پیروز صادقی

معیارهای تعیین صلاحیت پیش نماز جمعه مسلمانان چیست؟

در هفته قبل مطالب طنزآمیز در کنایه به اظهار نظر آقای کاظم صدیقی پیش نماز جمعه تهران به نسبت دادن وقوع زلزله ها در دنیا به واسطه نوع پوشش زنان، در نشریه شهروند جلب توجه می کرد و مرا تشویق به طرح این سئوال کرد. بد نیست که برای جواب این سئوال و شناخت نماز جمعه (جماعت) در اسلام، قرآن را ورق بزنیم. در قرآن به سوره “جمعه” برمی خوریم، در آیه های ٩ الی ١١ این سوره به نماز جمعه اشاره شده است. ترجمه این آیه ها: {ای کسانی که ایمان آورده اید، هرگاه برای نماز روز جمعه بخوانند فی الحال به ذکر خدا بشتابید و کسب و تجارت رها کنید که این اگر بدانید برای شما بهتر خواهد بود.(٩) پس آن ‌گاه که نماز پایان گرفت باز در پی کسب و کار خود رفته و روی زمین منتشر شوید و از فضل و کرم خدا روزی طلبید، و یاد خدا بسیار کنید تا مگر رستگار و سعادتمند گردید.(١٠) و این مردم چون تجارتی یا لهو و بازیچه‌ای ببینند بدان بشتابند و تو را در نماز تنها گذارند. ای رسول بگو به خلق که آنچه نزد خداست بسیار برای شما از لهو و لعب و تجارت های دنیا بهتر است و خدا بهترین روزی‌ دهنده خلایق است.(١١)} از این آیه ها به نظر می رسد که در این نماز جمعه حضرت محمد حضور داشته اند و همچنین به اهمیت نماز جمعه برای مسلمانان اشاره شده ولی به نحوه این نماز و صفات پیش نماز اشاره نشده است، البته برخی از مسلمانان معتقد هستند که بعد از نزول این آیه حضرت محمد خود در این نمازهای جماعت، پیش نماز و خطیب (سخنران) بوده و تا به هنگام وفات ایشان، نمازهای جماعت به پیش نمازی ایشان برگزار می شده به دلیل اینکه ایشان از هر لحاظ لیاقت، صلاحیت و شایستگی کامل جهت رهبری و پیش نمازی مسلمانان را داشته است. همه مسلمانان ایشان را والاترین و معتبرترین الگوی رفتار و کردار خود می دانسته اند. (شاید به واسطه برگزاری این نمازها به توسط آن حضرت در این سوره به صفات پیش نماز اشاره ای نشده است). می توان حدس زد که بعد از وفات ایشان اگر نمازهای جمعه ادامه داده شده است، پس جانشین ایشان می بایست پیش نماز بعدی بوده باشد! چند برداشت می توان از نماز جمعه کرد. یکی این است که کسانی که در نماز جماعت حضور پیدا می کرده اند بدینوسیله به مسلمانی و هم پیمانی خود با حضرت محمد هربار گواهی مجدد می داده اند. می توان گفت این نماز دسته جمعی برای مسلمانان حکم نوعی حضور و غیاب و تجدید عهد و پیمان مجدد با آن حضرت را داشته است. برداشت دیگر این که با حضور مجدد در نماز جمعه هفته ی بعد، و در صف نمازگزاران ایستادن، بدینوسیله حضرت محمد و اعمال و اعتقادات او و لیاقت و شایستگی او در رهبریت مسلمان و پیش نماز بودن او را تایید می کرده اند. مهمترین مطلب این نامه در همین مطلب “لیاقت، شایستگی، اعتبار، تایید و انتخاب پیش نماز” است. معیار تعیین این پیش نمازان چیست؟

