فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته

 

الف

پرسپولیس در دی ماه سال ۱۳۴۲ شمسی توسط علی عبده در شمیرانات و محل بولینگ عبده تأسیس و به سرعت به محبوب‌ترین تیم کشور و آسیا تبدیل شد. این تیم در دوران حیات ۱۵ ساله‌اش از بدو تأسیس تا پیروزی انقلاب تنها یک مدیرعامل را به خود دید و از ثبات مدیریتی برخوردار بود.

پس از پیروزی انقلاب، مرحوم عزیزی و فرامرز امینیان به طور موقت از سوی تربیت بدنی مأمور اداره‌ی پرسپولیس شدند. پس از تشکیل بنیاد مستضعفان باشگاه پرسپولیس و بولینگ و تأسیسات آن که درآمدزا بود مصادره و در اختیار این بنیاد قرار گرفت. در سال ۱۳۶۰، سازمان تربیت بدنی نام بولینگ عبده و پرسپولیس را به مجموعه ورزشی «شهید چمران» تغییر داد که با مخالفت‌های جدی بازیکنان این تیم روبرو شد.

در سال‌های ابتدایی دهه‌ ۶۰ به خاطر نگاهی که مسئولان رژیم به ورزش و به ویژه فوتبال داشتند نه بنیاد مستضعفان و نه تربیت بدنی حاضر به‌ اداره‌ی پرسپولیس و یا تخصیص بودجه به آن نبودند و رتق و فتق امور این تیم با علی پروین و محمود خردبین بود که در نقش بازیکن، مربی و سرپرست به اداره‌‌ی این تیم نیز مشغول بودند. در این دوران پروین پرسپولیس را از طریق هدایایی که از طریق فوتبال‌دوستان و هوادارانش می‌گرفت و با کمترین هزینه اداره می‌کرد.

در سال ۶۵ بنیاد مستضعفان تصمیم به اداره‌ی تیم گرفت و مدیریت آن را به عباس وکیل مدیر بخش «رفاه و ‏تفریحات سالم» بنیاد مستضعفان سپرد. وکیل که از فعالان مؤتلفه بود مدیرکل سازمان ایرانگردی و جهانگردی شد. وی نام پرسپولیس را به «آزادی» تغییر داد. اما چند روز بعد در ۲۷ بهمن ۱۳۶۵ تربیت بدنی به خاطر تهدیدات امنیتی، با صدور اطلاعیه‌ای نام باشگاه را به «پیروزی» تغییر داد. چرا که مسئولان امنیتی از این که ده‌ها هزار تماشاگر فریاد «آزادی، آزادی» در استادیوم و خیابان‌ها سر دهند هراس داشتند.

وکیل، در آستانه‌ی حضور پرسپولیس در مسابقات قهرمانی باشگاه‌های آسیا در سال ۶۷ بر اساس سیاست قهرمان‌زدایی، پروین را که محبوبیت چشمگیری داشت از سرمربیگری پرسپولیس کنار گذاشت، اما پس از شکست پرسپولیس از تیم محمدان بنگلادش که در تاریخ فوتبال ایران سابقه نداشت و حذف این تیم از مسابقات برکنار گردید و پروین دوباره به پرسپولیس بازگشت. گفته می‌شد بازیکنان پرسپولیس به خاطر مخالفت با تصمیم وکیل، به عمد بازی را به تیم محمدان واگذار کردند. پس از برکناری وکیل، عباس گلیجانی و طباطبایی اداره‌ی پرسپولیس را به عهده گرفتند، اما همه‌ کاره‌ی پرسپولیس تا سال ۶۹

مدیران باشگاه پرسپولیس در دوره های مختلف بالا از راست: عباس انصاری فرد، حبیب کاشانی، امیر عابدینی پایین: اکبرغمخوار، محمود سالارکیا، حجت الاسلام زم

همچنان علی پروین بود که در قالب یک تیم و با روش‌های سنتی آن را اداره می‌کرد و نه باشگاه ورزشی.

در دوران ریاست رفیق دوست بر بنیاد مستضعفان تمایلی در مسئولان این نهاد برای اداره‌ی پرسپولیس نبود و به همین دلیل اداره‌ی آن به تربیت بدنی واگذار شد. غفوری فرد ریاست این سازمان در سال ۱۳۷۰ امتیاز باشگاه را به مؤسسه فرهنگی ورزشی پیروزی مرکب از حسین محلوجی وزیر معادن و فلزات، امیر عابدینی استاندار سابق لرستان، آذربایجان شرقی، خراسان و معاونت وزارت صنایع و عباس انصاری‌فرد که مدیرعامل وقت پرسپولیس و مسئول حراست سازمان تربیت بدنی و مدیرکل حوزه ریاست این سازمان بود هبه داد.

