Kanoon-logo

اطلاعیه کانون نویسندگان ایران در تبعید به مناسبت سیزدهم آذر، روز مبارزه با سانسور

ایشان را چه ساده، چه به سادگی کشتند

ایشان را چه ساده، چه به سادگی کشتند

محمد مختاری: …این دایره به سادگی آب گرد چشمانم می گردد

آذرماه یاد آورِ اوج ستمگریِ حکومت اسلامی نسبت به اهل قلم آزاداندیش و آزادیخواه در میهنمان است.

دوم آذر ماهِ سال ۱۳۶۴ غلامحسین ساعدی یکی از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران و کانون نویسندگان ایران در تبعید، با رنج جانکاهی که تبعید بر جسم و جان اش نشانده بود، از میان ما رفت. مرگ غلامحسین ساعدی از دست دادنِ یکی از برجسته ترین و تاثیرگذارترین شخصیت های فرهنگی بود، نویسنده و نمایشنامه نویسی که مرگ کبود او را از ما گرفت. ساعدی سانسور را از بارقه های فرهنگ کشی می دانست، سانسوری که در حکومت اسلامی ” تنها در حوزه فرهنگ و هنر نیست که جولان می دهد، بلکه رژیم به سانسور زندگی روزمره آدم های کوچه و بازار نیز پرداخته است”. ساعدی از” فرهنگ کُشی و هنرزدائی در جمهوری اسلامی ” نوشت و دَمی در مبارزه با آنچه وی” دیو تسلط” و “ابوالهولی که تیماج آغشته به خونش را بر سراسر وطن ما گسترده”، درنگ نکرد.

حکومت اسلامی جنایت سازمان یافته و دولتی علیه اهل قلم را اما از آذرماه سال ۱۳۵۹ با تیرباران کردن سیمون فرزامی سردبیر ۷۰ سالۀ روزنامۀ ” ژورنال دو تهران” آغاز کرده است. ۶ آذرماه سال ۱۳۷۳ خبر مرگ سعیدی سیرجانی در زندان فقها اعلام شد. سیرجانی نویسنده، شاعر و پژوهشگر را به جرم های واهی و دروغین دستگیر کرده بودند. ۴ آذرماه سال ۱۳۷۷ جسد مجید شریف مترجم و نویسنده در پی سه روز ناپدید شدن توسط خانواده اش پیدا شد. ۱۲ آذرماه سال ۱۳۷۷ محمد مختاری، شاعر، نویسنده ، پژوهشگر و عضو کانون نویسندگان ایران توسط ماموران وزارت اطلاعات ربوده شد. ۱۸ آذرماه جسد محمد مختاری که با طناب خفه اش کرده بودند توسط فرزند وی در پزشکی قانونی شناسائی شد. ۱۹ آذرماه همان سال ۱۳۷۷محمد جعفر پوینده مترجم، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران ربوده شد. ۲۱ آذرماه ماموران اداره آگاهی به همسر وی اطلاع دادند که جسد پوینده پیدا شده است. پوینده را با سیمی مسی خفه کرده بودند.

کانون نویسندگان ایران، سوگوار از دست رفتن اعضای گرانقدرخود، ۱۳ آذر را با یاد محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، روز مبارزه با سانسور اعلام کرد، روزی که ” رهگذری پای دیواری در پشت کارخانه سیمان در امین آباد شهرری خبر دیدن جسدی را به مسؤلان اطلاع داد”، جسد شاعری که سروده بود:

” درخت و سنگ و سار و سنگسار و دار

سایه ی دستی که می پندارد دنیا را باید از چیزهایی پاک کرد…”

قتل جنایتکارانه اعضای برجسته کانون نویسندگان ایران، که زندگی و جان در راه دفاع از آزادی اندیشه و بیان و قلم، و مبارزه با سانسورنهاده بوده اند، جنایت سازمان یافته و تروریسم دولتی است، جنایاتی که به حیات حکومت اسلامی گره خورده است.

۱۷ سال از آذرماه خونین سال ۱۳۷۷ می گذرد، طی این سال ها، وهم امروز نیز تیغ سانسور و فرهنگ کُشی به کار است. آیا ازحکومتی نابهنگام، فرهنگ ستیز و شاعر و نویسنده کُش غیر از این انتظار می رود؟ از حکومتی که بنیانگذاراش فتوی ” شکستن قلم” می دهد و ولی فقیه اش، آیت الله خامنه ای ” سانسور را عملی به نفع مردم” اعلام می کند، دور از انتظار خواهد بود که کتاب و روزنامه و نشریه، تئاتر، سینما، موسیقی، وبلاگ نویسی و تارنماهای اینترنی سانسور نکند، و نویسنده و شاعر و روزنامه نگار از حقوق صنفی و اجتماعی اش محروم و خانه نشین نکند، مورد ضرب و شتم قرار ندهد، زندانی و شکنجه نکند، و درطی ۳۷ سال ازتلاشگران کلیدی آنان را به خاطر مبارزه علیه سانسور و دفاع از آزادی اندیشه و بیان و قلم به قتل نرساند.

کانون نویسندگان ایران در تبعید بار دیگر درسیزدهم آذر، روزمبارزه علیه سانسور و سالگشت به قتل رساندن یارانمان محمد مختاری و محمد جعفر پوینده ، با همراهان و یاران خود در کانون نویسندگان ایران و همه ی اهل قلم آزاد اندیش و آزادی خواه پیمان می بندد که در کنار آنان در برابر سانسور حکومتی خواهد ایستاد و روشنگری و اعتراض به سیاستی که لجام گسیخته با سلاح سانسور و کشتار در صدد قلع و قمع فرهنگی ست را مرکز فعالیت خود قرارخواهد دهد، و دفاع و پاسداری از آزادی اندیشه، بیان و قلم را رساترفریاد خواهد کرد.

کانون نویسندگان ایران در تبعید

۱۲ آذر ماه سال ۱۳۹۴