بعد از روی کار آمدن حکومت اسلامی، نماز جمعه، هر جمعه در تهران و سایر شهرستانها برگزار می شود و پیش نماز ثابتی نداشته است. به نظر می رسد که با توجه به این که تا زمان فوت حضرت محمد، نماز جمعه فقط به رهبری ایشان اقامه می شده پس می توان نتیجه گرفت که نمازهای جمعه می بایست به پیش نمازی فردی که از نظر سایر نمازگزاران از نظر تقوا، علم، دانش، فهم و شعور و تسلط به امور مذهبی و اجتماعی مورد تایید می باشد برگزار شود و این مقام، لیاقت هر فردی نیست و هر فردی نمی تواند جای خالی آن حضرت را در این نمازها پر کند. این فرد می بایست در زندگی و اعمال خود نیز الگوی کاملی برای سایر نمازگزاران باشد. در ایران با توجه به این که مذهب اسلام و یا نظام مذهبی ایران بدست ملاها اداره می شده و می شود و این سیستم به مانند یک هرم پایه گذاری شده، به این معنا که ملاها از بدو ورود به حوزه های علمیه دارای درجه و رده خاص خود می شوند، سیستمی بسیار شبیه به سیستم نظامی و ارتشی، در این نظام، یک طلبه تازه به حوزه وارد شده به مانند یک سرباز صفر در ارتش است، یعنی پایین ترین رده را داراست و در راس هرم ملاهای با سوابق و درجات تحصیلی بالاتر جای دارند و مثل هر گروه نظامی، تعداد افراد در بالای هرم بسیار کمتر از افراد پایین هرم است. به همین دلیل برای انتخاب پیش نماز برای تهران، از افراد بالای هرم مثل آقایان، مرحوم طالقانی و منتظری و یا رفسنجانی و خامنه ای و غیره تا به حال استفاده شده است. (اولین خطیب نماز جمعه تهران آقای طالقانی بود) و تا به حال هیچ طلبه ای که تازه به حوزه وارد شده لیاقت و شایستگی آن را نداشته که پیش نماز و یا خطیب نماز جمعه تهران باشد. نه تنها هیچ طلبه ای، بلکه هیچ یک از آقایان بی عبا و عمامه ای که آنها را معمولاً در ردیف های اول و دوم نماز جمعه تهران می بینیم و از ریش و محسنات مرسوم بعد از انقلاب برخوردار هستند (اغلب از وزیران و مدیران بلندمرتبه دولتی هستند ولی عبا و عمامه بر سر ندارند) آنها نیز اصلاً شانس پیش نماز شدن را ندارند. آیا این به این معنا نیست که در طول این سی سال از شروع نماز جمعه هیچ یک از این مسلمانان بی عبا و عمامه صلاحیت اقامه نماز جماعت را نداشته اند و تا حدی که برای رسیدن به این مقام به اندازه یک طلبه شانس پیش نمازی ندارند. گویا ملاک انتخاب پیش نماز، اول درجات کسب شده از حوزه های علمیه و عبا و عمامه است. گویا در ایران دو نوع مسلمان وجود دارد. مسلمان درجه یک و مسلمان درجه دو، مسلمانان درجه یک، همان ملاهای با عبا و عمامه و با مقداری سابقه تحصیل در حوزه های علمیه هستند و مسلمانان درجه دو آنهایی هستند که در این نمازهای جمعه و جماعت شرکت می کنند و عهد و پیمان خود را با سایر مسلمانان تجدید می کنند ولی عبا و عمامه ندارند. مثل افرادی که معمولا در صف اول و یا دوم می بینیم، البته در طول این سی سال ثابت شده که این مسلمانان درجه دو، اگر بهترین حافظان و مفسران قرآن و متدین ترین، باتقواترین باسوادترین و باهوش ترین و خوش فهم ترین مسلمانان دنیا باشند و احکام اسلام را مو به مو اجرا کنند، ولی چون عبا و عمامه ندارند و از حوزه های علمیه بیرون نیامده اند، پس لیاقت پیش نمازی را ندارند. البته می توان این مطلب را کمی فراتر برد و اضافه کرد که این مسلمانان درجه دو، هیچگاه شانس مقام رهبری را نیز ندارند. مطلب مورد نظر اینست که افرادی که در پشت سر پیشنماز، نماز می گزارند می بایست به این اعتقاد داشته باشند که شخص خطیب و پیش نماز بر همه آنهایی که در جمع آن نماز حضور دارند، از لحاظ تقوا، فکری، فهم و شعور و اطلاعات فضیلت دارد و یا به عبارتی دیگر شخص پیش نماز نسبت به افراد پشت سر خود نهایت صلاحیت و شایستگی را دارد که در جلوی صف قرار گرفته است و صلاحیت ایشان مورد تایید افراد پشت سر اوست.