از سوی دیگر شرکت فرهنگی و ورزشی پرسپولیس در تاریخ ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۷۰ با ۵/۵۰ درصد سهام توسط اسماعیل وفایی یکی از سرمایه‌داران بنام ایران، ۴۹ درصد توسط سازمان تربیت بدنی و نیم درصد سهام توسط حسین منتظرالموعود، تاسیس و خود را مالک باشگاه معرفی ‌کرد. سرمایه این شرکت ۱۰۰ هزار تومان بود که به ۱۰۰ سهم هزارتومانی تقسیم شده بود که ۳۵ هزار تومان آن پرداخت شده و بقیه در تعهد صاحبان سهام بود!

عباس انصاری فرد نماینده سازمان تربیت بدنی به سمت رییس هیات مدیره و حسین منتظر‌الموعود به سمت نایب رییس هیات مدیره و اسماعیل وفایی به سمت عضو هیات مدیره و مدیرعامل به مدت دو سال انتخاب شدند.

بعدها در دهه‌ی ۸۰ دعوای حقوقی بین سهامداران فوق و رقبایشان پیش آمد که دادگاه چنانچه انتظار می‌رفت رای به مالکیت تربیت بدنی داد.

پرسپولیس از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶در دوران وزارت حسین محلوجی بر وزارت معادن و فلزات، تحت مدیریت این وزارت بود و حسن (امیر) عابدینی مدیرعامل پرسپولیس و سپس رئیس فدراسیون فوتبال شد.

عابدینی از قِبَل فوتبال به ثروت هنگفتی رسید و سرمایه‌گذاری زیادی در دوبی و داخل کشور دارد. همسران او خریدهایشان را از دبی و برندهای مشهور جهان می‌کنند.

مدیرعاملی پرسپولیس بعد از تغییر دولت و بازگشت پرسپولیس به بنیاد مستضعفان همچنان با عابدینی بود. سال ۷۹ در دوران ریاست فروزنده بر بنیاد مستضعفان نوبت حجت‌الاسلام محمدعلی زم و سازمان تبلیغات اسلامی رسید تا از خوان نعمت پرسپولیس بهره‌مند شوند. زم به خاطر وجود پتانسیل تبلیغاتی پرسپولیس برای تبلیغات این سازمان، تصمیم گرفت از این برند در جهت جذب جوانان و علاقه‌مندان استفاده نماید.

زم در مورد دلیل خرید باشگاه پرسپولیس گفت:

«گفتم می‌روم با کارخانه‌ای مثل سامسونگ یا ال‌جی قرارداد می‌بندم تا محصولاتی با برند پرسپولیس عرضه کنند و آن وقت می‌توانستم مثلا بگویم هوادار پرسپولیس کسی است که یخچال و جاروبرقی و آب‌میوه‌گیر خانه‌اش برند پرسپولیس باشد…. به هر حال ظرف سه روز فهمیدم چهارصد میلیونی که عابدینی گفته در واقع یک میلیارد و پنجاه میلیون است و او به من گفته چهارصد میلیون که عقب نزنم.

البته ما با همان چهارصدتایی که عابدینی گفته بود جلو رفتیم. برای چهارصد میلیون دیگر هم چک دو ماهه دادیم. هیات مدیره‌ باشگاه را هم به ریاست خودم و با حضور محمد فروزنده، عابدینی، کزازی، شکرریز و محلوجی راه انداختیم… من در شهر جدید هشتگرد یک میلیون متر برای پرسپولیس زمین گرفتم و کار آن را تا مرحله صدور سند پیش برده بودم؛ یک میلیون متر زمین با پنجاه واحد آپارتمانی ساخته شده که فقط کلیدشان را باید به دست ما می‌دادند. قرار بود حوزه در ازای این زمین، امور فرهنگی هشتگرد را در دست بگیرد و آن را اداره کند.»

یک آخوند پس از آن که سال‌ها مسئولیت حوزه‌ی هنری و سینمای کشور و … را به عهده داشت سر از باشگاه‌داری هم در آورد و حالا که رستوران دار هم شده است.

