نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته /۱۵

پس از در اختیار گرفتن تمامی اهرم‌های سیاسی و قضایی و مقننه و فرهنگی کشور و تصدی پست‌های امنیتی و نظامی آن‌ها به سینما و ورزش و … هم دست‌درازی می‌کنند. در زمینه‌ی ورزش با حضور حجت‌الاسلام علیپور در هیأت رئیسه‌ی فوتبال نقش‌آفرینی روحانیت در فوتبال به سطح جدیدی ارتقا پیدا می‌کند.

دکتر خدابخش مدیرکل اداره ورزش و جوانان استان اصفهان از نقش کلیدی روحانیت در توسعه ورزش می‌گوید:

«مردم کلام حق را از زبان روحانیت می‌شنوند و روحانیون می‌توانند مردم را به سمت ورزش سوق دهند تا جمعیت هفت درصدی ورزشکار کشور به هفتاد درصد ارتقاء یابد.»

ریاست کمیسیون ورزش مجلس هم به آخوند سیدجلال یحیی‌زاده نماینده تفت و میبد در مجلس می‌رسد که در فروردین ۹۲ فوت کرد. جلالی مربی تراکتورسازی تبریز پس از مرگ وی می‌گوید:‌

«در واقع مرحوم یحیی زاده به این کمیسیون هویت داد. چون کمیسیون ورزش وقتی که شکل گرفت، من تا قبل از اینکه آقای یحیی زاده جلسات کارشناسی بگذارند اصلاً نمی‌دانستم که مجلس این کمیسیون را هم دارد. ایشان کارشناسان را در کمیسیون فرهنگی مجلس جمع می‌کردند و اشراف خوبی نسبت به ورزش ها پیدا کرده بودند به خصوص فوتبال. و در این زمینه توصیه‌های خوبی داشتند. من یادم هست یک روز گفتم حاج آقا ما توی فوتبال نقص قانون داریم بالاخره وظیفه مجلس است. ایشان گفت ما که حرفی نداریم. فدراسیون، نهادها، پیشکسوت‌ها بیایند و طرحی را بیاورند در مجلس، بنده و همکارانم آن را مطرح کرده و پافشاری می‌کنیم تا تصویب بشود.»

جلالی در مورد تسلط وی به مشکلات فوتبال می‌گوید:

«عرض کردم ایشان در این مدت فضای همه باشگاه ها را می‌شناخت. من یادم هست وقتی با ایشان صحبت می‌کردم و ایشان در مورد مشکلات فوتبال سئوال می‌کرد اگر من دوتا می‌گفتم خود ایشان پنج تا می‌گفت. کاملاً اشراف داشتند نسبت به مشکلاتی که در فوتبال وجود دارد و همیشه در نهایت ایشان کاملاً متمرکز می‌شد روی اصلی ترین مشکلات که همان ضعف مدیریت بود.»

فیروز کریمی مربی سابق تیم‌های پاس، استقلال، داماش و صبای قم که جزو مربیان «منشوری» محسوب می‌شود و سال‌ها از هدایت تیم‌های لیگ برتر محروم بود خواستار حضور روحانیت در ورزش شد:

«زمانی که مربی تیم صبای قم بودم، چندین بار به مدرسه علمیه فیضیه رفتم و با طلاب صحبت می‌کردم متوجه روحیه با نشاط آنان شدم، آنها ورزش را خوب می شناسند، ولی چون در جامعه این مطلب جا نیفتاده است این تصور ایجاد شده است که روحانیت رابطه با ورزش ندارد؛ در حالی که بسیاری از طلاب از تحلیل گران و استعدادهای عالی ورزش هستند…. طلاب و روحانیون می‌بایست نسبت به مسائل ورزش عمیق تر وارد شوند، تا هر چه بیشتر روح معنویت به کالبد ورزش تزریق شود.»

