behbahani-baraheni

درگذشت بانوی بزرگ شعر فارسی، خانم سیمین بهبهانی، از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران، که تأثیر عمیقش بر شعر فارسی معاصر، و صدای رسایش در آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا، هرگز فراموش نخواهد شد، فرهنگ ایران بویژه شعر فارسی را در ماتمی عمیق فرو برد. او تازگی و تجدد خاصی در لحن شعر، بویژه در شکل غزل فارسی و تغزل معاصر به وجود آورد که همراه با حس مسئولیت اجتماعی و تاریخی، زبانزد خاص و عام بوده است. او نه تنها در شعرش صلای سربلندی آزادی بود، بل که غزل فارسی را به فضاهای جدیدی رهنمون شد که پیش از او شعر سنتی ایران از آنها غافل بود. حیاتی پر نعمت هنری برای کشور ما بود. در غزل به ندرت در تاریخ شعر ما شاعری با این نظم فکری در احیای گذشته ای به شکل امروزین همت کرده بود. شعرش چنان نزدیک بود هم از نظر بیان و هم محتوای آن بیان، که نام او را در شکل سنتی رو به تجدد امروزین، یکتا و بی نظیر به اعتلا رساند. زبانی که به کار گرفت هم از نظر تخیل و اندیشه درون آن و هم از نظر زیبایی و بصیرت آگاه و ناخودآگاه، و آن زنانگی دلنشین بیان بی همتا بود. بر همۀ اینها باید خِرَدی را افزود که نشانۀ سلامت نفس او و حس مسئولیت اجتماعی و تاریخی او بود. شعر دلنشینی که در آن عشق و مهر درونی از پشت فریاد اعتراض او علیه ظلمت و بدعهدی زمانه جلوه ای زیبا، دلسوزانه، توأم با حقیقت گویی داشت.

برای منِ ناچیز، خواهری دلسوز و مهربان بود. هرگز در شعر کلاسیک، این همه نوآوری توأم با اعتراض شاعرانۀ جدی، به جلوه ای به این بلندی و رسایی دست نیافته بود. بردن روح زبان جدید در قالب غزل، در راه ایجاد همبستگی نو بین شکل سنت ادبی فارسی با زبانی نوپرداز، فرصتی بزرگ فراهم کرد که بی شک قبالۀ آن تا ابد به نام او خواهد ماند.

خواهر بزرگ مهربان من، دوستی که از پلیدی و پلشتی و ظلم نفرت داشت، همۀ اذهان پاک و انساندوست و شعردوست، حرمت او را به عنوان یک انسان پاک نهاد و زنی با تسلطی بی همتا بر شعر کلاسیک فارسی، و هموار کردن راه آن شعر برای اقبال بیشتر در راه جاودانگی، تا زبان فارسی، شعر فارسی، و تا زبان و شعر وجود دارد، نگاه خواهند داشت.

برای شعر فارسی، سیمین بهبهانی نمرده است. گام در جاودانگی نام های جاویدان شاعران بزرگ ایران گذاشته است.

من مرگ هیچ عزیزی را بویژه این عزیز را، هرگز باور نمی کنم.

رضا براهنی

۲۹ مرداد ۱۳۹۳