پس از زم، مدیریت پرسپولیس به عباس انصاری‌فرد که مهره‌ای امنیتی بود رسید. میراث او برای پرسپولیس چک‌های بی‌محلی بود که بی‌دریغ خرج شده بود و باعث شد انصاری‌فرد مدت‌ها از دست طلبکارها فراری و ناپدید شود.

سپس مدیریت بین علی پروین، علی میرزایی دست به دست شد تا دوباره مهرعلیزاده رئیس سازمان تربیت بدنی دست به کار شود و اداره این باشگاه را به سردار اکبر غمخوار بسپارد که مسئول لجستیک سپاه پاسداران بود و معاونت جهانگردی و ایرانگردی رفیق دوست در بنیاد مستضعفان را نیز به عهده

علی پروین از بازیکنان قدیمی و بعد مربی و مدیر باشگاه پرسپولیس

علی پروین از بازیکنان قدیمی و بعد مربی و مدیر باشگاه پرسپولیس

داشت.

غمخوار پرتنش‌ترین و بحرانی‌ترین دوران مدیریت پرسپولیس را رقم زد و سرانجام به دلیل اختلاف و دودستگی و عدم موفقیت، این تیم را ترک کرد.
حجت‌الله خطیب، مدیر کل تربیت‌بدنی تهران با توجه به روابط گسترده‌ای که با مسئولان سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال داشت به مدیرعاملی پرسپولیس رسید و سرانجام بخاطر ناتوانی مجبور به استعفا شد. پس از کناره‌گیری خطیب مراکز نظارتی، قبول مسئولیت او در پرسپولیس را مغایر قانون و جرم تلقی کرده و او را تحت پیگرد قرار دادند.

محمدحسن انصاری فرد مدیرعامل بعدی بود که او نیز کاری از پیش نبرد و بر میزان بدهی‌های این تیم افزود و پس از برکناری با اتهامات گوناگونی از سوی جانشیانش روبرو شد. بعد از وی در دوران احمدی نژاد، حبیب کاشانی عضو شورای شهر تهران که دارای سال‌ها سابقه‌ی جبهه و چندین سال فرماندهی حوزه بسیج در غرب تهران بود، مدیرعامل پرسپولیس شد. به خاطر بی‌کفایتی وی و دیگر مدیران پرسپولیس و عدم شناخت قوانین بین‌المللی به ویژه در ارتباط با قرارداد‌های بین‌المللی این باشگاه در پی فسخ قرارداد یکجانبه‌ی رافائل ادرئو مهاجم اهل نیجریه، با بحران مواجه شد. دادگاه عالی ورزش در مورد رافائل که از بیماری هپاتیت رنج می‌برد و تنها در شش بازی به میدان رفت پرسپولیس را موظف دانست که ۴۲هزار یورو به وی، ۱۳۲ هزار یورو به باشگاه فنلاندی “کوپیان پالاسیورا” و ۱۵ هزار فرانک سوئیس به دادگاه بابت داوری پرونده بپردازد، اما دیرکرد در پرداخت‌ها، نه تنها باعث افزایش جریمه‌ها شد، بلکه فیفا را نیز واداشت فدراسیون فوتبال ایران را مجبور به کسر شش امتیاز از تیم پرسپولیس کند و در صورت طولانی تر شدن این تاخیر، احتمال سقوط پرسپولیس به رقابت‌های دسته یک نیز وجود داشت. بازیکنان بی‌کفایت خارجی که توسط دلالان با هزینه‌‌ی بسیار زیاد به پرسپولیس و دیگر تیم‌ها تحمیل می‌شوند یکی از راه‌های سرکیسه‌کردن باشگاه و غارت اموال عمومی است.

بعد از او داریوش مصطفوی شانس خود را آزمود. در این دوران ضرابی همکلاسی محسن آقازاده‌ی علی‌آبادی رئیس تربیت بدنی مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس شد.

دوباره حبیب کاشانی به پرسپولیس آمد. حضور سعیدلو معاون اول اجرایی احمدی‌نژاد و مدیریت عامل سردار رویانیان نیز نتوانست مشکلات مشکلات پرسپولیس را حل و فصل کند.