در ۲۹ مهرماه ۱۳۹۱ ناگهان رسانه‌ها خبر دادند که ۴۵ روحانی جوان در بازی ایران و کره جنوبی وارد استادیوم یکصد هزار نفری آزادی شدند. ظاهراً «طلاب با دیدن ضعف کشور در عرصه فرهنگی و تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم تقویت قوای فرهنگی وارد این عرصه شدند.»

سپس حضور آخوندها در استادیوم آزادی به منظور ساماندهی جمعیت تشدید شد. در اسفند ماه ۱۳۹۱ روح‌الله سلحشور مدیر روابط عمومی حوزه علمیه تهران اظهار داشت:«برای دیدار ۲ تیم پرسپولیس و استقلال که قرار است روز جمعه در استادیوم آزادی برگزار شود ما ۱۰۰ نفر از روحانیون را برای حضور در بین تماشاگران از ساعت ۷ صبح به استادیوم آزادی اعزام خواهیم کرد. وی افزود: به خاطر اینکه طرفداران هر دو تیم یک روز قبل از آغاز این مسابقه به تهران می‌آیند تصمیمات به این صورت گرفته شد که ۱۵ نفر از روحانیون را به جمع این طرفداران اعزام کنیم. خوشبختانه مسئولان شهرداری تهران برای این هواداران کمپ‌های مخصوصی را برای سپری کردن شب تدارک دیده‌اند که نفرات اعزامی از حوزه علمیه تهران نیز در کنار این هواداران در کمپ ها حضور خواهند داشت.»

آخوندها در استادیوم آزادی مورد تمسخر مردم قرار گرفتند، اما مگر از رو می‌روند.

در این میان رسانه‌های خبری از تسلط روحانیت به فوتبال خبر دادند و به سراغ آیت‌الله غلامعلی صفایی بوشهری نماینده خامنه‌ای و امام‌جمعه بوشهر و نماینده‌ی مجلس خبرگان رهبری رفتند و از او به عنوان کارشناس فوتبال یادکردند. بادمجان دورقاب‌چینان از تسلط او به فوتبال خبر می‌دادند و علاقه‌ی جرزینهو ستاره‌ی مشهور دهه‌ی ۷۰ تیم برزیل برای دیدار با او که البته محقق نشد.

غلامحسین مظلومی ملی پوش سابق ایران و باشگاه تاج از دیدار خود با خامنه‌ای و شناخت او از فوتبال و ورزشکاران خبر داد و گفت:

«پیش از آنکه حرفم را آغاز کنم و شرایطم را برای ایشان تشریح کنم، ایشان تمامی شرایط من را می‌دانستند. از خاطرات خود درباره بازی‌های من گفتند و درباره بیماری‌ام صحبت کردند. … نکته‌ای که برای من بسیار جالب توجه بود، اینکه ایشان به دقت مسائل ورزشی را زیرنfootball-Hظر دارند و تمامی ورزشکاران را می‌شناسند.» او همچنین اضافه کرد که « این دیدار انرژی مثبت زیادی به من داد و پس از بازگشت احساس کردم که حالم بهتر است و از دیروز برای نخستین بار تمرینات خود را شروع کردم. در کنار دوستان قدیمی‌ام فوتبال بازی کردم و احساس می‌کنم که این دیدار انرژی مجددی به من داده است.»

وی بعد از دیدار با خامنه‌ای و این اظهارنظر به معاونت فنی باشگاه استقلال منصوب شد.

روحانیت به نیمکت باشگاه‌ها هم راه پیدا می‌کند. چنانکه در عکس می‌بینید آن‌ها در تمرین تیم فوتبال پدیده‌‌ی شاندیز در کنار میثاقیان مربی و محسن پهلوان مقدم مالک تیم حضور دارند.

