درحالی که روزشمار معکوس تعیین تکلیف پرونده مذاکرات هسته ای بین حکومت آخوندی و کشورهای موسوم به ۱+۵ آغاز شده و به نظر نمی آید که این بار – مگر برای چند روز – به تمدیدی دیگر بیانجامد، دو رویداد در روز سه شنبه ۲ تیر نشان داد که چه میزانی از فقدان راهبرد منسجم، عدم هماهنگی و بریدگی از واقعیت ها – تا حد انکار یا وارونه نمایی آنها – برذهن و روح ولی مطلقه فقیه که همچنان خود را سکاندار کشتی به گل نشسته سیاست کشور می داند، حاکم است.

رویداد نخست، تصویب ماده واحده ای در مجلس گوش به فرمان و ولایتمدار شورای اسلامی بود.  به گزارش خبرگزاری حکومتی “مهر”: «روز سه شنبه نمایندگان مجلس جزییات ماده واحده این طرح را با ۲۱۴ رأی موافق، ۱۰ رأی مخالف و ۶ رأی ممتنع از مجموع ۲۴۴ نماینده حاضر درمجلس به تصویب رساندند».  از جمله مفاد این طرح «لغو یکجا و کامل تحریم ها» و «ممنوعیت» دسترسی آژانس بین المللی انرژی اتمی به اماکن نظامی، امنیتی و حساس غیرهسته ای است.  در همان روز تصویب طرح، محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت درنشست خبری خود گفت: «مصوبه مجلس شورای اسلامی درمورد طرح الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته ای مغایر اصل ۱۷۶ قانون اساسی است»!

درهمان روز سه شنبه ۲ تیر، سیدعلی خامنه ای در دیدار با سران قوای سه گانه، مسئولان و کارگزاران ارشد نظام سخنانی گفت که ازیکسو نشان می دهد مصوبه مجلس به فرمان او بوده و ازسوی دیگر بیانگر این نکته است که چگونه سرنوشت نزدیک به ۸۰ میلیون انسان دردست فردی مبتلا به توهم، ناآگاه از آنچه در دنیا می گذرد و بریده از واقعیت ها قرارگرفته و این نادانی ویرانگر، چنان که تاکنون کرده، کشور را با خسارت هایی جبران ناپذیر روبرومی کند.

سیدعلی خامنه ای، روضه خوانی هسته ای خود را با وارونه نمایی یک بمب ساعتی که آرامش و امنیت کشور را تهدید می کند آغاز نمود و با افتخار، به نقل از “پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری” گفت: «وجود ۱۰ میلین فارغ التحصیل دانشگاهی و بیش از چهارمیلیون دانشجوی درحال تحصیل درکشور که ۲۵ برابر اول انقلاب است، این تعداد نیروی تحصیل کرده جوان و متخصص از افتخارات نظام اسلامی و یک فرصت بسیار بزرگ است».  “مقام معظم رهبری” این نکته را نمی داند یا پنهان می کند که “نظام اسلامی” به اعتراف کارگزارانش از ایجاد اشتغال برای حتی یک دهم “این تعداد نیروی تحصیل کرده جوان و متخصص” عاجز است و دانشگاه ها عملا به کارخانه های تولید “بیکار” تبدیل شده اند.

آیت الله خامنه ای

آیت الله خامنه ای

خالی بندی و استناد به آمارهای موهوم و بدون ذکر مأخذ بخش دیگری از سخنان سیدعلی خامنه ای است.  او جایگاه اقتصادی کشور را یکی دیگر از ظرفیت ها برشمرد و افزود: «براساس آمارهای جهانی [؟!] جمهوری اسلامی دارای رتبه بیستم در اقتصاد دنیا است که درصورت بهره برداری از ظرفیت های استفاده نشده، امکان رسیدن به رتبه دوازدهم اقتصاد دنیا وجود دارد».

سیدعلی خامنه ای  که خود را نماد و عصاره دانایی و بصیرت می داند و پیشتر بارها مخالفان خود را به نداشتن بصیرت متهم کرده، باردیگر آنها را سهل انگار و سطحی نگر می خواند: «چالش بزرگ کشور ما سهل انگاری و ساده و سطحی نگریستن به مسایل است».

