در پی جنگ فرسایشی و بیهوده به درازا کشیده شده با عراق، آیت الله خمینی جام زهر را لاجرعه سرکشید و بی قید و شرط قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل را پذیرفت.  در پرونده هسته ای، که ضرر و زیانش اگر بیشتر از جنگ نباشد کمتر از آن نیست، سیدعلی خامنه ای که خود را “خدعه”گر تر از خمینی می داند – و این شاید از نادر مواردی باشد که اشتباه نمی کند -، ترفندی به کار بسته تا اثر کشنده سرکشیدن جام زهر را خنثی نماید.  این ترفند، که کارآمد نیز هست، این است که به جای سرکشیدن لاجرعه، محتوای جام زهر ذره ذره نوشیده شود.  اگر به فرض به فردی ۵ گرم تریاک خورانده شود موجب مرگش می گردد، درحالی که، اگر همین مقدار کم کم و در فواصل زمانی به خوردش داده شود، نه تنها نمی میرد که نشئه و کیفور نیز می شود.  مذاکره کنندگان هسته ای نظام ولایت مطلقه فقیه با این ترفند مذاکرات را به پیش می برند وگرنه ممکن بود که مانند مورد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط خمینی، سید علی خامنه ای نیز به جای مذاکرات طولانی و فرسایشی با پذیرش قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل درمورد پرونده هسته ای، به یکباره قال قضیه را بکند و موضوع را مختومه کند.

این هفته، درپایان پنجمین ماه از دوره شش ماهه “توافقنامه ژنو”، دور پنجم مذاکرات درحالی در وین آغاز شد که در دور پیشین هیچ توافقی در مورد نگارش و تدوین متن توافق به دست نیامده بود.  به گزارش بی بی سی فارسی: «دور تازه مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی و گروه ۱+۵ روز دوشنبه ۲۶ خرداد در وین، پایتخت اتریش آغاز شد.  این نشست به ریاست مشترک محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی و کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، و با حضور نمایندگان امریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان برگزار شد.  روز قبل از این نشست، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در نشستی سه جانبه با امریکا و اتحادیه اروپا شرکت کرده بود که در آن ویلیام برنز، معاون وزیر امورخارجه امریکا و کاترین اشتون حضور داشتند».

 jeneva

حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، روز دوشنبه ۲۶ خرداد پس از حضور عباس عراقچی در مجلس به نقل از وی گفت: «میزان غنی سازی، تعداد و نوع و نسل سانتریفیوژها، آب سنگین اراک، حدود و کیفیت تحقیقات هسته ای، نحوه و زمان لغو تحریم ها» از جمله موارد اختلاف نظر است.  محمد جواد ظریف نیز ضمن طرح امکان تمدید مهلت مذاکرات برای شش ماه دیگر، گفت: «آنچه از بازیگران مختلف غربی به اشکال مختلف دیده و شنیده ایم، آنها نیز ابراز علاقه کرده اند که در همین فرصت تعیین شده شش ماهه، مذاکرات به نتیجه برسد».  شیخ حسن روحانی، رییس جمهوری نیز اعلام کرد: «اختلاف هایی بین جمهوری اسلامی و ۱+۵ وجود دارد و اما این اختلاف ها در پنج هفته باقی مانده تا پایان دور اول قابل حل و فصل است».  همچنین، در مقاله ای که به قلم محمد جواد ظریف در واشنگتن پست انتشار یافت آمده است: «اطمینان دارم که تا ماه آینده به یک توافق جامع می رسیم که به جهان اطمینان خواهد داد برنامه اتمی ایران صلح آمیز باقی خواهد ماند».

اما، طرف های دیگر مذاکرات، در این خوش بینی با مقامات حکومت آخوندی سهیم نیستند.  هفته گذشته، لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه، که ظاهرا در این مذاکرات نقش پلیس بد به او محول شده، گفته بود: «اگر ایران می خواهد به توافق نهایی با قدرت های جهانی دست پیدا کند، باید از خواسته خود برای داشتن هزاران سانتریفیوژ دست بردارد… ایران باید چندصد سانتریفیوژ داشته باشد اما خواهان استفاده از هزاران سانتریفیوژ است».

از این دو گزاره چنین برمی آید که اختلاف های بین طرفین مذاکرات گرد دو محور دور می زند: محور نخست شمار و نوع سانتریفیوژهایی است که حکومت آخوندی می تواند داشته باشد.  بنابر ادعای حکومت که از آن با شعار “حق مسلم” یاد می کند، قرار است کشور در آینده ۲۰ هزار مگاوات برق هسته ای تولید کند که برای تامین سوخت آن نیاز به صدهاهزار سانتریفیوژ دارد که البته سنگ اورانیوم آن به قدر کافی درکشور موجود نیست و باید از کشورهای دیگر وارد شود.  استدلال طرف مقابل این است که به فرض ساختن نیروگاه ها نیازی به این تعداد سانتریفیوژ نیست و مانند مورد نیروگاه هسته ای بوشهر، سازنده نیروگاه می تواند سوخت آن را نیز تامین کند.  مورد دوم، که دشوارتر و پیچیده تر است، لغو تحریم هایی است که اقتصاد کشور را دچار فلج و ورشکستگی نموده و به ادعای امریکایی ها دلیل اصلی آمدن جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره است.  عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه و مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی به خبرگزاری “ایسنا” می گوید: «دو موضوع است که درباره آن اتفاق نظر است: اصل غنی سازی یعنی در توافق نهایی غنی سازی ادامه می یابد اما کیفیت آن هنوز مشخص و قطعی نشده است و موضوع دوم برداشته شدن تحریم هاست، اما این که با چه سرعت و کیفیتی برداشته می شود مشخص نیست… یکی از توهماتی که وجود دارد این است که فکر می کنند به خاطر تحریم ها ایران پشت میز مذاکره آمده و تا وقتی این توهم هست انتظارات بی جا دارند».

مذاکره کننده ارشد حکومت آخوندی توضیح نمی دهد که دلیل واقعی “پشت میز مذاکره آمدن” چیست تا توهم برطرف شود و طرف ها دست از “انتظارات بی جا” بردارند.  به جای این توضیح، او حکم صادر می کند که: «تمام تحریم ها باید به طور کامل برداشته شود و هرجا برای رفع تحریم ها مشکل دارند مشکل آنهاست»!

شیخ حسن روحانی نیز نظر خود را، که هیچ پشتوانه مستند قابل اتکایی ندارد، چنین بیان می کند: «حتی اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، نظام تحریم ها قابل احیا نیست»!

اما، در شرایطی که حتی کودکان دبستانی نیز می دانند که آنچه حکومت آخوندی و شخص سید علی خامنه ای را به “نرمش قهرمانانه” و آمدن پای میز مذاکرات واداشته، چیزی جز اثر تحریم های کمرشکن و فلج کننده نیست، طبیعی است که حریفان کارکشته نخواهند برگ برنده خود را به آسانی از دست بدهند.  به گزارش “رادیو آلمان”: «اد رویس، عضو جمهوری خواه کمیسیون روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا و الیوت انجل عضو دموکرات این کمیسیون در حال جمع آوری امضای نمایندگان برای نامه ای خطاب به باراک اوباما هستند که در آن اشاره شده هر توافقی که به لغو تحریم ها علیه جمهوری اسلامی منجرشود، باید به تایید کنگره برسد».

در چنین شرایطی، می توان گفت که تنها موضوع توافق واقعی طرفین این است که برای حکومت آخوندی گریزگاهی جز تسلیم برای رهایی از بن بست نیست.

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8@gmail.com