 

دلالان یکی از ارکان فساد در فوتبال ایران

اقتصاد ایران اسیر واسطه‌ها و دلالان گوناگون بازار است. بخش عظیم تجارت ایران از طریق قاچاق کالا به داخل و خارج از کشور صورت می‌‌گیرد. قراردادهای مربوط به اکتشاف و سرمایه‌گذاری در مناطق نفت و گاز ایران توسط دلالان و واسطه‌های حکومتی انجام می‌شود و از این راه سالانه میلیاردها دلار پول به جیب وابستگان رژیم می‌رود. نفت ایران توسط دلالان روی آب‌ها فروخته می‌شود و پول نفت فروخته شده در دنیا توسط آن‌ها جا به جا می‌شود. آقازادگان و وابستگان مقامات درجه اول حکومت نقش اساسی و ویژه در این فساد دارند. مقامات رژیم هّم و غم‌شان را گذاشته‌اند روی دور زدن قوانین و مقررات بین‌المللی. تلویزیون دولتی، بازی‌های فوتبال را از تلویزیون الجزیره اسپرت به سرقت برده و بدون رعایت قانون کپی رایت و مالکیت و … پخش می‌کند. در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت دست دلالان و مقامات حکومتی از فوتبال کوتاه باشد و از طرف نهادهای نظارتی برخورد جدی با آن‌ها صورت گیرد. دلالانی که به گفته کارشناسان، سالانه نزدیک ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان از درآمد ۵۰۰ تا ۸۰۰ میلیاردی فوتبال را از آن خود می‌کنند.

فیفا برای جلوگیری از ورود پدیده‌ی دلالی به فوتبال، با ایجاد «مدیر برنامه» یا همان «ایجنت» در روند نقل و انتقالات، شغلی مشخص در فوتبال را به وجود آورده است تا همه چیز شفاف و قابل کنترل باشد. مدیر برنامه‌ها در واقع، واسطه انتقال بازیکنان هستند و مطابق عرف جهانی بین ۵ تا ۱۰ درصد از کل مبلغ قرارداد یک بازیکن را به عنوان حق‌الزحمه دریافت می‌کنند، ولی در ایران قضیه فرق می‌کند برخی واسطه‌ها تا ۷۰ درصد سهم می‌برند.

دلالان با گرفتن درصدهای بالایی از قرارداد، بازیکنان را به تیم‌های معروف گسیل می‌دارند و یا حتی در مقاطعی آن‌ها را در لیست‌ بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی قرار می‌دهند تا قیمت‌شان در بازار نقل و انتقالات بالا رود.

عبدالرحمان شاه‌حسینی یکی از قضات ارشد رژیم و رئیس سابق کمیته انضباطی فوتبال می‌گوید:‌

«عده‌ای هستند که از طریق روابط ناسالم با مدیران و واسطه‌های مدیران، بعضی از بازیکنان را به تیم‌ها تحمیل می‌کنند و در قبال آن پول می‌گیرند. اسم این افراد دلال نیست. دلالی یک حرفه است که در قانون کار و تجارت هم به آن اشاره شده. در فوتبال همتراز دلالی، شغل مدیر برنامه را داریم؛ افرادی که از سوی فیفا مجوز نقل و انتقال بازیکن و مربی دارند و درصد مشخصی از قرارداد آنها را به‌عنوان حق‌العمل دریافت می‌کنند. کار چاق‌کن‌ها افرادی غیررسمی و پنهان هستند که یکی از مفسده‌های فوتبال ایران محسوب می‌شوند. همین چند روز قبل فوتبالیستی که پدرش از دوستان نزدیک من است تماس گرفت و گفت برای عضویت در یک تیم تهرانی تست داده، اما یک واسطه گفته باید دو میلیون تومان بدهی تا قرارداد ببندی. این یکی از مصادیق آشکار فساد است که نمونه‌هایی از این دست در فوتبال ایران کم نداریم.»

وی همچنین در مورد عدم برخورد مدیران عالی فدراسیون ورزش با پدیده‌ی کارچاق کنی می‌گوید:

«طی دو سال اخیر در جلسات مختلف به پدیده شوم کارچاق کنی و قراردادهای پنهان در فوتبال اشاره کردم و راهکارهای بازدارنده ارائه دادم، اما متاسفانه تا تاریخ جدایی هیچ اقدام موثری از سوی مدیران عالی فدراسیون و ورزش انجام نشد. مردم بدانند قسمت اعظم هزینه‌های فوتبال از بیت‌المال تامین می‌شود و عدم نظارت بر نحوه هزینه‌ها حیف و میل بیت‌المال را در برخواهد داشت.»