فداحسین مالکی در شهریور ۱۳۹۱ به عنوان عضو و رییس هیأت مدیره باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس انتخاب شد. نگاهی به پیشینه‌ی ‌او اهمیت ریاست هیأت مدیره پرسپولیس را می‌رساند. وی حساس‌ترین دوران به عنوان سفیر فوق العاده و نماینده تام الاختیار جمهوری اسلامی ایران در افغانستان مشغول بود. دورانی که صدور تروریسم و ایجاد ناامنی و بحران اهداف اصلی دولت جمهوری در افغانستان را تشکیل می‌دادند.

او در دوران جنگ فرماندار زاهدان بود و همزمان مسئولیت پشتیبانی از لشکر ۴۱ ثارالله سپاه و لشکر ۸۸ زرهی ارتش را به عهده داشت. بعد از جنگ مدیرکل ستادی وزارت کشور شد و همزمان ریاست هیأت تخلفات وزارت کشور را نیز عهده دار گردید. سپس معاون سیاسی و امنیتی استانداری همدان و استان مرکزی شد. عاقبت به معاونت سازمان بازرسی کل کشور منصوب گردید و همزمان عضویت در هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری شورای نگهبان در استان تهران را همراه با ابراهیمی از بیت‌ رهبری، علی رازینی و مصلحی وزیر سابق اطلاعات، بر عهده داشت. بعد از روی کار آمدن احمدی نژاد به دعوت او در ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور به عنوان جانشین رئیس جمهور و دبیرکل ستاد به خدمت مشغول شد.

دهه هشتاد با دعواهای مدیریتی و جنگ سهام آغاز شد و تغییرات پی در پی مدیران و مربیان نفس این تیم را گرفت و باعث شد نتایج ضعیفی برای این تیم که در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ قوی‌ترین تیم ایران بود رقم بخورد و روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر بگذارد.

perspolis-fans-Hبه هیأت مدیره پرسپولیس از سال ۱۳۸۱ تا کنون نگاه کنید.

سال ۱۳۸۱: اکبر غمخوار، سید‌ضیاءالدین شجاعی برهان، محمود خسروی وفا، جلیل سازگارنژاد، محمد دادکان، جعفر کاشانی، پورمحمدی

اکبر غمخوار همه کاره بود. محمود خسروی وفا مسئول حفاظت خامنه‌ای در اوایل انقلاب، از نزدیکان بیت رهبری و نزدیک به سه دهه مسئول فدراسیون جانبازان و معلولین است و معاون وزارت ورزش و جوانان. جلیل سازگارنژاد عضو هیأت رئیسه مجلس ششم. سید ضیاءالدین شجاعی برهان عضو هیأت مدیره شرکت نفت پارس، مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری ری، عضو هیأت مدیره موسسه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی و پورمحمدی به منظور تزریق پول به باشگاه در هیأت مدیره قرار داده شده بودند.

در این دوران علی پروین را از تیم دور کردند و با این که پرسپولیس با مربیگری او و ناصر ابراهیمی به قهرمانی در لیگ رسیده بود بگوویچ را جانشین او کردند. پروین نیز با خرید امتیاز تیم آذربایجان با نام سرخپوشان در بازی‌های زیرگروه لیگ دسته دوم شرکت کرد و راهی مرحله‌ی بعدی شد. بازی‌های این تیم نزدیک به ده‌هزار نفر تماشاگر داشت که مبین محبوبیت پروین بود. به همین دلیل او را در سال ۸۳ دوباره با عنوان مدیر فنی به پرسپولیس بازگرداندند.

سال ۱۳۸۳ حجت‌الله خطیب، سیدضیاء‌الدین شجاعی برهان، ابراهیم آشتیانی، پورمحمدی ، محمدرضا زادمهر، جعفر کاشانی

محمد دادکان، جعفر کاشانی، ابراهیم آشتیانی، و محمدرضا زادمهر جزو پیشکسوتان پرسپولیس بودند و عملاً نفوذ چندانی در مدیریت تیم نداشتند و تنها به منظور جور شدن جنس در هیأت مدیره انتخاب شده بودند.

سال ۱۳۸۴ محمد مایلی کهن، علی سعیدلو، عباس انصاری فرد، فداحسین مالکی، محمدحسین نژاد فلاح

احمدی‌نژاد به قدرت رسیده بود و تلاش می‌کرد نزدیکان‌ خودش را در هیأت مدیره جاسازی کند.

