شنبه ۱۴ فوریه ۲۰۱۵، در شبی که به شب عشاق یا ولنتاین مشهور شده، “لینک میوزیک لب” از سری کنسرت های بین المللی، کنسرتی در تورنتو برگزار می کند که سینا سلیمی، نوازنده سنتور و بریگا، نوازنده ویلن در کنار چند نوازنده ی دیگر از هنرمندان اصلی این کنسرت هستند.

به همین مناسبت با سینا سلیمی نوازنده و ترانه سرا، گفت وگوی کوتاهی انجام داده ام که می خوانید.

سینا جان، برای آشنایی خوانندگان می خواستم بدونم چند ساله که سنتور می زنی و از چه موقع میز سنتورت پاهات بوده؟ من تا حالا ندیدم هیچ سنتورنوازی این کار رو بکنه، خودت چی؟

 ـ من بیست و دو سه سالی میشه که سنتور می زنم. دوازده سیزده سال اولش صرف معاشقه با موسیقی سنتی شد و طبیعتا شعر کلاسیک که با موسیقی سنتی گره خورده، بعد کم کم فضای موسیقاییم عوض شد و دلم می خواست بتونم در قطعات غیر سنتی هم دوستان نوازنده ام رو همراهی کنم. یکی از همون روزها خونه ی یکی از رفقای موزیسین کانادایی جمع شده بودیم ساز بزنیم و به دلیل نبود میز مناسب، ساز رو روی پام گذاشتم و آنقدر خوشم اومد که دیگه هرگز دنبال میز مناسب نگشتم. من هم شخصا تا حالا نوازنده ی دیگه ای رو ندیدم که این کار رو بکنه و اگر هست من بی خبرم، البته این نکته رو باید یادآوری کنم که من به هیچ وجه ادعا نمی کنم این شیوه ی بهتری برای نواختن سنتوره، من خیلی شخصی با این موضوع برخورد می کنم. قرار دادن سنتور روی پاها می تونه در بعضی از قطعات محدودیت هایی ایجاد کنه در حالی که سنتور روی میز به نوازنده تسلط کامل میده، ولی این شیوه همیشه به من احساس بهتری داده، به

سینا سلیمی

سینا سلیمی

خصوص زمانی که کارهای خودم رو اجرا می کنم. انگار  کمک می کنه رابطه ی عاطفی عمیق تری با سنتور برقرار می کنم.

یکی از اصلی ترین نکاتی که در آلبوم “انگار همان جا” توجه آدم را جلب می کند، البته به غیر از ساده گرایی قطعات و کنار هم قرار گرفتن سنتور و کنترباس و درامز به عنوان هسته اصلی آهنگ ها، انتخاب اشعار قطعه هاست. داستان انتخاب این شعرها چیه؟ و کمی هم درباره قطعه “سرباز جوان” توضیح بده که به نظر میاد یکی از پر شنونده ترین آهنگ های آلبومته.

 ـ ده ها شعر بوده و هست که می خواستم به شکل ترانه اجراشون کنم ولی “انگار همان جا” با چهار شعر از ایرج کریمی شروع شد. برای باقی قطعات می خواستم اشعاری انتخاب کنم که تداوم حسی آلبوم به هم نخوره. به غیر از اون چند رباعی از خیام در قطعه آخر که حکم خداحافظی داره، باقی اشعار از شعرای معاصره. نیما یوشیج، شاملو، فروغ فرخزاد و ندا آبکاری.

شعر سرباز ایرج کریمی به گمانم یکی از زیباترین نمونه های شعر ضد جنگه. توصیف نگاهی که بین یک سرباز و یک دختر روستایی رد و بدل می شود و مرگی که سرباز به آن محکوم است. از اون شعرهاست که هنوز بعد از بارها خواندن برام تازگی داره، به خصوص اون جا که میگه:

کسی نپرسید، سرباز جوان

می خواهی برو، می خواهی بمان

دریغا سوالی، دریغا سوالی

چقدر همکاری با موزیسین های دیگه روی شکل گیری نهایی کارهات تاثیر میذاره؟ 

ـ خیلی زیاد. هر چقدر هم آدم تصویر واضح و روشنی از کاری که می خواد بکنه داشته باشه باز هم حضور یک  نوازنده ی خلاق می تونه ابعاد دیگه ای به کار بده. من به عنوان کسی که آلبوم اولم رو داشتم ضبط می کردم خیلی خوش شانس بودم که یک سری از بهترین بچه های موسیقی ساکن تورنتو لطف کردن و با من همکاری کردن. به خصوص دو نفر از دوستان خوبم که از آغاز تا پایان این کار همراهم بودن؛ علی کمالی و شهروز مولایی (هر دو از اعضای گروه کیوسک). علی کار ضبط و میکس و مسترینگ رو انجام داد و شهروز هم درامز کار رو زد. چند دوست خیلی خوب دیگه هم صمیمانه دعوتم رو پذیرفتن و در چند قطعه کنار ما بودن: بابک امینی، مهسا قاسمی و رها جوانفر. به علاوه دو نوازنده ی کانادایی به نام درن وال و رابی گرانوالد. بعد از اتمام آلبوم هم با درن به همکاری ادامه دادیم و چند اجرا داشتیم، در همین کنسرت شنبه شب هم حضور داره. وجود این آدم ها بی تردید خیلی روی رنگ آمیزی قطعات تاثیر گذاشته و اگر نبودن شاید آنقدر از ضبط این آلبوم لذت نمی بردم.

الان مشغول چه کاری هستی؟ 

 ـ روی آلبوم بعدی کار می کنم. فکر می کنم تا حداکثر چند ماه دیگه تموم بشه.

شبیه آلبوم اولته یا فضای کار عوض شده؟

 ـ شاید بزرگ ترین تفاوت آلبوم بعدی این باشه که شعرهای تمام قطعات از خودم هستند و به همین دلیل ترانه ها خیلی شخصی تر شده و به تجربه های خودم نزدیک تر هستن. یک جور حدیث نفس.

یه کم در مورد کنسرت شنبه شب توضیح بده. آیا هیچ کدوم از کارهای جدید رو اجرا می کنی؟

 ـ درن وال (bassist) که مثل دو سال اخیر همراهمه به علاوه علی کمالی (گیتار الکتریک) و یکی از بهترین موزیسین/ترانه سراهای تورنتو به اسم برزین حسینی راد. برزین تو این اجرا با ما درامز می زنه. دو تا نوازنده مهمان هم خواهند بود.

اتفاقا بیشتر کارهای جدید رو اجرا می کنیم. اجرای زنده ی کارهایی که هنوز منتشر نشدن برای خود من هم هیجان انگیزه و از این نظر فکر کنم اجرای خوبی بشه.