در ۲۶ تیرماه ۱۳۹۱ خبرگزاری فوتبال ایران پارس طی گزارشی اعلام کرد که به لیست ۱۰۱ دلال فوتبال که از طریق فدراسیون فوتبال با مهر «محرمانه»‌ی قرمز رنگ به «اطلاع هیات‌ها و باشگاه‌ها رسیده تا با این افراد همکاری نکنند» دست یافته است. همه چیز روشن است و مسئولان فدراسیون به خوبی با دلالان آشنا هستند. بنا به ادعای این خبرگزاری «این لیست پر از نکته است، پر از اسامی آشنا و ناآشنا، کسانی که بسیاری از تیم ها را به ورطه نابودی کشانده اند و شکایت های فراوانی را روانه فدراسیون فوتبال و محاکم قضایی کرده‌اند.» همچنین « از قشر روزنامه نگار هم از سردبیر بگیرید تا معاون سردبیر و خبرنگار و پیشکسوت خبری هم در این لیست دیده می شود. از دلالان قدیمی تا تازه به دوران رسیده ها.»

خبرگزاری فوتبال ایران پارس همچنین در مورد نحوه‌ی چپاول سرمایه‌های ملی توسط دلالان از قول عزیز محمدی رئیس سابق سازمان لیگ برتر می‌نویسد:

‌«یه روز یکی از این ایجنتهای رسمی فیفا رو صدا زدم تا بیاد درباره ورود بازیکنان افریقایی به فوتبال ایران توضیح دهد. پرسیدم بالاترین پولی که یه بازیکن آفریقایی در کشور خودش می گیرد و بازیکن ملی و بزرگ باشد چقدر است؟ گفت حداکثر ۵۰ هزار دلار! گفتم شما ۸۰تا ۱۰۰هزار دلار به آن‌ها بدهید. چرا آنها را بیش از ۲۰۰هزار دلار به فوتبال ایران قالب می کنید؟ خدا شاهد است به من گفت ما همان مبلغ واقعی را اعلام و درخواست می‌کنیم، اما مدیرعامل و مربی‌ها به ما می‌گویند بنویس ۲۵۰ یا۳۰۰هزار دلار تا۱۰درصد هم بیشتر از سهمت بهت بدهیم» و خبرنگار ادامه می‌دهد:

«نکته جالب آنجاست که قرارداد رسمی با همین بازیکنان در حد ۳۰هزار دلار است و قرارداد داخلی آن رقم‌ها خواهد بود…»

همین گزارش از نحوه‌ی چپاول سرمایه‌های کشور توسط مصطفی آجورلو که در مقام مسئول لجستیک سپاه پاسداران از وزارت نفت محموله‌ی نفت تحویل می‌گرفت و پایش در قرارداد کرسنت هم گیر است نوشت:

«باشگاه استیل آذین با پول‌های حسین هدایتی و مدیرعاملی مصطفی آجورلو خواست انقلابی در فوتبال ایران به وجود بیاورد. آنها ستاره‌های بزرگ را به تیم آوردند تا با قهرمانی دهان همه منتقدان را ببندند. آن روزها مدیرعامل استیل آذین دست به کار عجیبی زد و مربی ای که با مبلغ ۳۰۰هزار دلار در حاشیه خلیج فارس به دنبال کار بود را با قراردادی نزدیک به یک و نیم میلیون دلار به باشگاه آورد! مدیر برنامه های او بعد از رفتن «تمبوکویچ» به سازمان لیگ تعهد داد و توافق کرد که پولی مطالبه نخواهد کرد. امروز خبر رسیده «استاد» به فیفا شکایت کرده و خواستار یک میلیارد و دویست میلیون تومان شده است.»

