Reyhaneh-H

امروز شنبه ۲۰ اردیبهشت ماه برابر با ۱۰ ماه مه ساعت یک ربع به هشت به وقت ایران، پنج مامور به همراه رئیس اندرزگاه و رئیس حفاظت که از مسئولین مهم این ندامتگاه هستند، به بند زنان ریخته و ریحانه را از خواب بیدار می کنند. او با وحشت از خواب بلند شده و فکر میکند میخواهند با خشونت او را برای اجرای حکم ببرند.
این چند مرد مامور و خشن، همه وسایل ریحانه را میگردند. و به سوال ریحانه که دنبال چه می گردید، پاسخی نداده اند. تا ساعت نه صبح ظاهرا این تجسس ادامه داشته است.
جمهوری اسلامی ایران، اکنون اسیر یک پرونده شده ، پرونده ای که هزاران ابهام روی آن هست و حکومت و عوامل وزارت اطلاعات و سپاه قدس و دفتر ریاست جمهوری و دفتر ولایت فقیه اشان همه باهم نمیتوانند، این افتضاح بزرگ سیاسی را جمع وجور کنند.
یک دختر ۱۹ ساله از بد روزگار وارد تله ای شده که ظاهرا در انتهای آن قرار بوده کسی و یا کسانی کشته شوند.

مرتضی سربندی همکار قبلی وزارت اطلاعات که قصد تجاوز به ریحانه را داشته، در محل به قتل می رسد.
سناریو سازان، وارد تکمیل کردن ماجرا می شوند و با کتک و شلاق و زیر پا له کردن یک جوان ۱۹ ساله مغرور که قصد داشته در زندگیش سر به آسمان بزند، می خواهند که قتل را به عهده بگیرد و اگر به عهده نگیرد، خواهر کوچکترش و کل خانواده اش را به روز سیاه می نشانند.
این کاری است که بارها وبارها با هزاران خانواده انجام داده اند، این شغل شریف این جنابان است که زندگی میلیونها نفر در ایران را به خاک سیاه نشانده اند.
این بار وقتی میخواهند این دختر اکنون ۲۶ ساله را بعد از هفت سال زندان و شکنجه و خرد کردن روح و روانش، بکشند. خبر به بیرون دیوارهای بلند و مخوف زندان میرسد. خبر علنی تر میشود و جنبشی علیه این جنایت راه می افتد.
جنبشی که باعث می شود پرونده علنی تر شود و باعث می شود که طرفین یعنی قاضی و بازپرس و کل حکومتیها در یکطرف و خانواده ریحانه و خودش در طرف دیگر در محضر مردم حرف بزنند. این حرفها که اکنون تردست و شاملو و شعبانی و خانواده مقتول و خانواده ریحانه می زنند، در معرض قضاوت میلیونها نفر در ایران و در دنیا است. ریحانه دارد به نحو بسیار عالی و قهرمانانه با این ادعا نامه ها و دلنوشته هایش در محضر میلیونها نفر مردم عادل دنیا از خود دفاع می کند.
کمپین نجات ریحانه اکنون متکی است بر بارها و بارها اعتراضات بین المللی و کمپین های جهانی علیه احکام اعدام در ایران و افشاگریهای گسترده علیه این دستگاه مخوف و این زندانهای آدم سوزی حکومت اسلامی، خبر در خارج از کشور وسیعا منتشر می شود و تا همین امروز طومار نه به اعدام ریحانه را ۱۷۱هزار نفر امضا کرده اند.
این کمپین متکی است بر دخالت مسئولانه و همیشگی هنرمندان برای جلوگیری از اعدام جوانان و محکومین به اعدام، این کمپین متکی است به صدای اعتراض وکلایی که حرفشان را در دادگاهها به حساب نیاورده و خود این وکلا را به همراه متهمین زندانی می کردند.
این همه ظلم و سرکوب و تحمیل بی حقوقی، قطعا بی پاسخ نمی ماند. هیچگاه در دنیا هیچ دیکتاتوری تا ابد دوام و بقا نداشته است. اینرا بهتر است جنابان حداقل با دیدن دو فیلم تاریخی مرور کنند.
همین امروز یعنی لحظاتی که به ریحانه تعرض کرده و وسایل شخصی او را جستجو می کنند. از روسیه، سنگاپور، ایالات متحده امریکا و انگلستان چهار نفر این طومار را امضا کرده اند و این امضاها ادامه دارد. برای امضا به اینجا مراجعه کنید..

