روزمره موارد نقض آزادی اطلاع رسانی را رصد می‌کند و با برگزاری نشست‌های تبادل نظر و آموزشی همیار روزنامه‌نگاران مستقل است.