غالب فوتبالیست‌هایی که توسط دلالان به فوتبال ایران تحمیل می‌شوند در تیم‌هایشان بازی نمی‌کنند، اما عده‌ای را به نان و نوا می‌رسانند. خبرگزاری فوتبال ایران پارس از قول عزیز محمدی می‌نویسد:

«چند فصل قبل یک تیم از برزیل آوردند و همه بازیکنانش به همه تیم‌ها رفتند. در سال ۸۸-۸۷ ، تعداد بازیکنان ۴۸نفر بود که ۶۳۵۳۹ دقیقه بازی کردند و از بین آنها یازده نفر زیر ۵۰۰ دقیقه بازی کردند. در سال ۸۹-۸۸ این تعداد به ۴۹ نفر رسید که مجموعا ۵۹۵۰۷ دقیقه بازی کردند که ۹ نفر زیر ۵۰۰ دقیقه بودند. در سال ۹۰-۸۹ این تعداد به ۵۶ نفر رسید که مجموعا ۵۹۴۰۸ دقیقه بازی کردند که ۲۰ نفر زیر ۵۰۰ دقیقه بودند و در سال ۹۱-۹۰ این تعداد به ۵۵ نفر رسید که مجموعا ۵۳۵۲۳ دقیقه بازی کردند که ۲۱ نفر زیر ۵۰۰ دقیقه بودند. جالب اینکه از این ۲۱نفر چهار نفر بازی نکردند و ۳ نفر زیر ۱۰۰دقیقه بازی کردند.»

حسن روشن فوتبالیست ملی‌پوش سابق ایران در ۵ اوت ۲۰۰۹ در گفتگو با دویچه‌وله می‌گوید:

«دوستی به من مراجعه کرد و پرسید که یک بازیکن چند درصد از حقوقش را باید به مربی‌اش بدهد؟ من گفتم، چون من نمی‌دانم و با این مسایل ارتباط ندارم باید بپرسم. ولی شما بفرمایید چه جوری، مثلا با برادر خانمش قرارداد بسته بودند، با ایشان چه جوری قرارداد بسته‌اند؟ گفت، ایشان قرارداد ۲۰ میلیون تومانی امضاء کرده، در سطح جوانان بود البته، ولی فقط ۶۰۰ هزارتومان به او دادند. یعنی اصلا درصدی این وسط نبوده. به خاطر این آنهایی که دستشان باز است … »

در اردیبهشت ۹۱ رسانه‌های رژیم خبر از سوءاستفاده جنسی یک دلال از نوجوانان دادند:‌

«گستاخی یک دلال به حدی رسید که ناجوانمردانه ۱۵ نوجوان معصوم را مورد آزار جنسی قرار داد. متهم که یک دلال فوتبال است ۱۵ نوجوان اصفهانی را به عضویت یک باشگاه فوتبال درآورده‌ و در خوابگاه شبانه‌روزی مورد آزار و اذیت قرار داده و از آن‌ها فیلمبرداری کرده است. پسران نوجوانی که با رویای فوتبالیست شدن‌ میلیون‌ها تومان پول به یک دلال داده بودند به جای شهرت آزار و اذیت جنسی نصیب‌شان شد.

با توجه به اینکه شاکیان اعلام کرده بودند از سوی متهم مورد آزار جنسی نیز قرار گرفته‌اند و فیلمی هم در این خصوص به دست آمده و محل وقوع جرم و دستگیری متهم هم تهران بوده ماموران پرونده را به دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستادند و قاضی شعبه ۷۷ بعد از بررسی اولیه پرونده نواقصی را در تحقیقات دید و دستور رفع آنها را صادر کرد.»

اما تا به امروز هیچ خبر دیگری در مورد این پرونده انتشار نیافته است.

