ایران وایر: شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب روز یک‌شنبه پنجم مرداد ماه (۲۷ ژوییه) به ریاست قاضی «صلواتی»، «سراج‌الدین میردامادی»، روزنامه‌نگار ایرانی را به شش سال حبس تعزیری محکوم کرد. او تیرماه ۹۲، در پی پیروزی حسن روحانی، از فرانسه به ایران بازگشت.

پیش از این، در اواخر خرداد امسال نیز «حسین نورانی نژاد»، فعال سیاسی و عضو جبهه مشارکت که از استرالیا به ایران بازگشته بود، به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.

نخستین برخورد با میردامادی در همان بدو بازگشت بود. پاسپورت او را ضبط کردند و حکم به ممنوع ‌الخروجی او دادند. اندکی بعد هم احضار و بازجویی شروع شد.

به گفته پدر سراج الدین، وی روی هم رفته ۲۰۰ ساعت (۱۰۰ ساعت توسط وزارت اطلاعات و ۱۰۰ ساعت توسط اطلاعات سپاه) بازجویی شده است.

او به سایت «جرس» گفت:«در بازجویی ها با استناد به مصاحبه هایش می‌گفتند چرا علیه نظام صحبت کرده و تاکید بیش‌تر آن ها بر روی این بوده که چرا از شخص رهبری انتقاد کرده است.»

نخستین گزارش درباره وضعیت سراج‌الدین میردامادی را خودش آبان ۹۲ در صفحه فیس بوکش نوشت: «امروز ۱۹ نوامبر (۲۸ آبان) در دادسرای اوین رسما “فعالیت تبلیغی علیه نظام” توسط بازپرس شعبه دوم به من تفهیم اتهام شد. من این اتهام را رد کردم و کتبا پاسخ دادم و با قید کفالت پدرم، موقتا بازداشت نشدم. یک پرونده توسط وزارت اطلاعات دولت دهم، دو سال قبل و یک پرونده دیگر توسط سپاه، اخیرا بعد از انتخابات تهیه و به دادسرای اوین ارسال شده بود که دادسرا دو پرونده را تجمیع کرده است.»

جلسه نخست محاکمه سراج الدین میردامادی، ۱۸ دی ماه ۹۲ برگزار و اتهام او تبلیغ علیه نظام اعلام شد. او را ۲۰ اردیبهشت امسال به شعبه دوم بازپرسی دادسرای اوین احضار و این بار حکم بازداشت وی را صادر کردند.

پدر میردامادی، دایی آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی است. او اندکی پس از صدور حکم بازداشت فرزندش در گفت‌و‌گو با وب‌سایت «روزآن‌لاین»، در واکنش به سئوالی درباره احتمال درخواست آزادی سراج الدین از آیت‌الله خامنه‌ای گفت: «احتیاجی هم به ایشان ندارم و زندگی ساده خودم را دارم. پسرم هم مسئولیت کارهایش برعهده خودش است و هیچ جرمی مرتکب نشده است. اصلا سراج هم توقع ندارد من به شخص آقای خامنه‌ای رو بیندازم. اما نکته مهم این است که با این نسبت نزدیک، این شرایط‌مان است، وای به حال مردمی که چنین نسبتی ندارند و چه قدر فشار و ظلم و ستم بر آن‌ها زیادتر است.»

دوم تیرماه امسال، میردامادی پس از ۴۳ روز بازداشت، موفق به دیدار با اعضای خانواده اش شد. «فاطمه السادات موسوی»، همسر وی در گزارشی کوتاه درباره این دیدار نوشت: «بالاخره اولین ملاقات بعد از ۴٣ روز بازداشت، امروز یک‌شنبه انجام شد. مادر عزیز و نازنین سراج الدین با آن حال رنجور به همراه برادر مهربانش از مشهد به دیدنش آمدند. کتاب‌ها و خوراکی‌ها پذیرفته نشد و پیش مأموران ماند. برایم تعریف کردند حال روحی خوبی داشته است که خداوند را از این بابت شاکرم. هم ‌سلولی دارد و نهج البلاغه امیر المومنین تنها کتابی است که در اختیارش گذاشته اند. هر از گاهی با چشم بند به هواخوری می برندش. چراغ سلولش شب‌ها نیز تا صبح روشن می ماند تا سیاهی و قساوت ظلم را حتی در ظلمت شب نبیند و از داشتن کاغذ و قلم محرومش کرده اند تا ننویسد آن‌چه را که باید…»