جمهوری اسلامی ایران به ارتباط ریحانه با بیرون زندان و ارسال نامه ها ویا وصیت نامه اش با صدای خود حساس است. نگاه کنید که وصیت نامه ریحانه را تاکنون در اینجا بیش از ۲۰ هزار نفر گوش داده اند. برای گوش دادن به وصیت نامه ریحانه با صدای خودش به اینجا مراجعه کنید..

سوال این است چرا رژیم حساس است، چرا نمی خواهد در وانفسای سیستم قضاوتی که هیچ حقی به قربانی و متهم نمی دهد، حداقل خود این قربانیان از خودشان دفاع کنند. و سئوال بعدی این است این همه علاقه و احترام و احساس زیبای دفاع از ریحانه توسط میلیونها نفر را حکومت اسلامی می خواهد چگونه پاسخ بدهد. به روش همیشگی بگیر و ببند و کافه را بهم زدن؟
همین جنابان که امروز ریختند داخل بند ریحانه و وسایل او را بهم زدند، دیده اند که نسیم این اعتراضات به بند زنان ندامتگاه شهر ری هم رسیده و یکبار دو هفته پیش، وقتی می خواستند ریحانه را ببرند ۲۰۰ زن در مقابل اینها ایستاده و گفته اند نمی گذاریم او را ببرید، چرا که فکر کردند برای اجرای حکم او را می برند. وقتی به این زنان معترض گفتید برای ملاقات و حرف زدن ریحانه را می بریم، گفتند ملاقات کننده را بیارید اینجا!
جمهوری اسلامی ایران باید بداند که صدای ریحانه به دنیا رسید، باید بداند که تا همین الان با هفت نامه که از سوی ریحانه علنی شده، همگان می توانند ببینند که در سیاهچالهای این حکومت چگونه اقرار می گیرند و چگونه انسان می کشند. در همین آخرین نامه ریحانه که امروز علنی شد، او از اعدام زنانی حرف می زنند که هیچگاه و هیچکس به دادشان نرسید، زنانی که صدایشان به بیرون این دیوارهای قطور و بلند زندان نرسید، امروز ریحانه صدای فاخته و فاخته ها است، که اعدام شدند و جان باختند. صدای زنی که فرزند شیر خوارش را به زور از او جدا کرده و می خواستند شیرش خشک شود تا زودتر اعدامش کنند. آیا کسی حاضر است بگوید چرا؟ اینها چه کسانی هستند که چنین بیرحم اند؟ اینها از چه دفاع میکنند که چنین وحشی و ناانسان هستند؟
این سئوالی است که اگر صدای ریحانه را نیز ساکت کنید، ریحانه های دیگر آنرا بلنند اعلام خواهند کرد. فراموش نکنید ریحانه در ادامه نازنین فاتحی ها و شهلا جاهدها و کبرا رحمانپور ها است که دارد فریاد می زند.
کمپین نجات ریحانه یکبار دیگر اعلام می کند که این پرونده که امروز اسنادش تا حدودی علنی شده است، احتیاج به یک بررسی مجدد دارد. ما خواهان بررسی پرونده ریحانه جباری با حضور قضات و وکلای بین المللی هستیم.
ما اعلام می کنیم که کمپین نجات ریحانه را تا آزادی او از زندان ادامه خواهیم داد. رژیم اسلامی و زندانبانها و همه عوامل و دست اندرکاران این پرونده باید بدانند که امروز دنیا به این صحنه ها نگاه می کند و ما از ۱۷۱ هزار امضا کننده و همه نهادهای بین المللی می خواهیم کمک کنند ریحانه نجات یابد. حکم اعدام ریحانه باید فورا ملغی شود! این پرونده باید بدون اعمال فشار نهادهای امنیتی حکومت اسلامی، در یک دادگاه بیطرف بین المللی مجددا بررسی شود.

کمپین نجات ریحانه جباری
۱۰ ماه مه ۲۰۱۴