بخش دوم

در بخش های پیشین در مورد دام های زندگی، روش های شناخت آنها و انواع دام ها بحث شد. اکنون ادامه انواع دام ها:

دو دام مربوط به عزت نفس عبارت است از احساس نقص و شکست.

 

woman-aloneاحساس نقص و کمبود

با این دام، شما دایم احساس معیوب بودن و نقص درونی دارید و باور دارید که اصولا برای هیچ کس حتی نزدیکانتان قابل دوست داشتن نیستید. احساس نقص و کمبود همه جا و در تمام افکار، احساسات و رفتار شما خود را نشان می دهد. دلیل بروز این احساس و افتادن در این دام این است که به عنوان یک کودک نه تنها به خاطر آنچه بودید احترام دریافت نمی کردید، بلکه دایم به دلیل نقص هایی که به شما نسبت داده می شد سرزنش می شدید. به تدریج این سرزنش ها درونی شده و خود را بی ارزش تر از آن می بینید که مورد عشق قرار گیرید. اکنون به عنوان یک بزرگسال از عاشق شدن می ترسید، زیرا باور این مسئله که نزدیک شدن آدم ها به شما به خاطر ارزشمندی تان است برایتان دشوار است بنابراین دایم انتظار طرد از طرف دیگران دارید.

 

احساس شکست

این احساس به معنی عدم کفایت در دستیابی به توفیق در تحصیل، شغل، ورزش و دیگر موقعیت های اجتماعی است. شما معتقدید که در مقایسه با همردیفان خود، توفیقی نداشته اید. دلیل این حالت این است که به عنوان یک کودک به خاطر عدم توفیق تحقیر شده اید. ممکن است اختلال یادگیری داشته اید، یا به اندازه کافی برای داشتن و تسلط برخی مهارت ها مانند خواندن آموزش ندیده باشید، یا این که دایم مقایسه شده اید و دیگر کودکان همیشه بهتر از شما ارزیابی شده باشند. ممکن است احمق، بی شعور، بی استعداد و یا تنبل صدا شده اید. اکنون به عنوان یک بزرگسال این دام زندگی را با بزرگ نمایی بیش از اندازه شکست هایتان در خود، ادامه داده اید و راهی را انتخاب کرده اید که مطمئن شوید که پیام “شکست خورده” در مورد شما صحت دارد.

 

دو دامی که با خودابرازی و درخواست نیازهای واقعی ربط دارد عبارت است از اطاعت و استانداردهای سخت

 

اطاعت

با این تله، شما نیازها و تمایلات خود را برای خوشنودسازی دیگران و ارضای نیازهای آنها ایثار می کنید. اجازه می دهید دیگران شما را کنترل کنند و این کار را با این احساس انجام می دهید که اگر خودتان را مقدم بدارید مرتکب گناه شده اید و یا مورد تنبیه یا طرد از ناحیه دیگران به دلیل عدم اطاعت قرار خواهید گرفت. دلیل افتادن به این دام این است که به عنوان یک کودک افراد نزدیک به شما، احتمالا والدینتان، شما را وادار به اطاعت کرده اند. به عنوان یک بزرگسال با وارد شدن در رابطه هایی که طرف مقابل به سر شما مسلط می شود، شما را کنترل می کند و از شما اطاعت می خواهد و با ارتباط با آدم هایی که دایم از شما درخواست دارند و اجازه نمی دهند شما خواسته های خود را مطرح کنید به زمان احساس کودکی یعنی “اطاعت” باز می گردید.

 

استانداردهای سخت و طاقت فرسا

اگر شما در چنین تله ای گیر افتاده اید، انتظارات بسیار زیاد و سختگیرانه ای نسبت به خود دارید. همچنین تاکید بسیار زیادی روی پول، موقعیت اقتصادی، موفقیت، زیبایی، سلامتی، حس تکمیل کردن و انجام دادن کاری و رابطه رضایتبخش می کنید. یعنی می خواهید همه چیز زندگی شما حتی لذت بردن شما کامل باشد تا حس کنید خوشبخت هستید که این امر هرگز روی نمی دهد، زیرا معیارهای شما به سختی قابل دسترس است. همچنین شما این معیارهای سختگیرانه را در مورد دیگران هم به کار می برید و با این ملاک های سخت، دیگران و خود را مورد قضاوت قرار می دهید و زندگی را برای خود و دیگران دشوار می کنید. علت افتادن در این دام این است که وقتی کودک بودید از شما انتظار بهترین ها می رفت و آموزش داده شده اید که هرچیز غیرکاملی محکوم به شکست است و نیز یادگرفته اید که هرکاری می کنید به اندازه کافی خوب نیست.

 

آخرین تله زندگی

حق به جانب بودن و یا خودبرتر بینی

این دام زندگی، مربوط به توانایی پذیرش محدودیت های واقعی زندگی است. افراد درگیر با این تله، احساس خاص بودن، ویژه بودن و برتری از دیگران و قوانین را دارند. آنها اصرار دارند که خواسته هایشان به محض ابراز بایستی برآورده شود و دلایل دیگران برای عدم انجام و یا تاخیر غیرقابل قبول و یا مشمول تنبیه و هزینه است. این افراد با خود نظم بخشی مشکل دارند. بسیاری از آدم هایی که گرفتار چنین تله ای هستند بچه های لوس و ناز پرورده هستند. این افراد در کودکی همه خواسته هایشان بدون هیچ محدودیتی و شرایطی ارضا شده است، لذا یاد نگرفته اند که خود کنترلی داشته باشند و قوانین وضع شده را رعایت کنند. به عنوان فرد بزرگسال آنها از این که خواسته شان برآورده نشود و یا با تأخیر ارضا شود عصبانی و خشمگین می شوند.

اکنون شما می توانید بفهمید که در کدام تله زندگی گیر افتاده اید.

اگر احساس می کنید در یک دام به سختی گیر افتاده اید و یا درگیر چند دام به طور هم زمان هستید برای شناخت بیشتر خواستگاه و نحوه رهایی و همچنین برای رسیدن به آرامش، صلح درونی و شادکامی به یاری یک متخصص ورزیده در این زمینه نیازمندید. برای گشودن این بندها از زندگی خود نیاز به راهی آگاه و ورزیده و کار همسخت و مداوم دارید.

Courtesy of Care to Change Organization

  • Care to Change سازمان غیر انتفاعی است که در جهت افزایش سطح بهداشت روانی و اجتماعی جامعه ایرانی فعالیت می کند

* دکتر نسترن ادیب راد مشاور خانواده و جوانان در ایران و کانادا، مولف و مترجم پنج جلد کتاب در این زمینه است.