(بوکان)

نگه کن سحرگاه تا بشنوی

ز بلبل سخن گفتن پهلوی

در خنکای ستیغ کو‌هسار سربلند زاگرس، جایی که چشمه‌ساران جوشان و خروشان از جای‌جای کوهستان پر مهر بیرون می‌تراود و سبزی مرغزار با خیز بلند امواج عطرآگین گیاهان خوش رنگ در هم می‌آمیزد، ایرانیان هوشمند بن‌مایه شهری را ریختند که پیش از دوران ماد تاکنون پرورنده هنرمندان بی‌مانند و سرایشگران بی‌همالی بوده است. این «عروس زاگرس» سرزمین چشمه‌ساران «ایزیرتو» نام داشت.

واژه کهن ایرانی «کانی»، به معنی چشمه‌سار، به شکل‌های خانی، خان و خانیک در خراسان و اصفهان، خُونج در فارس، خُونگ در ایلام و خوزستان و کانی در کردستان به کار می‌رود. شهرها و روستاهای خان‌آباد، خان‌ببین، خان‌تختی، خان‌رود، خان‌زور، خان‌شان، خان‌گان (خانقاه)، خانک، خان‌کندی، خان‌کوه، خان‌کوی، خان‌کوک، خان‌چاه، خان‌میر، خانوک، خان‌سرخ، خانیک، خانیان، خنج، خنجشت، خنجین، خنداب (خونداب)، خُونگ، خونگ اژدر، خوانسار، خون، خونان، بردخون، بیدخون، گاوخونی و همچنین کان‌رود، کانی، کانیان، کانی‌پاشا (پادشاه)، کانی‌دینار، کانی‌رش، کانی‌سخت، کانی‌چرمگ، کانی‌سفید، کانی‌سپی، کانی‌سلیمان، کانی‌سور، کانی‌سیب، کانی‌شیخ، کانی‌تومار، کانی‌قادر، کانی‌گنج، کانی‌ماسی، کانی‌وهرام، کانی‌مانگا، کانی‌اژدر، کانی‌اژدها، کانی‌روژ، کانی‌شو، «بوکان» و بسیاری دیگر اهمیت آب در نزد ایرانیان را به خوبی نشان می‌دهدbookan-H4.

در دوران ماناها، این شهر به چشمه بزرگ آن «آبگیر بزرگ» که امروزه «حه‌وزه گه‌وره» (Hewze Gewre) نامیده می‌شود، معروف بود. هنرمندان نغمه‌سرای آن، در دوران ماد شوری دیگر در جان شیفته مردم ایران‌زمین ریختند، آن‌چنان که در دوران کنونی نیز کوه «ناله‌شکن» مزار سرایشگر و خواننده بی‌همال «حسن زیرک» شد. «کول تپه» جایی که هر بامداد گلبانگ پهلوی را از زبان بلبلکان خوش‌آوای نغمه‌خوان می توان شنید. فرهادان این سرزمین، در دوران شکوهمند هخامنشی در تخت‌جمشید نقش‌آفرینی کردند. مردمی که در یورش بیگانگان، فرهنگ کهن خود را پاس داشتند. در متون یونانی دوران سلوکی از سرایشگران و نغمه‌سرایان این دیار یاد شده است. سرایشگران کیش مهر در دوران اشکانی و گلبانگ پهلوی در دوران ساسانی از این بوم و بر برخاستند. در یورش سهمگین و دهشتبار تاتار، این سرزمین نیز چون دیگر جا‌های ایران‌زمین، دستخوش کندن و سوختن و بردن شد و غار زیبای سهولان پناهگاه جان به در بردگان از این کشتار هراسناک. آن‌چنان که شهر زیبای بوکان، این عروس نغمه‌خوان زاگرس، تا دوران کنونی نتوانست جایگاه راستین خود را بازیابد.

در گویش زیبای کردی، که از زبان‌های اصیل ایرانی است، واژه «بوک» به معنی عروس است و این شهر را به دلیل جنگل و بیشه‌زار کنار رودخانه سیمینه رود، به زیبایی عروس مانند کرده است. همچنین کردها همواره مراسم عروسی را در بهاران و در کنار چشمه پر آب بوکان برگزار می‌کردند. آرامگاه سردار «عزیز خان مکری» داماد امیرکبیر و فرمانده کل قشون ناصرالدین‌شاه قاجار که مردی لایق و مورد توجه امیرکبیر بوده است در این شهر قرار دارد. آب و هوای بوکان در زمستان‌ها سرد و پر برف و در تابستان نسبتاً گرم است. بهار پر باران و پاییز پر باد و نیمه زمستانی دارد

پیرامون بوکان سرشار از دیدنی است. دژ قالای‌چی به معنای قلعه چینی (ظرف‌های چینی) در روستا قلایچی بوکان از ۸۰۰ سال پیش از میلاد و مربوط به حکومت ماناها، کهن‌ترین مکان جهان است که هنرمندان ایرانی در آن برای نخستین بار آجر لعابدار ساختند که امروزه زینت‌بخش موزه‌های جهان است. به دلیل یافت شدن همین آجرها و ظرف‌های لعابدار بود که این منطقه را «قلعه چینی» نام نهادند. در نزدیکی آن نیز غار قالایچی رهنوردان دلاور و غارنوردان بی‌باک را به سوی خود می‌خواند. در راه بوکان به مهاباد، غار آبی «سهولان» به معنای یخبندان قرار دارد که دیدار آن بر هر گردشگری واجب است و در نزدیکی آن زیارتگاهی سرسبز و مقدس به نام «شمس برهان».

 

میش مرغ

واپسین زیستگاه پرنده نادر و کمیابی به نام «میش‌مرغ»، این شترمرغ ایرانی نیز در این منطقه در دشت سه کانیان ( سه چشمه) قرار دارد. این پرنده در تمام فصل‌های سال دیده می‌شود. بوکان آخرین زادبوم این گونه با ارزش در ایران بوده و میش مرغ یکی از مهمترین آثار طبیعی ملی در شهرستان بوکان بشمار می‌رود. همچنین شهرستان بوکان بهترین زیست‌بوم سمندر کردستانی است.

*جعفر سپهری مدرس کامپیوتر در دانشگاه های آزاد، جامع علمی کاربردی و پیام نور و مدرس رسمی فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی در زمینه “هواشناسی کوهستان” بوده است. او صدها مقاله در زمینه ی ایران شناسی و تاریخ علم در ایران به چاپ رسانده . سپهری از سال ۲۰۱۴ به کانادا مهاجرت کرده است.