درحالی که مشکلات معیشتی بخش بزرگی ازمردم را به زیرخط فقر رانده و به تعبیر شیخ علی اکبرهاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام «صدای خرد شدن استخوان های آنها به گوش می رسد»، مقام معظم رهبری از برج عاج رفاه و اقتدار خود چنین فتوا می دهد که: «یکی دیگر از چالش های درونی این است که برخی تصور می کنندمردم مشکلات را تحمل نخواهند کرد».  به ذهن بیمار و متوهم این مقام معظم خطور هم نمی کند که ممکن است مردم دراثر نابخردی های ویرانگر او به راستی دیگر توان تحمل مشکلات را نداشته باشند.

پس از خواندن این روضه ها، نوبت به “صحرای کربلای” پرونده هسته ای می رسد و درپی شرح واسطه گری یکی از “محترمین منطقه” [قابوس سلطان عمان] و قبول شروع مذاکرات دراثر اصرار او، می گوید: «تأمل و مطالعه در روند مطالبات امریکایی ها نشان می دهد هدف آنها ریشه کن کردن صنعت هسته ای، ازبین بردن ماهیت هسته ای کشور و تبدیل آن به یک کاریکاتور و تابلوی بی محتوا است».

درپی این غیبگویی داهیانه، مقام معظم عظمت خود را با نامحرم شمردن مردم و حاضران در دیدار نشان می دهد: «ما برخلاف اصرار امریکایی ها، محدودیت های بلند مدت ۱۰، ۱۲ ساله را قبول نداریم و مقدار سال های مورد فبول محدودیت را به آنها گفته ایم».

خط قرمز دیگری که مقام معظم رهبری تعیین می کند، آمیخته با مقداری بددهنی به دور از نزاکت سیاسی است: «آنها می گویند درمدت ۱۲ سال هیچ کاری نکنید اما این یک حرف زور مضاعف و غلط مضاعف است».

خط قرمز سوم که عملا شکاف بین دوطرف مذاکره را بیشترازپیش می کند، مربوط به روند لغو تحریم ها است: «تحریم های اقتصادی، مالی و بانکی، چه مربوط به شورای امنیت، چه کنگره امریکا و چه دولت امریکا باید فورا هنگام امضای موافقتنامه لغو و بقیه تحریم ها هم در فواصل معقول برداشته شود».  برای نشان دادن میزان واقعیت گریزی مقام معظم یادآوری می شود که بیش از ۲۰ سال پس از برقراری تحریم ها علیه رژیم صدام حسین و ۱۲ سال پس از سقوط آن و اشغاال عراق توسط امریکا، هنوز برخی از آن تحریم ها پابرجا مانده و لغو نشده است.

مقام معظم قضاوت درباره استقلال و عدالت آژانس بین المللی انرژی اتمی را نیز جزء اختیارات بی حد و حصر خود می شمارد: «ما با موکول کردن اجرای تعهدات طرف مقابل به گزارش آژانس مخالفیم چون آژانس بارها و بارها ثابت کرده مستقل و عادل نیست بنابراین به آن بدبین هستیم».

واقعیت گریزی بخش تفکیک ناپذیر ذهنیت مقام معظم است.  او پس از ابراز مخالفت قاطع با «بازرسی های غیرمتعارف، پرس و جو از شخصیت ها و بازرسی از مراکز نظامی» و برشمردن آنها درزمره خطوط قرمز هسته ای باز به دنیای اوهام پناه می برد و می گوید: «اگرچه به دنبال لغو تحریم ها هستیم، اما آنها را از زاویه ای نوعی فرصت می دانیم چرا که باعث شده به نیروها و ظرفیت های داخلی توجه بیشتری داشته باشیم».

تصویب طرح در مجلس گوش به فرمان شورای اسلامی و سخنان سیدعلی خامنه ای درهمان روز را تنها می توان به سنگ اندازی در راه رسیدن به توافق تعبیرکرد.  به گزارش خبرگزاری “رویترز”، لوران فابیوس، وزیرامور خارجه فرانسه ضمن برشمردن مجدد شرایط رسیدن به توافق گفت: «اظهارات اخیر مقامات رژیم ایران کمکی به رسیدن به توافق هسته ای نخواهد کرد… پس از امضای توافق اولیه با رژیم ایران، اظهاراتی بیان شده است که به نظر نمی رسد درجهت رسیدن به توافق نهایی باشد»!–