۱۳۸۶ حبیب کاشانی، حسن بیادی، پرویز سروری، محمد حسین نژاد فلاح، علی سعید لو

در این دوره نیازی به حضور پیشکسوت‌ها ندیدند. محمد مایلی کهن هم نه از موضع پیشکسوتی بلکه به خاطر آن که کارمند تربیت بدنی بود انتخاب شد. پرویز سروری عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس، فداحسین مالکی با سابقه‌ی امنیتی، محمدحسین نژاد فلاح نماینده ساوجبلاغ و معاون سابق احمدی‌نژاد و بنیاد شهید، عباس انصاری فرد مسئول سابق حراست تربیت بدنی، سعید لو از نزدیکان احمدی نژاد و معاون او، حبیب کاشانی، بسیجی و عضو شورای شهر، بیادی عضو شورای شهر.

افراد کمترین تخصصی در فوتبال نداشتند و تنها به مدد نزدیکی به قدرت به هیأت مدیره راه یافته بودند.

۱۳۸۷ داریوش مصطفوی، محمدرضا آخوندی، محمدحسین نژاد فلاح، علی سعیدلو، حسین هدایتی

محمدرضا آخوندی سخنگو و مدیر سابق روابط عمومی سازمان تربیت بدنی از نزدیکان احمدی‌نژاد و مهرداد بذرپاش بود که می‌رفت تا مدیرعامل باشگاه سایپا هم بشود که با مخالفت‌های جدی روبرو شد. حسین هدایتی را به خاطر کمک مالی به باشگاه با وعده‌ی فروش سهام پرسپولیس به هیأت مدیره بردند. در این دوران قاضی علی محدثی که سابقاً معاون کمیته انضباطی فوتبال بود و دارای پست قضایی در دادگستری، به ریاست کمیته انضباطی تیم پرسپولیس رسید.

۱۳۹۰ محمد رویانیان، محمدحسین نژاد فلاح، علی پروین، محمد پنجعلی، لطف‌الله فروزنده دهکردی

در این دوره با توجه به حضور علی پروین و محمد پنجعلی سعی شد تا حدودی دل پیشکسوت‌ها را به دست آورده و آن‌ها را در مدیریت سهیم کنند. سردار رویانیان از مدیریت سوخت به پرسپولیس منتقل شد تا تزریق سرمایه‌های مالی به باشگاه را هدایت کند و سردار لطف‌الله فروزنده دهکردی وزن سپاهیان را سنگین‌تر می‌کند.

۱۳۹۱ فداحسین مالکی، مهدی تاج، محمد رویانیان، علی پروین، محمد حسین نژاد فلاح

فداحسین مالکی، امنیتی، مهدی تاج و رویانیان سپاهی، محمدحسین نژاد فلاح نماینده سابق مجلس و مشاور وزیر ورزش و جوانان. در این دوران از بهروز ریخته‌گران سرمایه‌دار وابسته به نظام اهل اصفهان و همچنین سردار محمد کوثری بازیکن سابق ابومسلم خراسان و فرمانده سپاه محمد رسول‌الله و عضو کمیسیون امنیت مجلس و فرهاد دانشجو وزیر آموزش عالی به عنوان اعضای احتمالی هیأت مدیره نام برده می‌شد.

۱۳۹۲ محمد جمشیدی، محمد حسن نامی، محمود خوردبین، رویانیان، علی پروین، محمد صادق اکبری

دوباره همه چیز زیر و رو می‌شود. محمدصادق اکبری معاون بخش جوانان وزارت ورزش و جوانان به ریاست هیأت مدیره می‌رسد. محمد حسن نامی وزیر ارتباطات و فن‌آوری است و محمد جمشیدی سال‌ها ریاست هیأت مدیره باشگاه پیکان را به عهده داشته و پس از مخالفت‌‌های جدی مجبور به کناره‌‌گیری از باشگاه پیکان می‌شود تا همزمان در دو هیأت رئیسه حضور نداشته باشد.

در آخرین تغییر و تحولات عابدینی که مدیرعامل داماش بود قائم مقام باشگاه پرسپولیس شد تا برای جانشینی رویانیان دورخیز کرده باشد.

در سال‌های اخیر محمدمهدی نبی، جمشید زارع و بهروز منتقمی که سال‌ها در سازمان تربیت بدنی و … مسئولیت داشتند قائم مقام پرسپولیس بوده‌اند.

معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس محمود سالارکیا معاون بدنام امور زندان‌ها دادستان عمومی و انقلاب تهران سعید مرتضوی است که مدت‌ها سوژه‌ی مطبوعات بود.

ادامه دارد