سه شنبه دوم آذر ماه ۱۳۷۱ خورشیدی، آذرخش بر جانها افتاد. پرویز دهداری منادی اخلاق، مدافع راستی و ارزشهای انسانی ورزش ایران زمین که می دانست چه می پوید،  …


شماره ۱۲۰۵ ـ پنجشنبه ۲۷ نوامبر  ۲۰۰۸


 

"ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم"


 

سه شنبه دوم آذر ماه ۱۳۷۱ خورشیدی، آذرخش بر جانها افتاد. پرویز دهداری منادی اخلاق، مدافع راستی و ارزشهای انسانی ورزش ایران زمین که می دانست چه می پوید، چه می گوید و چه می کند و با چشم باز از فراز ساختار ورزش می نگریست از جهان فانی رخت بر بست. وارسته انسانی که در ورزش و فوتبال کهن دیار مکتب خاصی از خویش بر جای نهاد. مکتب اخلاق و معرفت، فضل و دانش، پاکی و راستی. او قلبش در راستای منافع توده مردم می تپید. رسالتش پیام دوستی و محبت بود.

مدیری بود مدبر که از رقابتهای تخریبی، ستیزه جویانه و پیوندهای مبتنی بر تملق، دسیسه و فریب دوری می جست و هیچ گاه تسلیم غیرحق نشد. در یاری درماندگان سر از پای نمی شناخت و پیوسته منافع ملی را به منافع شخصی ترجیح می داد. او همواره می گفت همه ی ایران سرای من است.

زنده یاد پرویز دهداری ورزش و  تیم ملی فوتبال ایران را متعلق به همه ی ملت ایران می دانست نه به گروه، تیم و یا شهر خاصی. این پاک نهاد با آنان که می خواستند جوانان و فوتبال ایران را در اعماق تاریکی  و جهل و تزویر، دلال بازی، زد و بند و . . . سرگردان به حال خویش رها سازند به مبارزه پرداخت و هیچ گاه از پای ننشست و پیوسته معتقد بود دوران بازیگری بخشی از زندگانی است و مهم آن است که از خود در دنیای اخلاق و معرفت چه بر جای می گذاریم و مقام و مدال به تنهایی برگ برنده شخصیت اجتماعی ورزشکاران نیست.

استاد اخلاق پرویز دهداری در اولین روز بهار، یکم فروردین ماه ۱۳۱۳ خورشیدی در شهر شعر و عشق، دیار  حافظ و سعدی، شیراز دیده به جهان گشود، اما در آبادان پرورش یافت. با تیم محلی آزاد در وادی توپ و آتش، سرزمین طلای سیاه خوزستان (آبادان) فوتبال را آغاز نمود. سپس با تیم جم آبادان در عرصه فوتبال خودنمایی کرد. در همان ایام در میان ستارگان بزرگ نسل دوم فوتبال ایران بنابه برازندگیهای اخلاقی و برجستگی های فنی در عرصه رقابت و رفاقت درخشید. پس از مدتی به شاهین تهران ملحق شد و پیراهن ارزنده تیم ملی را به تن کرد. بنابر ارزشهای خاص خویش به زودی بازوبند کاپیتانی را بر بازو بست تا این که به سال ۱۳۳۸ خورشیدی  در حین بازی برای سپید جامگان تهران (شاهین) بر اثر آسیب دیدگی شدید از صحنه بازیگری خارج شد. مانا یاد دهداری در مجموع ۲۹ بازی برای تیم ملی فوتبال (۱۳۴۲ ـ ۱۳۳۴ خورشیدی) انجام داد. پس از آن مدتی هدایت تیم پرخاطره گارد و سپس تر هما را به عهده گرفت و در عرصه ارزش و ورزش جوانان بی شماری به فوتبال ایران هدیه کرد. زنده نام دهداری به سال ۱۳۵۰ خورشیدی در پرتو هدایت مدبرانه اش تیم ملی فوتبال ایران را در جام معتبر بین المللی کورش کبیر پس از چیره گشتن بر نمایندگان هلند، چکسلواکی، اتریش و ترکیه به مقام شامخ قهرمانی رساند و در سال ۱۳۶۵ علیرغم بیماری مجددا سکان رهبری تیم ملی فوتبال را به دست گرفت و در سال ۱۳۶۷ با برکناری تنی چند از بازیکنان که در تخاصم با معیارهای اخلاقی وی بودند، تحولی اخلاقی در جامعه فوتبال به وجود آورد و با جایگزین کردن تنی چند از جوانان جویای نام، با صدایی رسا دگربار از تعهد و حقانیت دفاع نمود و با همین جوانان در نهمین دوره جام ملتهای آسیا (۱۹۹۱ میلادی) در میان شگفتی و در عین شایستگی به مقام سوم نائل آمدند.

شادروان پرویز دهداری که طی یک دوره بیماری در سال ۱۳۵۳ خورشیدی هر دو کلیه اش را از دست داده بود، با یاری برادر بزرگ و الگوی خویش روانشاد دیدار دهداری (فوتبالیست برجسته در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی) پدر مسعود دهداری، از نامداران فوتبال خوزستان و ایران (مدافع ارزنده اسبق فوتبال ایران و صنعت نفت آبادان) با دریافت کلیه از برادر بزرگتر ۱۸ سال زیست تا از چراغ خانواده دهداری شعله ها افروخته شود، اما قلب بزرگش که تا واپسین لحظه های عمر همدم مردم و ورزش راستین بود، در ساعت هفت و نیم بعدازظهر سه شنبه دوم آذر ماه در سن ۵۸ سالگی از حرکت بازماند، لیکن یادش، نامش و مرامش در گنجینه ارزش و ورزش ایران زمین ثبت و سبز است.

یادش گرامی و راهش سبز باد.