در ۹ خرداد ۱۳۸۹ رسانه‌ها خبر از سررفتن حوصله‌ی فدراسیون و لیگ برتر از دست یک مربی لیگ‌ برتری دادند. این رسانه‌ها او را متهم به انجام انواع و اقسام فساد کردند که کمترین آن دلالی بود، اما خبری از نام وی و یا پیگیری موضوع نشد:

«دود کردن پنج میلیون تومان بی‌زبان از طریق مصرف مواد مخدر، ارائه پیشنهاد غیراخلاقی به یک بازیکن رده پایه‌ای برای بازی دادن وی، به جیب زدن رقمی حدود یکصد میلیون تومان از طریق جذب یک فوتبالیست بنجل خارجی، داشتن رابطه نامشروع و زیرسئوال بردن یک باشگاه اخلاق‌مدار و ده‌ها مشکل اخلاقی دیگر» از جمله اتهاماتی بود که برای «آقای پ» برشمردند. رسانه‌ها اطلاع دادند که «اخبار عجیب، متفاوت و آزاردهنده‌ای پیرامون همین «آقای پ» شنیده‌اند» که دود از کله‌شان بلند شده است! و همچنین اطلاع دادند که یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال وی را «ام‌الفساد» فوتبال خوانده است.

علی لطیفی فوتبالیست ایرانی حاضر در جام جهانی ۱۹۹۸ و یکی از لژیونرهای ایرانی در مورد دلایل افت فوتبال ایران می‌گوید:

«دلیل این مسئله عدم حضور مربیان سالم و کار بلد در فوتبال پایه است. حضور افراد ناسالم که هیچ چیز از فوتبال نمی دانند و آبرویی هم ندارند و لذا بدون توجه به پیشرفت فوتبال پایه فقط به کسب درآمد فکر می کنند و البته به جز پول کارهای کثیف دیگری می‌کنند که من از گفتنش شرم دارم.»

دلال‌ها تنها به داخل کشور منحصر نمی‌شوند. دلالان ایرانی خارج از کشور نیز به واسطه‌ی روابطی که با هرم قدرت و چهره‌های سیاسی در داخل کشور دارند از این خوان یغما استفاده می‌برند. خشایار محسنی متولد ۱۳۵۳ در تهران یکی از آن‌هاست. وی که دلال باشگاه آدمیراواکر اتریش بود، امروز مالک باشگاه دی‌استرادای اسلواکی است و پای علی پروین و ناصر حجازی را هم به این باشگاه باز کرد. هرکجا که پرونده‌ی فساد در فوتبال ایران مطرح می‌شود یک پای او در آن‌جا دیده می‌شود.

خبرگزاری فارس در مورد او گزارش داد:

«خشایار محسنی دلال فوتبال بزرگ شده کشور اتریش است و پیش از حضور در فوتبال، به عنوان بادیگارد فعالیت می‌کرد که به لحاظ ارتباط نزدیک با برخی سیاسیون وقت وارد فوتبال ایران شد. اولین بازیکن فوتبال ایران که از محسنی ضربه خورد، مهرداد میناوند است. … او یکی از عوامل مهمی بود که

خشایار محسنی

خشایار محسنی

باعث جدایی میناوند از گراتش شد.

محسنی اغلب بازیکنان بی تجربه ایران را به اتریش برد تا بتواند به هر نحوی از کنار آنها کسب درآمد کند. … محسنی که آن زمان ۱۸ سال سن داشت، کم کم توانست با گرفتن ارتباط با دلالها و آوردن بازیکنان خارجی به فوتبال ایران پول زیادی به جیب بزند. یکی از باشگاه‌هایی که با زحمات او رو به نابودی رفت، باشگاه عقاب تهران بود. محسنی بعدها توانست به وابسته نزدیکی با مدیر وقت پرسپولیس، آری هان را به عنوان سرمربی به این تیم بیاورد. در همان زمان نیز، بارها با شانتاژ کردن این مربی، باعث شد تا او بدون مرخصی ایران را ترک کند که در نهایت نیز قراردادش فسخ شد. او سه بازیکن خارجی نیز در پرسپولیس داشت که بارها باعث شد به تمرینات این تیم نروند و برای باشگاهشان دردسر درست کنند.

اما شاهکار اساسی او جعل رضایتنامه برای یونگ مربی سابق استیل آذین بود که با این کار باعث شد تا فیفا ۱۲ امتیاز از این تیم در لیگ دسته اول کم کند. این مربی هلندی که متوجه شده بود جعل سند توسط محسنی صورت گرفته، به فیفا شکایت برد. هنوز پاره ای از فعالیت های و تحرکات این دلال معروف فوتبال ایران پنهان مانده است.

