GunhiLd-Ørstavik

GunhiLd-Ørstavik

نوشته: گونهیل اُرستاریک*

اگرچه از نیروی کار مردان هم در بیشتر محل‌های کار سوءاستفاده می‌شود، اما در عین حال، زنان کارگر بار سنگین دشواری‌های زیادی را بر دوش می‌کشند. برخی از این دشواری‌ها که بر شانه‌های زنان سنگینی می‌کنند، مشخص هستند و برخی هم در ظاهر فشاری نیست، اما روح و روان زنان را آزار می‌دهد. سبب تجاوز به حقوق زنان کارگر این است که بیشتر کارفرماها به این نتیجه رسیده‌اند که چشم‌هاشان را بر بی حقوقی کارگران و بویژه زنان، ببندند. بی حقوقی زنان و نادیده گرفتن خواسته‌های به حق آنها، هم می‌تواند به صورت فردی انجام شود و هم می‌تواند به صورت نابود کردن جنبش‌هایی باشد که برای سازماندهی زنان برای دست‌یابی به حقوق‌شان، فعال هستند.
در مورد پایمال کردن حقوق زنان، آسیا نمونه بارز است برای زن‌آزاری به طور مستقیم یا غیرمستقیم. پدیده‌ی زن‌آزاری هم در ارتباط است با شرکت‌های بین‌المللی که برای کسب سود بیشتر، تولید خود را به کشورهای آسیایی منتقل کرده‌اند. پایمال کردن حقوق زنان و آزار آنها پدیده‌ای است که به طور مرتب در گوشه ‌گوشه‌ی جهان به شکل‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی گوناگونی رخ می‌دهد. انگار که آزار جنسی خود زنان توسط نیروهایی که قرار است امنیت محل کار و ساختمان کارخانه یا مزرعه را تأمین کنند، کافی نیست که حتا کودکان آنها – آن گاه که مادر در کارخانه یا مزرعه کار می‌کند – که پشت نرده‌های آهنی و بیرون از ساختمان محل تولید، بازی می‌کنند هم، مورد تجاوز و آزار جنسی قرار می‌گیرند. این تجربه تلخ بیشتر کودکانی است که مادرشان برای لقمه نانی، ناگزیر است که هر روز از صبح تا شام، وقت و نیروی بازوی‌اش را در اختیار کارفرمایانی قرار دهد که اصول انسانی را به کلی فراموش کرده‌اند و در تبانی با نیروهای انتظامی و پلیس، هر نوع بی حقوقی زنان را مجاز می‌دانند. براساس گزارش سازمان‌های حقوق بشری، گاهی دختران جوان را استخدام می‌کنند تا ضمن کار در کارخانه یا مزرعه، از آنها در عشرتکده‌ها هم استفاده شود. تجربه تلخی که زنان شاهد آن هستند این است که، زنانی که دوران قاعدگی ماهانه را طی می‌کنند، حتا نوار بهداشتی‌‌شان هم کنترل می‌شود تا ثابت شود که او برای تعویض نوار بهداشتی‌‌، به وقت اضافی نیاز دارد یا نه. زنان مجبور می‌شوند به انجام آزمایش حاملگی که در صورت مثبت بودن، بی درنگ از کار اخراج می‌شوند. زنان کارگر در کشورهای آسیایی، هرگز برای دوران بارداری یا زایمان، از حق مرخصی زایمان یا استعلاجی برخوردار نیستند. تنها تجربه‌ای که روح و روان زن باردار کارگر را چون سایه دنبال می‌کند، تهدید به اخراج است و دیگر هیچ. زنان باید انتقال اجباری از محل کار، مصادره زمین، دستمزد ناچیز و اضافه کاری اجباری را تجربه کنند. اگر با وجود همه‌ی این فشارها، باز هم زنان در اندیشه‌ی سازماندهی خویش برای گرفتن حق خود باشند، کارفرما با حمایت نیروهای نظامی و پلیس، اتحادیه کارگری‌شان را نابود می‌کند.
یکی از زنان کنش‌گر جنبش زنان کارگر در آسیا، در پاسخ این پرسش که وضعیت زنان کارگر در آسیا چگونه است؟ می‌گوید: “اگر برده می‌خواهی، به دنبال زنان باش”

