ما آدم ها هرکدام برای خود در زندگی رویاهایی داریم. هنگام که برای رسیدن به رویاهایمان کوشش می کنیم، هرگز این گمان شوم در جانمان جولان نمی دهد که اگر خود زندگی در مخاطره باشد آیا رویا معنا خواهد داشت؟ شوربختانه این ستم در زمانه ی ما بر آدمی می رود که رشته ی نازک زندگی اش در دست کسانی است که جان انسان برایشان ارزشی ندارد. داستان ریحانه از همین گونه ی غلط درک از انسان و زندگی اوست.

دختر جوانی در دفاع از خود کاری می کند که چند لحظه بیشتر زمان نمی برد، اما به بهای دو زندگی تمام می شود. کسانی در پشت پرده هایی که ما مردم توان نوراندازی بر آن ها را نداریم، شرایط را برای پیشبرد مقاصد غیر انسانی خود مناسب می بینند و اشتباه نوجوانانه ی ریحانه و آن قربانی دیگر چه بسا مجوزی می شود برای قتلی که قاتلان، آسان برایش می توانند ریحانه را قاتل جلوه دهند.

این ها را در روزهای نخست مطرح شدن پرونده، خانواده ی مقتول هم مطرح می کردند، اما با ادامه ی کار همه چیز از زخم ریحانه در دفاع از خود و بدنش، به ترسیم قاتلی که او نبود راه برد و خانواده مقتول هم حرف های اولیه خود را فراموش کردند.

این ها را برای شرح پرونده ریحانه نمی نویسم. خوشبختانه مردم ما در واکنش به ستمی که بر ریحانه و خانواده ی او رفته است، رخساری از خود نشان دادند که ستودنی و احترام نهادنی است، زیرا به درستی می دانستند که داستان ریحانه داستان ستم بزرگی است که بویژه در این سه دهه بر زنان ایران رفته و

جلد شهروند 1510

جلد شهروند ۱۵۱۰

رواداشته شده و هیچکس از حکومتی ها ککشان هم نگزیده است.

داستان تحقیر و توهین و جسارت های بسیاری که همه روزه بر زنان ایران می رود و قانون در برابر این فجایع جانب زنان را نه تنها نمی گیرد، که به زیان آنان رای و داوری می کند، تاریخی به درازای طول عمر جمهوری اسلامی دارد.

زنان به دلیل زن بودن و زیبا بودن و یا زیبا پوشیدن، از منظر حکومت بر صندلی اتهام نشانده می شوند و حتی گاه خانواده ها هم در پشتیبانی از آنها تردید به خود راه می دهند، و یا در مواردی از حکومت هم ظالم تر می شوند و خود دست به جنایت علیه خواهران و مادران خویش می زنند! کما این که در ابتدای دستگیری ریحانه دستگاه حکومتی از همین تصور جاری جهت ترساندن و تنها گردانی ریحانه سود جست و او را قانع کرده بود که مادر و پدر و خانواده اش از او شرم دارند و خواهان مجازاتش هستند. در فضای ایران امروز این حرف ها را ریحانه ی مظلوم، و از منظر بازجویان محکوم، لابد باور کرده و هر آنچه آنها خواسته اند گفته تا زودتر از شر زندگی ای که دیگر برای او بهانه ای برای دل بستن به آن نمانده خلاص شود. دروغی که نمی دانیم تا امروز به بهای جان چند زن و دختر جوان دیگر ایران تمام شده است.

هوشمندی مادر ریحانه و حمایت ایرانیان درون و بیرون ایران از زندگی و جان جوان ریحانه مسیر این یکی پرونده را به سویی کشاند که آرزومندان قتل ریحانه نه گمان می کردند و نه انتظار داشتند.

در این یکی دو روزه که همه ی ما از ترس در مخاطره بودن جان ریحانه نیمه جان شده بودیم و از همه ی توان و امکانمان بهره می بردیم که خبر رسانی کنیم و مادر ریحانه هم شجاعانه در کنار جان جوان دخترش ایستاد، از مردم، هنرمندان و شخصیت های سیاسی و اجتماعی واکنش هایی را دیدیم که ستودنی و سپاس گفتنی بود. من در صفحه ی فیس بوکم از هموطنان پیام های همدلانه ای دریافت کردم که اشک انسان را درمی آورد. همین هموطنان بودند که کارزاری جهانی و پر جلوه برای نجات جان ریحانه تدارک دیدند و مطبوعات کشورهای محل سکونت خود را درگیر کردند و خبر را به گوش هرکسی حتی پاپ رساندند.

