این هفته چه فیلمی ببینیم؟

تنها بودن، سخت است. در رابطه ای بودن و احساس تنهایی کردن، بسیار سخت تر.
این احساسی است که خیلی ها تجربه اش کرده اند و داستانی است که فیلم And While We Were Here به تصویرش می کشد.
جین و لئونارد، زوج جوانى هستند که براى کار لئونارد چند هفته اى به شهرى در ایتالیا آمده اند. از اولى که داستان شروع می شود و از لحظه اى که سوار تاکسی می شوند و در سکوت کنار هم می نشینند، احساس می کنیم بینشان هیچ چیز نیست. نه دعوا می کنند و نه به ظاهر مشکل خاصی با هم دارند. لبخندهای تصنعی رد و بدل می کنند و شب ها با هم می خوابند ولی حتی رابطه جنسی شان بیشتر شبیه انجام وظیفه است تا ابراز عشق. لئونارد نوازنده ویولن است و برای اجرای کنسرت آمده، جین نویسنده است و در حال نوشتن کتابی بر اساس خاطرات مادربزرگش از جنگ جهانی. بیشتر اوقات لئونارد مشغول تمرین است و جین با گوشی به صحبت های مادربزرگش گوش می دهد.

while-we-were-here
یکی از آن روزها، جین تصمیم می گیرد کمی شهر را بگردد. بیشتر از روی بیحوصلگی تا ماجراجویی. همان روز است که با کیلب آشنا می شود. کیلب جوان یا در واقع نوجوانی نوزده ساله است. پر از زندگی و بی دغدغه و فارغ از دنیا. نه کاری دارد و نه حتی جایی ثابت برای زندگی. می گوید که با سازمانی که کارشان محافظت از دلفین ها است به آنجا آمده و کارش این است که دنیا را بگردد. جین نمی داند حرفش را باور کند یا نه ولی این اولین بار است که روی چهره سردش، لبخند می نشیند. تمام روز را با کیلب می گذراند و شب وقتی لئونارد به هتل برمی گردد، برای اولین بار جین بغلش می کند و می بوسدش و ما ناخودآگاه فکر می کنیم شاید از عذاب وجدان است و یا شاید گذراندن روز با پسری جوان، احساساتش را بیدار کرده، ولی لئونارد بعد از ساعت ها کار زیاد، خسته و بی حوصله است و متوجه نیست که با پس زدن جین – هرقدر با مهربانی – باعث می شود جین برایش مسلم شود که هیچ چیز نمی تواند بینشان علاقه ای دوباره به وجود آورد.
حدس زدن باقی ماجرا خیلی نبوغ نمی خواهد. جین مجذوب شور و احساسات کیلب می شود و ناخودآگاه شوهرش را با او مقایسه می کند، بدون اینکه به فکرش برسد که این مقایسه بسیار ناجوانمردانه است. در یک طرف پسرکی است که بزرگترین سرمایه اش، جوانی و بیخیالی اش است و همان برای زنی که دچار روزمرگی زندگی است، بزرگترین جذابیت است. در طرف مقابل مردی است مسئولیت پذیر که معنی زندگی را می داند، موفق است و باور دارد که باید به خواسته های هم احترام بگذارند، ولی مسئله ای که شکی درش نیست، این است که اگر بینشان کمترین احساس تعلقی وجود داشت، شخص سومی نمی توانست به آن راحتی بین رابطه شان بلغزد و همه چیز را بهم بریزد.
And While We Were Here داستانی برای گفتن دارد که شاید همه درکش نکنند. داستان زنی که در رابطه ای گیر کرده، رابطه ای که دیگر ارضایش نمی کند ولی نمی تواند ترکش کند، تنها به آن دلیل که مشکل خانمان براندازی بینشان وجود ندارد. مشکلی نیست ولی هیچ چیز دیگری هم در آن رابطه نیست. آیا خودخواهی است که کسی بخواهد دوباره زندگی را پیدا کند؟ آیا خوشحال نبودن، خودش به اندازه کافی دلیل نیست؟
فیلم پیش می رود و جین کم کم می فهمد که این تقصیر کسی نبوده که خودش را گم کرده و شاید واقعا برای دوباره یافتن خودش، به وجود دیگری نیاز نباشد. شاید گاهی باید بلند شویم، دنبال خودمان بگردیم و خودمان را پیدا کنیم. شاید خود تازه یافته مان را بیشتر دوست بداریم. شاید زندگی را زیباتر بیابیم. شاید.

* مریم زوینی دانش آموخته رشته تغذیه است ولی کار او همواره ترجمه در حوزه ادبیات بوده و علاقه اش به ویژه به هنر سینماست. هفت کتاب از ترجمه های او تا به حال در ایران منتشر شده است.