زادمرگ تو و/ ضیافت سبزی/ برابرت!Mahmood-Motaghedi

چندان که به سوگواره لبخندی!

بر سفره واژه ها و

به میزبانی قصه ای زلال

تلخ، میهنی به حسرت آزادی اش

هزارصنوبر خندان و

هزار شمایل خاموش

زنگاری ست

عصرهای وطن عاشق و

خیابانی در آوازهای خاطره ات!

جزیره ای بر آستانه باد و

بغض خلایقی که به آسیاب تو می ریزد

گلوی سرخ کهنسالی!

مگر مسافری به هراس تو برخیزد

ا ندوه هزاره ای، شبیه شعله های قبیله اش

بر خاکستر نردبانت چه می رود؟

خاک مرا و ، سوگند ترا!

امرداد ۷۹

 

 

بوی سه شنبه های گمشده در باد

بوی همه گیسوان نشسته در باران

بوی روزهای بی دریغ دوستت دارم

شادا!

به بوی آوازهای تو زنده ایم

وطن روشن کوچه های عشق

صید بوسه های مانده در راه

روح جهان

از بندر نگاه تو شروع می شود

خودت را به فصل خاطره هایم برسان!