واقعیت‌های افشا شده

میلیون‌ها زن آسیایی، لباس و کفش‌های مارک داری مانند «نایک»، «آدیداس»، «جی استار» و «اچ اند ام» را تولید می‌کنند که ما مصرف می‌کنیم. در سال‌های اخیر و به دنبال فعالیت سازمان‌های کارگری محلی و بین‌المللی برای افشای شرایط غیرانسانی کارگران به طور عموم و زنان به طور ویژه، وضعیت و استاندارد بهتری توسط شرکت‌های چندملیتی در نظر گرفته شده است که در مقایسه با کشورهای اروپایی هنوز راه درازی در پیش است تا کرامت انسانی کارگر رعایت شود. در اساسنامه این شرکت‌ها مشی مدیریت چنان است که پیمان نامه‌های کارگری سازمان ملل، تعیین کرده، اما هرگز حتا یک درصد آن هم اجرا نمی‌شود. چند سال پیش یکی از کافه‌های مشهور دنیا به نام Friele می‌خواست برای تبلیغ کیفیت قهوه‌ای که سرو می‌کند از مزارعی که قهوه در آنجا تولید می‌شود، فیلم و گزارشی تبلیغی تهیه کند؛ در ارتباط با کسانی که قرار بود نقش قهوه چینان مزرعه را بازی کنند، از لباس و مزرعه‌ای استفاده کردند که در واقع چنین نبود. یعنی، صاحبان مزرعه قهوه و کافه مشهور، حقیقت را از چشم من و شما که مصرف کننده‌ی هر روزه قهوه آنها هستیم، پنهان کردند و دروغ به ما تحویل دادند. اکنون پرسش اساسی این است که آیا ما هم هرگز به این فکر بوده‌ایم که بدانیم، واقعیت پشت پرده‌ی آنچه مصرف می‌کنیم، چیست؟
تبعیض زنان می‌تواند منبع اقتصادی خوبی برای سرمایه‌های جهانی باشد. با دستمزد بسیار ناچیز، شرایط بد محیط کار و نبود سازماندهی منسجم برای دفاع از حقوق کارگران، زنان فقیر دنیا، با تولید خود، هر روز بر درآمد و دارایی شرکت‌های چندملیتی و سرمایه‌دارانی می‌افزایند که حتا یک لحظه در فکر سلامت آنها نیستند. در این شرکت‌ها، زنان روزهای درازی دارند که نور را به فراموشی بسپارند، اضافه کاری اجباری می‌کنند که بیشتر اوقات هم بدون حقوق اضافی است، در بیشتر کارخانه‌ها، مزارع یا هر محل کاری، هفت روز هفته را باید کار کنند. زنان مسئولیت اصلی تأمین معاش خانواده را به عهده دارند، هم اینان، مسئولیت کار خانه را هم بر عهده دارند. در چنین شرایطی است که پرداختن به کنش‌هایی که منتهی شود به سازماندهی سازمان‌ها یا اتحادیه‌های کارگری برای دفاع از حقوق کارگران، ممکن نیست. چرا که در کشورهایی که اصول پیمان‌نامه‌های جهانی رعایت نمی‌شود، عدم اجرای نظام کارگری هم از بدیهیات است و به طور معمول، دولت‌ها این وظیفه‌ی مهم را به عهده‌ی کارفرماها گذاشته‌اند. بررسی و ارزیابی سرمایه‌دار در کجای دنیا، به نفع کارگر بوده که در آسیا چنین باشد؟

زنان هندی و بنگلادشی در حال درست کردن توپ های جام جهانی

زنان کارگر در حال درست کردن توپ های جام جهانی

اگر صاحبان سرمایه، کسانی باشند بی‌تفاوت یا افرادی کور در مورد ابعاد جنسینی که در پیوند است به امور کاری، در بهترین حالت، شرایط کنونی را حفظ خواهند کرد و در بدترین شرایط، تلاش خواهند کرد تفاوت‌های اجتماعی و اقتصادی بر مبنای اصول جنسیتی را تقویت کنند.
بخش اقتصاد و بازرگانی، به طور معمول از اصطلاح «سطح زمین بازی» به عنوان استعاره‌ای برای استفاده از نیروی کارگر استفاده می‌کند که آن را هم سیستم برخورد شفاف و عادلانه توصیف می‌کند. همه‌ی کسانی که در زمین بازی با توپ بازی کرده‌اند، نیک می‌دانند که تنها زمین هموار، برای ارائه‌ی یک بازی خوب کافی نیست، اما به یقین لازم است. چنین مسابقه‌ای، افزون بر زمین خوب و هموار، نیاز به داوری بی طرف دارد و اصول و ضوابط تعیین شده از قبل.
در کشورهای غربی و از جمله نروژ، کشوری که من در آنجا زندگی می‌کنم، برای برابری حقوق زن و مرد و جلوگیری از بی حقوقی زنان، تلاشی مداوم از سوی جنبش زنان که ترکیبی است از زنان و مردان در کنار هم، صورت می‌گیرد. این برخورد عمومی نتیجه‌ی تلاش پیگیر جنبش زنان، آگاهی سازی اجتماعی و پاسخ‌های سیاسی می‌باشد.
اما با وجود تلاش و پیکار مداوم جنبش زنان برای حقوق و برابری جنسیتی در نروژ، هم جنبش زنان و هم جنبش کارگری این کشور در برابر بی حقوقی کارگران و به ویژه پایمال شدن حقوق زنان در سایر کشورهای دنیا، مُهر سکوت بر لب زده‌اند. جنبش زنان و کارگری این کشور در بحث‌های عمومی بین‌المللی در برابر مسئولیت بخش تجاری و صنعتی در حفظ و بهتر کردن شرایط حقوق بشر، خاموش مانده‌اند. انگار که حقوق بشر، برابری حقوق زنان و مردان، سازماندهی مبارزات کارگران و جنبش زنان، تنها محدود می‌شود به درون مرزهای این کشور. این بحث‌ها اما از طریق نهادهای مدنی و گاه خود مؤسسه‌های تجاری پیش برده شده است. همین بی عملی، موجب شده که جنبش زنان و کارگری نروژ از ابعاد کارکرد زنان و دانش و معرفت درباره‌ی حقوق کارگری در سایر کشورها، غافل و بی خبر بماند. البته نشانه‌هایی موجود است که خبر از تغییر این بی خبری می‌دهد. هم جنبش زنان و هم جنبش کارگری در آخرین بولتن‌های خود اعلام کرده‌اند که باید به جایگاه حقوق کارگران در عرصه‌ی بین‌المللی برگردیم و از این ناآگاهی خارج شویم.
اگر چنین شود، در یک حرکت مشترک و هماهنگ، به زودی شاهد پیکار علیه صنعت برده‌داری مدرن در جهان خواهیم بود. باشد که چنین شود.

*GunhiLd Ørstavik

منبع: فصل‌نامه وحدت، شماره دو ۲۰۱۴

* عباس شکری دارای دکترا در رشته ی “ارتباطات و روزنامه نگاری”، پژوهشگر خبرگزاری نروژ، نویسنده و مترجم آزاد و از همکاران تحریریه شهروند در اروپا است.
Abbasshokri @gmail.com