با نقل یکی دو نمونه از تلاش هایی که در پیوند با پرونده ریحانه جباری صورت گرفته و نیز نوشته زیبا و کوتاهی در مورد ریحانه، این ستون را می بندم و رویای بازگشت زندگی ریحانه به او و پایان کابوس های این همه ساله اش را در جان می پرورم.

“کمپین بین المللی نجات ریحانه جباری” یکی از نهادهایی بود که در طول این مدت کوشید که این مسئله را در سطح جهان مطرح کند، و نظر نهادهای حقوق بشری بین المللی را به این پرونده معطوف کند، که گزارش مفصلش را در همین شماره خواهید خواند.

و این هم یک نمونه دیگر از کوشش های ایرانیان برای طرح پرونده ی ریحانه در مجامع جهانی:

reyhaneh-jabbari-1” اعتراض به‌حکم اعدام ریحانه ابعاد گسترده‌تری پیدا می‌کند!

امروز رسانه‌های ایتالیا در مورد ریحانه جباری گزارش‌های مفصلی داشته و مصاحبه با شعله پاکروان مادر ریحانه وسیعا در ایتالیا منعکس شد.

تلویزیون سراسری ایتالیا در این مورد گزارشی پخش کرد، و تلویزیون «ایتالیا» با حضور معاون وزیر دادگستری ایتالیا برنامه ویژه‌ای در مورد حکم اعدام ریحانه سرگذشت ریحانه و سیستم قضایی جمهوری اسلامی داشت. معاون وزیر دادگستری ایتالیا در این مصاحبه گفت: هر کاری که بتوانیم انجام می‌دهیم تا ریحانه اعدام نشود.

خانم موگرینی جانشین کاترین اشتون امروز اعلام کرد که از طریق سفارت ایتالیا در تهران از مقامات جمهوری اسلامی ایران خواهان آزادی فوری ریحانه شده است.

وزیر امور خارجه ایتالیا نیز امروز در ایتالیا در پاسخ به خبرنگاران گفته است، ما در این مورد دخالت می‌کنیم و کمک خواهیم کرد ریحانه اعدام نشود.

سه سناتور ایتالیایی با ارسال نامه به سران حکومت اسلامی و پخش نامه‌های خود در فیس‌بوک و مدیای اجتماعی اعلام کرده‌اند برای نجات ریحانه هر کاری که در حد امکانات آن‌ها باشد انجام خواهند داد.

تعدادی از هنرمندان ایتالیا اعلام کرده‌اند، اگر احتیاج به جمع‌آوری کمک مالی باشد آن‌ها حاضرند برای نجات ریحانه کمک مالی جمع کنند.

طاهر جعفرزاده مسئول نهاد “ندا دی”* (روز ندا) که بیشترین فعالیت‌ها را در رسانه‌ای کردن خبر داشت، در مصاحبه با رسانه‌های ایتالیایی خواهان لغو فوری حکم اعدام ریحانه شده است. طاهر جعفر زاده با رادیو واتیکان مصاحبه کرد.

شعله پاکروان مادر ریحانه جباری از مادران ایتالیا، مقامات ایتالیا و واتیکان خواسته بود کمک کنند فرزندش به آغوش خانواده برگردد، امروز نماینده واتیکان با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که واتیکان و پاپ، هر اقدامی که لازم باشد انجام خواهند داد.

و این هم آن نوشته ای که نویسنده اش خواسته گمنام بماند:

ریحانه رنگ می شود، رویا می شود، نامش جابجا می شود

ریحانه رُخش به رنگ رخسار دخترهای ما می شود

ریحانه رنگ زنده گی می گیرد، جانش از ترس رها می شود

ریحانه می ماند تا مرگ خجل شود، دستانش از لرزش جدا می شود!

اگر من و تو ما شویم، از خودبینی و خودخواهی رها شویم

ریحانه نیز از کابوس های مرگ و زندان رها می شود.

* ندا آقاسلطان دختر جوانی که در جریان جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ توسط نیروهای جمهوری اسلامی در روز روشن و در خیابان در برابر چشم جهان به ضرب گلوله کشته شد و زان پس به عنوان سمبل آزادیخواهی مردم ایران در جهان مطرح شده است. گفتنی ست که ضارب او یک بسیجی به نام عباس کارگرجاوید معرفی شد، که هرگز به دادگاه نرفت و ناپدید شد.