۱

بسیاری از مردم دنیا ادعا می کنند با مرحوم دمکراسی قوم و خویش اند. یک شجره نومچه نیز برای خود دست و پا می کنند که فرضا از طرف مادری سه پشت با آن مرحوم پسرخاله اند. برخی از این هم فراتر می روند و مدعی اند که حتی با فرزندان آن خدابیامرز نیز سلام و علیک و رفت و آمد دارند و لابد همانطور که می گویند همنشین تو از تو بِه باید تا ترا عقل و دین بیفزاید، انتظار دارند کمال همنشین در آنان اثر کند در حالی که سر بزنگاه ها نشان می دهند بویی از دمکراسی نبرده اند. مثلا مرحوم نیکسون با اینکه در جامعه بازی مثل آمریکا به دنیا آمده بود، چنان گندی به دمکراسی زد که هنوز که هنوز است وقتی می خواهند سیاست گندیده را مثال بزنند، یک گیت می چسبانند به آخرش. مثلا به قضیه ایران کنترا می گویند ایران گیت، اما اخیرا دانشمندانی که نقش وراثت را مهم تر می دانند و از بیخ به کودک درون بی اعتنایند به این نتیجه رسیده اند که دمکراسی وراثتی است. و از طریق ژن طی طریق می کند و به نسل های بعدی منتقل می شود. و مقام شامخ ولایت را شاهد می آورند که نه درسی خوانده و نه دانشگاهی رفته و نه حتی از بغل دمکراسی رد شده اما یکی از دمکرات ترین رهبران جهان است. در مقابل چشم پزشکی مثل بشار اسد را مثال می زنند که با اینکه بغل قصر باکینگهام مدرک دکترا گرفته به یکی از قصابان تاریخ تبدیل شده یا شازده اسدالله میرزا “جیم آخ جون” نوه خدابیامرز کیم ایل سونگ که در سوئیس تحصیلات کرده ولی تا با شوهر عمه دعوایش شد، نام نبرده را انداخت جلوی سگ هار.

democracy--sheep-H4۲

دمکراسی غربی را شاید بتوان بدترین و ناپایدارترین و بی وفاترین نوع دمکراسی نامید. کافی است چهار تا مطلب علیه رهبران سیاسی نوشته شود یا چهار تا جلمبر با حمل پلاکارد خواهان برکناری فلان سیاستمدار شوند یا دویست سیصد تا آسمان جُل جلوی دفتر رهبران کشور تظاهرات و تحصن کنند و یا یک تهمت بی ناموسی به دم فلان وزیر و وکیل بچسبانند، چنان فرار را بر قرار ترجیح می دهند که همسر و فرزندانشان مجبور می شوند برای پیدا کردنشان دست به دامان روزنامه ها بشوند.

بیچاره ها آنقدر که نگران نام نیک خویش هستند به فکر زن و بچه و حساب بانکی خودشان نیستند. و میلیونها رأیی که با مخارج میلیاردی به دست آمده یکشبه چنان دود می شود که به قول زنده یاد جامی: بودم آن روز در این میکده از دردکشـان/ که نه از تـاک نشان بود و نـه از تاکـنشان. برخی از این رهبران غربی حتی هارت و پورت را هم کسر شأن خودشان می دانند.

۳

به همین دلیل بسیاری معتقدند اگر جمهوری اسلامی مستقر نشده بود، جهان هیچگاه معنای دمکراسی را درنمی یافت. تا پیش از نظام اسلامی مُد شده بود که تا چهارنفر با فلان رئیس جمهور مخالفت می کرد فورا استعفا می دادند و می رفتند دنبال یک شغل شرافتمندانه. یا تا یک هواپیما سقوط می کرد از وزیر و دختر وزیر گرفته تا دالاندار فرودگاه همگی استعفا می کردند و تازه خوشحال هم بودند که کسی کاری به کارشان ندارد یعنی تا این حد جنبه مخالفت نداشتند. یا تا یک کشتی غرق می شد رهبران مادرمرده در تلویزیون ظاهر می شدند و با ترس و لرز متنی از پیش نوشته را می خواندند و از قاطبه اهالی طلب عفو می کردند. اما جمهوری اسلامی به جهانیان آموخت که به محض سقوط هواپیما با قیافه حق بجانب در تلویزیون ظاهر شده و بگویند خواست خدا بوده. خیلی که ملت شاکی بشوند منت بر سرشان بنهند و بگویند بروید خانه هایتان تحقیقات می کنیم. و بعد از دو سه سال اعلام کنند هوا خراب بود ساختمان بلند بود و هواپیما سقوط کرد و السلام و نامه تمام. و نشان بدهند که سیاست مدار باید جنبه داشته باشد و مخالفت ها را تاب بیاورد.

۴

دوست و دشمن معتقدند مقام شامخ ولایت یکی از دمکرات ترین رهبران جهان است. چون در هیچ جای جهان رهبری را پیدا نخواهید کرد که هفتاد میلیون مخالف داشته باشد و ککش نگزد. در تاکسی و مترو و اتوبوس دشنامش بدهند و از این گوش بشنود و از روده بزرگ بیرون بدهد. اخیرا کار بجایی رسیده که در بیت خودش و در شب تاسوعای حسینی بر علیه دو قوه از سه قوه اش شعار سر دادند: «مایه‌ی ننگ ملت» و «منافق» اما ایشان آنقدر درجه تحمل شان بالا بود که به روی مبارک خودشان هم نیاوردند. حالا اگر پشت دیوار بیت اش شعار می دادند می گفتند نشنیده اما چشم توی چشم رهبر عظیم الشان دوختند و به رئیس مجلس و رئیس جمهور نظام دشنام دادند و رهبر نه تنها خم به ابرو نیاوردند بلکه چون شعاردهندگان عاشقان اهل بیت رهبری بودند لبخندی تاریخی نیز تقدیمشان کردند. در موسم انتخابات نیز تجربه شده به محض این که ملت بو می برد که رهبری نظرش به فلان کاندیدا نزدیک تراست، به رقیب اش رای می دهند اما رهبر اصلا و ابدا به روی خودش نمی آورد. کار به جایی رسیده که الهام خانم چرخنده را بیشتر از ملت مورد عنایت قرار می دهد و در دوره ای که چرخ اقتصاد مملکت هیچ رقم نمی چرخد، مقام شامخ ولایت نگران اسم و فامیل خانم الهام چرخنده است. حالا هم که توافق هسته ای با عنایت الهی به هیبت اره بر نظام ظاهر شده و رهبر نه راه پس دارد و نه راه پیش، مقام شامخ ولایت با آزادمنشی یک روز آن را به مجلس حواله می دهند و یک روز به شورای نگهبان. و اگر خجالت نمی کشید از حسین شریعتمداری می خواست برجام را تایید کرده و در کیهان بنویسد شتر مرد حاجی خلاص. آخرش هم وقتی می بیند سمبه دلواپسان و جبهه ناپایداری پر زور است مثل یک شوالیه بزرگ زاده با سعه صدر به رئیس جمهور مملکت نامه می نویسد و هزارتا “شرط و شروط” می گذارد اما چون ذاتا اهل مداراست آخر نامه تاکید می کند: البته این شرط و شروط ها مثل مهریه است کی داده و کی گرفته.

* اسد مذنبی طنزنویس و از همکاران تحریریه شهروند است. مطالب طنز او علاوه بر شهروند، در سایت های گوناگون اینترنتی نیز منتشر می شود. اسد مذنبی تاکنون دو کتاب طنز منتشر کرده است.

tanzasad@gmail.com