محسنی به دلیل بلد بودن زبان آلمانی، در اتریش انواع بندها را به قرارداد بازیکنان ایرانی اضافه می کرد و به دلیل عدم تسلط این بازیکنان به زبان آلمانی، نیمی بیشتر از پول قرارداد آنها را به جیب می زد. محل زندگی او در تهران خیابان فرشته است و با یکی از معروفترین چهره های ایرانی کشور اتریش به نام دکتر (ج) ارتباط نزدیکی دارد. گفته می‌شود وی همان کسی است که در دوران ریاست خاتمی، رئیس جمهور اتریش را به ایران آورد. درباره نوع فعالیت‌های (ج) نیز ابهامات زیادی وجود دارد و گفته می شود در کار ساخت نوشیدنی های غیر شرعی است!

اینکه محسنی از کجا و با واسطه گری چه افراد و جریانات سیاسی وارد فوتبال شده سئوالی است که باید در همین روزها به پاسخ آن رسید.»

یکی از کسانی که سابقه‌ی دوستی ۱۵ ساله با محسنی دارد در مورد وی می‌نویسد:

«… در سن ۱۴ سالگی به اتریش رفت… دبیرستان و دانشگاه را با نمرات خوب به پایان رساند و شد دکتر خشایار محسنی … پزشکی که در سال ۱۹۹۷ قهرمان بوکس کشور اتریش در وزن ۷۵ کیلو شد… این موجود عجیب از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ در بیمارستانی در وین کار می‌کرد ولی از سال ۲۰۰۴ به بعد طب را کنار گذاشت و رفت سراغ فوتبال پر حادثه … مدیر برنامه‌های سابق فرهاد مجیدی .. مهدی پاشازاده … علی لطیفی…خداداد عزیزی و مهرداد میناوند. … ناهارش را با کریموف روس می‌خورد و شامش را در وین با مسئولان سفارت جمهوری اسلامی تا جایی که محرمانه‌ترین محموله های خبری و اطلاعاتی درباره برنامه‌های هسته‌ای ایران را با خود به وین می برد و صبحانه مفصلش را در ابتدای میدان قدس در خیابان شریعتی در قهوه خانه ای محقر با املت و ۲ عدد نان سنگک بدون هیچ کسی و چیزی می‌خورد ….. کریموف مالک باشگاه ماخاچ قلعه …. غلامحسین شعبانی مدیر مسئول ابدی مجله دنیای ورزش …. و به قول بعضی‌ها حزبی مشکوک که نامش را فتنه می‌گذارند … و بعضی کله گنده‌های نظام که نامشان را نمی‌شود گفت … مغز متفکر خشایار محسنی در این سالها بودند…. او در صدای آمریکا از سرکوبگران ملت ایران در انتخابات دفاع می‌کند و پرچم اسرائیل را در قلب اروپا پائین می‌کشد …پدیده این روزهای مملکت ما کسی است که تیم ملی را برای اردو به اتریش می‌برد و پرسپولیس از هتل رانده را در اروپا جمع و جور می‌کند و خرجشان را می‌دهد. …. او از سال ۲۰۰۴ با کریموف روس آشنا شد … میلیاردر بلوک شرق محسنی را از نظر مالی به سمتی برد که او حالا مالک یک باشگاه اروپایی است … »

بهشاد یاورزاده بازیکن سابق تیم استقلال در مورد عدم رسیدگی به پرونده‌ی او می‌گوید:

«اگر یک دستگاه امنیتی با من تماس می‌گرفت و در خصوص خشایار محسنی سؤال می‌کرد به او می‌گفتم او با چه کسانی کار می‌کند، به چه کسانی باج می‌دهد و برای چه افرادی ویزای اتریش می‌گیرد تا از آنها سوءاستفاده کند. می‌دانم اگر قرار باشد پرونده خشایار محسنی را به طور دقیق بررسی کنند اسم‌هایی از کنار آن در می‌آید که کل فوتبال ما زیر سئوال می‌رود. برملا کردن کارهای خلاف خشایار محسنی برای من بزرگترین هدف در زندگی‌ام شده است. یا صحبت‌های من دروغ است یا حقیقت؛‌ نمی‌دانم چرا کسی حاضر نیست اگر می‌خواهد ثابت کند که حرف‌هایم دروغ است، پیش‌قدم شود. نمی‌خواهم اسم آنهایی که با خشایار محسنی در ارتباط بودند را بیاورم مثل آن فردی که ویزای اروپایش را از این فرد گرفت یا خیلی از بزرگان فوتبال.»

بسیاری از بازیکنان علیه او شهادت داده‌اند، اما کسی پیگیر شهادت آن‌ها و ضرر و زیانی که متحمل شده بودند نشد. بعد از شکایت باشگاه استیل آذین از خشایار محسنی در ارتباط با جعل امضای یونگ و به میان کشیده شدن پای علی پروین که یکی از حامیان اوست، هیأت بررسی تخلفات فوتبال با سروصدای بسیار فعالیت وی در ایران را به طور موقت به حالت تعلیق درآورد.

با این حال هیچ اقدامی صورت نگرفت و حسین هدایتی که از جمله شاکیان محسنی بود در نامه‌ای به او از وی خواست نمایندگی این باشگاه نزد فیفا برای برگرداندن ۱۲ امتیاز کسر شده‌ی استیل آذین را به عهده‌ بگیرد و علی پروین در خرداد ۹۲ با قراردادی یک ساله به تیم دی استرادای اسلواکی که محسنی مالکش است پیوست و اعلام شد وی علاوه بر مدیریت فنی جزو سهامداران باشگاه نیز است.

در شهریور ۹۲ رسانه‌های چک و اسلواکی از دستگیری ۱۸ فوتبالیست این دو کشور به اتهام تبانی خبر دادند.

در میان دستگیر شدگان ۴ تن از بازیکنان دی استرادا تیم خشایار محسنی دیده می‌شوند.

ارتباط محسنی با امیرحسین فتحی مدیرعامل باشگاه عقاب که مالک آن قصد سرمایه‌گذاری در فوتبال ایران را داشت باعث شد این باشگاه در سال ۸۳ سهام باشگاه «دونایسکا اتلتیکو کلاب» را که در رقابت‌های لیگ دسته دوم حرفه ای اسلواکی حضور داشت بخرد. گفته می‌شد این باشگاه دارای یک مجمع ۱۵ نفره است که ۱۱ نفر آن ایرانی و ۴ نفر نیز عضو انجمن شهر هستند و هیئت مدیره این باشگاه نیز دارای ۴ عضو ایرانی است. قرار شد جشن صدسالگی باشگاه «داک» در هتل المپیک تهران با حضور مقام‌های ورزشی و اجرایی کشورمان برگزار می شود.

اف‌کی داک ۱۹۰۴ دونایسکا استرادا که رسانه‌های ایرانی آن را دی‌استرادا می‌نامند ناگهان به محسنی رسید و فتحی که مدیرعامل سابق باشگاه‌های برق، عقاب و بهمن بود ۸ سال در کمیته انضباطی فوتبال ایران جا خوش کرد.

علی پروین با قراردادی یک ساله به تیم دی استرادای اسلواکی پیوست. علی پروین در ویلای خودش با خشایار محسنی مدیر عامل و سهامدار باشگاه دی استرادای اسلواکی و صادق صدوقی سهامدار جدید این تیم برای یک فصل همکاری به عنوان مدیر فنی در این باشگاه اروپایی به توافق رسید.

زیرنویس عکس:

روحانیت به نیمکت باشگاه‌ها هم راه پیدا می‌کند. آن‌ها در تمرین تیم فوتبال پدیده‌‌ی شاندیز در کنار میثاقیان مربی و محسن پهلوان مقدم مالک تیم حضور دارند.

بخش پیش را اینجا بخوانید