«صدرا میردامادی»، برادر سراج الدین نیز پس از این دیدار در گفت وگو با سایت کلمه درباره علت بازداشت برادرش گفت: «می خواستند بازداشت کنند تا فشاری باشد برای افراد دیگری که خارج از کشور هستند تا برنگردند. علنا هم قاضی صلواتی گفته که برنامه مان این است.»

یک هفته بعد از این دیدار، «گیتی پورفاضل»، وکیل میردامادی در گفت وگو با ایسنا خبر داد که اتهامات تازه ای علیه موکلش مطرح شده است: «اتهام میردامادی طبق کیفرخواست، فعالیت تبلیغی علیه نظام بود ولی با ارجاع پرونده از دادگاه به دادسرا، به اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور نیز متهم شد.»

پورفاضل هم‌چنین خبر داد که جلسه محاکمه سراج الدین میردامادی ۱۱ مرداد برگزار می شود. با این حال، به نظر می رسد که مسئولان قضایی تصمیم دیگری داشتند. گیتی پورفاضل، دوشنبه هفته گذشته به خبرگزاری «ایرنا» گفت: «دادگاه جلسه فوق العاده تشکیل داد و به این پرونده رسیدگی کرد.»

نتیجه این جلسه اکنون اعلام شده است؛ ۶ سال حبس تعزیری.

به یک سال پیش بازگردیم؛ جمعه پنجم مرداد ۹۲، حسن روحانی، رییس جمهور ایران سرخوش و بشاش از پیروزی در انتخابات در جمع ایرانیان مقیم نیوریورک لبخند می زند و سخنرانی می کند. متن سخنرانی او، نثری پر از آرایه های ادبی دارد و با چند بیت شعر هم آرایش شده است: «از گله‌های دیروز نگویید. گله‌ها را فراموش کنید که رنجیدن در مرام حافظ کافری است: وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم / که در طریقت ما کافری است رنجیدن.»

در آن روزها، «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران در صفحه فیس بوک خود نوشت که آن شب، شیرین ترین شب سفر حسن روحانی به امریکا بوده است.

طلایی ترین جمله حسن روحانی در این شب شیرین اما این بود: «این حق طبیعی هر ایرانی است که از سرزمین خود دیدار کند.»

این گفته ها در همان ماه های نخست، موجی از امیدواری را در میان فعالان سیاسی برانگیخت. آقای میردامادی پیش از گفته های حسن روحانی به ایران بازگشته بود و به تعبیر خانواده اش، اولین نفر بود.

زندگی او اکنون نه بر اساس منطق شب شیرین رییس جمهور ایران در نیویورک، بلکه بر اساس تصمیم یک روز تلخ در قوه قضاییه رقم خورده تا ابهام ها درباره دعوت حسن روحانی به ایران افزون‌تر شود.

«حسین»، پدر میردامادی دو ماه پیش در گفت وگو با وب سایت روزآن‌لاین با تاکید بر این که فرزندش به دلیل حسن نیتی که داشت، فریب صحبت ها و وعده های مسئولان برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور را خورد، گفت: «قاضی صلواتی تهدیدکرده و به سراج گفته با تو چنان رفتاری می کنیم که هیچ کدام از ایرانیان هوس آمدن به ایران را نکنند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. ما حرف های آقای روحانی را باور کنیم یا حرف های قاضی صلواتی را؟»