شهروند ـ سمیرا محی الدین و جنیفر لی، دو دانشجوی روزنامه نگاری کالج سنتنیال هستند که در یک پروژه ی حساس مشارکت کردند. این پروژه درباره ی ناپدید و کشته شدن زنان بومی کاناداست.

گزارشات رسمی می گوید که نزدیک به ۱۲۰۰ زن بومی در فاصله سال های۱۹۸۰ تا ۲۰۱۲ ناپدید شده یا به قتل رسیده اند. اقوام بومی خواستار تحقیقات در این زمینه هستند ولی دولت محافظه‌کار همچنان در برابر درخواست‌ها برای تحقیق ملی گسترده در این باره مقاومت می کند.

روزنامه نگاران می توانند همچون پلی باشند بین جامعه و مقامات رسمی. آنها وظیفه دارند به مسائلی که در اطرافشان می گذرد، حساس باشند و آن را گزارش کنند.

سارا بوسولد Sarah Boesveld مقاله نویس روزنامه نشنال پست، به همراه تیلور اندرسون عکاس، سمیرا محی الدین و جنیفر لی دانشجویان روزنامه نگاری سنتنیال کالج و پرفسور روزنامه نگاری نورین احمدالله پروژه ای را آغاز کردند تا طی آن بتوانند به بخشی از حقیقت ناپدید و سربه نیست شدن زنان بومی دست یابند.

سمیرا محی الدین (راست) درپنل کتابخانه سنتنیال کالج به پرسش ها پاسخ می دهد  عکس از Sanjeev Wignarajah

سمیرا محی الدین (راست) درپنل کتابخانه سنتنیال کالج به پرسش ها پاسخ می دهد
عکس از Sanjeev Wignarajah

 

اواسط فوریه بود که مقاله ای با عنوان “سکوت بس است” در نشنال پست منتشر شد. این مقاله بر خشونت علیه زنان بومی در کانادا تمرکز داشت.

در این پروژه ی روزنامه نگاری تحقیقی منحصربه فرد، این چهار روزنامه نگار با همکاری انستیتو کالج میپل در وینیپگ یک کارگاه آموزشی چهار روزه برای ۱۲ نوجوان بومی ترتیب دادند. نه تنها به آنها یاد دادند که چگونه داستانشان را از طریق عکس بیان کنند، بلکه به داستان های شخصی این دختران جوان هم گوش دادند تا بدانند یک زن جوان بومی در این دوران پرتنش و اضطراب چه حالی دارد.

داستان ناپدیدشدن و قتل ۱۲۰۰ زن بومی توسط این ۱۲ دختر جان گرفت و واقعی شد. تا به حال در گزارشات و خبرها، آنها فقط اعدادی بودند ولی با این کار تبدیل به چهره و نام و شخصیت شدند. نتیجه ی کار عالی بود.

۲۵ فوریه ۲۰۱۵ در یک میزگرد در کتابخانه کالج سنتنیال، این چهار روزنامه نگار شرکت کردند و از تجارب خود در این کار برای دانشجویان گفتند.

سمیرا گفت، نمیدونم آیا واقعا آماده ی شنیدن داستان های آنها بودم. می دانستیم که باید یک جورهایی مثل آنها آسیب پذیر باشیم تا بتوانند با ما راحت باشند، بنابراین تصمیم گرفتیم داستان های خودمان را برایشان بگوییم تا بفهمند ما هم مثل خودشان هستیم و بتوانند با ما راحت باشند.

سارا گفت، زنان بومی عمدتا نادیده گرفته شده و درباره شان با بی اعتنایی و تحقیرآمیز صحبت شده است.

پرفسور احمدالله که ۱۵ سال برای شیکاگو تریبیون خبرنگاری کرده است، گفت، این شکل دیگری از داستان گویی ست؛ اجازه داده شود که افراد خود روایتشان را خلق کنند، بدون اینکه یک بار دیگر آنها را در جایگاه قربانی قرار دهیم، برای اینکه شما نمی خواهید آنها را چنین نشان دهید. این فرصتی برای این است که صداهای آنها شنیده شود.

این افراد در این پروژه با چالش هایی هم مواجه بودند. سمیرا از اینکه خود بخشی از مشکل شود، ترس داشت. اینکه پرواز کند به منطقه و داستان های این دختران را بگیرد و ترکشان کند. می گوید، حس می کردم که فریبکارم و احساس گناه می کردم، برای اینکه دریافتم دخترها می خواستند حرف بزنند.

دست اندرکاران پروژه فکرش را هم نمی کردند که این همه دخترها مسائلشان را با آنها در میان بگذارند.

برای دانشجویان روزنامه نگاری که مستقیم از کلاس درس به عرصه ی کار عملی رفته بودند، تجربه ای خاص بود. جنیفر می گوید، واقعا شنیدن این همه داستان خیلی سخت بود.

آنها در جریان کار از پیشکسوت های خود بسیار آموختند و بیان صادقانه ی تجربه شان در مواجهه با چالش ها، درسی برای همکلاسی هایشان بود. این روزنامه نگاران جوان به دختران جوان بومی قدرت دادند تا دیده و شنیده شوند. آنها در میزگرد هم به همکلاسی ها گفتند، خودتان را دست کم نگیرید و فکر نکنید که کار به این بزرگی را نمی توانید انجام دهید.

کل افراد این پروژه با چالش بزرگی هم مواجه بودند و آن توازن بین نقش یک روزنامه نگار و یک انسان با احساس بود.

Photos by Sanjeev Wignarajah