بیش از دو هفته پیش، در ۲۵ آوریل، زمین لرزه ای با شدت ۷.۹ در مقیاس ریشتر کاتماندو پایتخت نپال را لرزاند. این زمین لرزه بنابر اعلام رسمی مقامات نپال تا تاریخ ۱۴ اردیبهشت بیش از ۷۳۰۰ کشته، ۱۷ هزار مجروح و ۱۰ هزارتن ناپدید شده به بار آورده است.  به گفته سازمان ملل بیش از ۱۳۰ هزار خانه ویران شده و ده ها بنای باستانی، معبد و زیارتگاه ازبین رفته است.  این زمین لرزه در زمانی رخ داد که یک هفته پیش از آن، نزدیک به ۵۰ کارشناس زمین لرزه از نقاط مختلف دنیا کنفرانسی با هدف آمادگی برای وقوع زمین لرزه و مقاوم سازی شهر کاتماندو، پایتخت نپال، برگزار کرده بودند.

به گزارش روز سه شنبه ۱۱ مه “یورو نیوز”، بار دیگر«زلزله شدیدی به قدرت ۷.۳ در مقیاس ریشتر نپال را لرزاند.  این زمین لرزه موجب ترس مردم در کاتماندو پایتخت نپال شد و مردم از ترس فروریختن ساختمان ها به خیابان ها ریختندnepal-earthquake-S».

وقوع این زمین لرزه ها برای کسانی که گوش شنوا برای شنیدن اخطارهای طبیعت داشته باشند باید یک هشدار جدی باشد.  هشدار درباره فاجعه ای که اگر در تهران روی دهد ـ که دیر یا زود می دهد ـ، ابعاد تلفات و خسارات آن صدها برابر زمین لرزه های اخیر نپال خواهد بود.

آیا این “اگر در تهران روی دهد” امری بعید یا با احتمال کم است که نباید درباره آن “سیاه نمایی” کرد و “موجب تشویش اذهان عمومی” شد؟  پاسخی که دانشنامه “ویکی پدیا” به این پرسش می دهد منفی است: «زمین لرزه احتمالی تهران به پیش بینی های مبنی بر وقوع یک زمین لرزه برجسته در تهران اشاره دارد. رشد شهری در تهران به شکل کاملا منطقی انجام نشده و حدود ۸ میلیون تن از جمعیت تهران در ناحیه بسیار خطرناک قرار دارند. یک تحقیق زمین شناسی پیش بینی می کند که زلزله ای به بزرگی ۷ ریشتر در تهران، ۶۴۰ هزار مسکن را از مجموع یک میلیون و صدهزار مسکن ویران کرده و علاوه براین بیش از یک میلیون و نیم تن از جمعیت تهران را کشته و حدود چهار میلیون و سیصدهزار تن را نیز زخمی می کند… به گفته مهرداد حلوایی، متخصص فیزیولوژی جانوری، درصورت وقوع زمین لرزه، نوع جدید موش های زنده خوار که در تهران گسترش یافته اند، افرادی که در زیر آوار مانده اند را تا زمان رسیدن نیروهای امدادی می خورند».

رشد بی رویه جمعیت در تهران از حدود ۲۰ سال پیش با برنامه تراکم فروشی غلامرضا کرباسچی شهردار تهران و “مدیر نمونه” حکومت آخوندی شدت گرفت.  این زمان درست هنگامی بود که به پیش بینی کارشناسان، تهران در معرض خطر وقوع یک زمین لرزه قرار می گرفت: «در منطقه تهران حدود هر ۱۵۸ سال یک زمین لرزه اتفاق می افتد.  آخرین زمین لرزه برجسته در تهران مربوط به سال ۱۸۳۰ میلادی و به بزرگی ۷.۲ ریشتر بود».  محمود رضا دلاوری، مدیر کارگروه سیستم های اطلاعات مکانی پردیس فنی دانشگاه تهران می گوید: «وقوع زلزله در تهران حتمی است. طبق تحقیقات، زلزله دارای یک دوره بازگشت است که طبق برآوردها هر ۱۵۰ سال یک بار یک زلزله بزرگ رخ می دهد و باتوجه به این که بزرگ ترین زلزله در تهران در ۱۸۵ سال پیش رخ داده است، باید خود را برای وقوع زلزله بزرگ در کلانشهرها آماده کنیم».

اگر حکومت آخوندی حکومتی معقول و “مدیر نمونه” آن شهرداری مسئول می بودند، می بایست در آن زمان به جای فروش بی رویه تراکم و صدور پروانه ساخت برای ساختمان هایی که در برابر زلزله مقاوم نیستند، تدابیری اتخاذ می کرد تا از یک سو از گسترش شهر و افزایش جمعیت آن جلوگیری شود، و ازسویnepal-quake دیگر، برای مقاوم سازی ساختمان های موجود در برابر زمین لرزه احتمالی چاره اندیشی می کرد. دریغ و افسوس که نه حکومت آخوندی معقول بود و هست و نه “مدیر نمونه” مسئولیت احساس می کرد.

تارنمای “جهان نیوز” در تاریخ اول اردیبهشت به نقل از “تهران امروز” می نویسد: «بهرام عکاشه پدر زلزله شناسی ایران می گوید:… ایران در این شرایط به علت مباحث زمین ساختی در برابر زلزله بسیار آسیب پذیر است… حداقل می توان ۱۰ مورد مستند را با اعداد و ارقام ثبت شده نشان داد که زلزله های پهنه تهران با شدتی بالا نظیر ۷.۷ ریشتر رخ می دهد.  مثلا در سال ۱۸۳۰ میلادی در ماه مارس در پهنه تهران زلزله ای رخ داد که با در نظرداشتن جمعیت آن زمان حدود ۴۵ هزارتن کشته شدند. پهنه تهران این روزها ۱۴ میلیون تن جمعیت دارد و بدون شک با وقوع چنین زلزله ای تعداد کشته شده ها میلیونی خواهد بود».

پرمدعایی، بی لیاقتی و ناکارآمدی ویژگی های نظام ولایت مطلقه فقیه است. این ویژگی ها وقتی با تماشاگری و بی تفاوتی مردم دست به دست دهد، می تواند خطرات و عواقبی ناگوار ـ حتی تا حد ازهم پاشیده شدن شیرازه جامعه و از دست رفتن یک پارچگی و تمامیت ارضی ایران ـ درپی داشته باشد. اگر به خود بیاییم و به نیروی زوال ناپذیر همبستگی مردمی باور داشته باشیم، شاید هنوز هم برای سرعقل آوردن حکومت آخوندی و واداشتن آن به اتخاذ تدابیری جدی و موثر برای کاهش تلفات و خسارات خیلی دیر نباشد. برای این کار، شرط اول آن است بپذیریم که وقوع زمین لرزه در تهران، نه  یک احتمال ضعیف، بلکه رویدادی محتوم با زمان غیرقابل پیش بینی است!

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8@gmail.com