حال با توجه به این صلاحیت ها و مروری به این خطیبان نماز جمعه در طی سی سال اخیر، شاید به یاد بیاوریم که بیشتر طنزهایی که در مورد مرحوم آقای منتظری و یا امام جمعه ارومیه آقای حسنی ساخته شده بود، الهام گرفته شده از اظهارات این خطیبان در نمازهای جمعه بود. چند هفته پیش آقای جنتی یکی دیگر از خطیبان نماز جمعه تهران در خطبه های نماز با استناد و اشاره ای نصف و نیمه و ناقص به برخی از آیه های سوره احزاب، خشونت ها و اعدام های بعد از انتخابات ریاست جمهوری را توجیه و ترویج کرده بودند. این سئوال پیش می آید که آیا در بین نمازگزاران پشت سر این آقایان کسانی وجود ندارند که از این آقایان صلاحیت بیشتری برای پیش نمازی مسلمانان داشته باشند؟ آیا همه افرادی که در آن نماز جمعه پشت سر آقای جنتی نماز می خوانند به دلایل و استدلال های آقای جنتی از سوره احزاب و ترویج خشونت و اعدام اعتقاد دارند؟ هیچکدام از آنها کوچکترین اعتراضی به سخنان و استدلال های ایشان نکرده اند! و یا کسانی که در نماز جمعه آقای صدیقی شرکت کرده بودند آنها نیز اعتقاد دارند که رفتار زنان باعث وقوع زمین لرزه است؟! آیا هیچکدام از این نمازگزاران آنقدر تحصیلات و سواد ندارند که دلایل زمین لرزه را بدانند؟ من به شما اطمینان می دهم که در بین آنها بسیاری هستند که دلایل زمین لرزه را به خوبی می دانند و سوره احزاب را بهتر از آقای جنتی تفسیر می کنند ولی هربار سکوت می کنند و بازهم جمعه بعد و جمعه های بعد به پشت سر همان پیش نماز و یا امثال او می ایستند، هر چند خود به خوبی می دانند که در بین حاضران در هر نماز افراد شایسته تری از آن آخوند پیش نماز وجود دارند. پس چرا پشت سر او می ایستند؟

به اظهارات طنز آمیز و یا مخرب این پیش نمازها نباید خندید و یا تاسف خورد، بلکه به حال این نمازگزاران حاضر در هر نماز جمعه که سکوت اختیار می کنند باید تاسف خورد و طنزها را متوجه آنها کرد که از خود سئوال نمی کنند که چرا “پیش نمازی” در انحصار عبا و عمامه است؟ و چرا معیار تقوا و ایمان به کهنگی و سن و سال عبا و عمامه بستگی دارد؟ برای آن نمازگزارانی باید تاسف خورد که قبول کرده اند که مسلمان درجه دو هستند. من به شما اطمینان می دهم که اگر خوب و با دقت قرآن را بخوانید، در قرآن القاب و صفات این نمازگزاران ساکت و درجه دو را پیدا خواهید کرد و در قرآن در شرح حال این افراد توضیح و مثال زده شده است!

نماز جمعه و جماعت در شهر تورنتو نیز در اکثر مراکز اسلامی برگزار می شود. حال اگر در این مراکز دقت کنیم در بین آنها کدام مسلمان لیاقت و شایستگی پیش نمازی و یا رهبریت همه مسلمانان فارسی زبان ساکن کانادا را دارد؟ چه شخصی لیاقت این مقام “خطیب جماعت” برای همه را دارد؟ آیا در اینجا معیار انتخاب پیش نماز، عملکرد او و تقوا، ایمان، آگاهی و علم و فضیلت اوست و یا میزان سن عبا و عمامه و درجات حوزه علمیه است؟

بازهم چند سئوال بسیار ساده از مراکز ایرانی اسلامی فعال کانادا:

آیا پیش نماز جماعت کانادا (برای همه مراکز ایرانی اسلامی) با نظرات آقای جنتی و برداشتهای او از سوره احزاب در مورد اعمال خشونت و اجرای حکم اعدام برای معترضان به حکومت ایران موافق هستند؟

آیا پیش نماز جمعه کانادا نیز با نظرات آقای صدیقی در مورد دلایل زمین لرزه موافق هستند؟

چه فردی از فعالان این مراکز و یا کدام مسلمان فارسی زبان مقیم کانادا لیاقت پیش نمازی و رهبریت همه مسلمانان فارسی زبان مقیم کانادا را دارد؟ آیا مسلمانان کانادا در انتخاب این پیش نماز حق انتخاب دارند؟ و اگر دارند، معیارهای انتخاب این پیش نماز و رهبر چیست؟

منظور از رهبریت برای همه مراکز ایرانی اسلامی فعال در کاناداست، نه تنها یک مرکز. از جمله مراکز اسلامی و فارسی زبان: مرکز اسلامی ولیعصر، مرکز اسلامی و فرهنگی حضرت زهرا، مرکز ایرانی اسلامی امام علی، مرکز اسلامی امام مهدی و جامعه اسلامی افغانها در کانادا.