پس از انفجار انتحاری روز ۳۰ جدی/دی، مریم ابراهیمی کارمند تلویزیون طلوع نه تنها به نماد قربانیان این رویداد، بلکه به نماد قربانیان آزادی بیان در افغانستان تبدیل شده است.

عصر چهارشنبه گذشته که به “چهارشنبه سیاه” معروف شده، مریم سوار مینی‌بوسی شد که دست‌کم ۳۰ کارمند گروه موبی را به خانه‌های آن‌ها در غرب کابل می‌برد. وقتی این مینی‌بوس به نزدیک سفارت روسیه در خیابان منتهی به قصر دارالامان رسید، یک خودرو مملو از مواد منفجره توسط یک بمب‌گذار انتحاری به پهلوی آن کوبیده شد

زنده یاد مریم ابراهیمی در اعتراضات خیابانی گل می ریزد، کبوتر سپید آزاد می کند و بر دیوار پاسگاه پلیس می نویسد "صلح رویا نیست"

زنده یاد مریم ابراهیمی در اعتراضات خیابانی گل می ریزد، کبوتر سپید آزاد می کند و بر دیوار پاسگاه پلیس می نویسد “صلح رویا نیست”

.

این انفجار حدود ساعت ۵ و ۱۰ عصر روی داد. مریم قرار بود که پس از رساندن تک‌تک همکارانش در محلات اطراف قصر دارالامان و جاده شهید مزاری، حدود ساعت ۷ و ۳۰ شام به خانه برسد، اما او و شش همکار دیگرش هرگز به خانه نرسیدند. جواد ابراهیمی برادرش می‌گوید خبری را که نمی‌خواست بشنود، بالاخره شنید.

گروه طالبان در ماه عقرب/آبان به صورت رسمی اعلام کرده بود که کارمندان شبکه تلویزیونی طلوع و شبکه تلویزیونی “یک” اهداف نظامی شمرده می‌شوند. دلیل اعلام این تهدید پخش خبری از این دو شبکه بود مبنی بر تجاوز افراد وابسته به گروه طالبان به دانشجویان دختر در خوابگاه دانشگاه قندوز. طالبان این خبر را کذب می‌دانست.

مریم از شش ماه پیش در بخش دوبله فارسی سریال‌های شرکت تولیدی کابورا کار می‌کرد ـ شرکتی که برای رسانه‌های زیرمجموعه گروه رسانه‌ای موبی محصول قابل پخش تولید می‌کند. او هم برای گروه طالبان هدف نظامی شمرده می‌شد. جواد ابراهیمی می‌گوید: “بارها به او گفتم که نرو، اما مثلی که او شجاع‌تر از من بود، به کارش عشق می‌ورزید و هر روز می‌رفت.”

قربانیان دیگر این رویداد، محمدجواد حسینی، زینب میرزایی، مهری عزیزی، حسین امیری، محمدعلی محمدی و محمدحسین همکار بودند. زینب و محمدعلی در بخش دوبله فیلم، مهری به عنوان گرافیست، محمدجواد به عنوان تدوین‌گر، حسین در بخش صحنه‌آرایی کار می‌کردند و محمدحسین راننده آن‌ها بود. ۲۵ نفر دیگر هم زخمی شدند.

صلح رویا نیست

مریم ۲۰ سال پیش در مهاجرت در ایران متولد شد. دیپلمش را در همان‌جا گرفت و سه سال پیش، وقتی به کشورش بازگشت، به عوض این که به روستای پدری‌اش در “تگاب‌غار” منطقه ورس در ولایت کوهستانی بامیان در مرکز افغانستان برود، با خانواده‌اش در محله فقیرنشین “برچی” در غرب کابل اقامت گزید.

او در کابل به آموزش مشغول شد و همزمان به فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و مدنی پرداخت. برادرش می‌گوید: “برای توسعه فرهنگی هرجا کاری و مراسمی بود، مریم همیشه پیشگام بود.” یکی از آخرین کارهای مدنی او که بی‌بی‌سی هم آن را گزارش کرد، اجرای برنامه نمادین روز هشتم عقرب (آبان) برای تامین صلح در کشور بود.

مریم در این اعتراض خیابانی، به همراه ده‌ها فعال مدنی دیگر به خیابانی در غرب کابل رفت و روی دیوار سیمانی یک مرکز پلیس نوشت: “صلح رویا نیست”. تاکید او و همکارانش این بود که دولت در پی صلح واقعی باشد و نه “صلح رویایی”. او در برنامه‌ای دیگر بر محل مرگ قربانیان انفجار انتحاری در خیابان فرودگاه کابل، گل سرخ پاشید و کبوتر سپید آزاد کرد.

اما گروه طالبان چرا مریم و شش همکارش را کشت، آنهم با انفجار انتحاری در یکی از شلوغ‌ترین خیابان‌های پایتخت؟ این گروه دلایل مختلفی ارائه کرده، از جمله این که شبکه طلوع “ترویج‌کننده بی‌حیایی است و باعث هتک حرمت و دریده شدن عفت پاک خانواده‌های مسلمان افغان با نشر و پخش فیلم‌های مبتذل و منکرات می‌باشد

مریم ابراهیمی در اعتراضات خیابانی برای صلح گل پخش می کند

مریم ابراهیمی در اعتراضات خیابانی برای صلح گل پخش می کند

.”

اما خانواده مریم به هیچ صورت معتقد نیستند که او در جهت نادرستی گام بر می‌داشت، بلکه باور دارند که دخترشان هر کاری که انجام داده، با اعتقادات دینی او کاملاً همخوانی داشت. فاطمه ابراهیمی، مادر مریم، می‌گوید دخترش فرد معتقدی بود و هیچ‌گاهی روزه و نمازش را قضا نکرد و باورش به اعتقادات اسلامی راسخ بود.

جواد ابراهیمی برادرش می‌گوید: “من الآن فکر می‌کنم که مریم کار درستی انجام داده است، هرچند شهید شده و من داغدارش هستم.” دولت، گروهی از روحانیون و فعالان مدنی در افغانستان هم تاکید دارند کاری که مریم انجام می‌داد درست بود و آنچه که نادرست بود، حمله طالبان به مینی‌بوس حامل او و همکارانش بود.

این حمله محکومیت گسترده ملی و بین‌المللی را در پی داشته است. شورای امنیت سازمان ملل این بمبگذاری انتحاری را فراتر از حمله به جان غیرنظامیان دانسته و در اعلامیه‌ای گفته که این انفجار حمله به آزادی بیان بود. اعضای شورای امنیت خواستار پیگرد بین‌المللی عاملان و سازمان‌دهندگان این حمله شده است.

 

نماد قربانیان آزادی بیان

روزی که پیکر مریم ابراهیمی در گورستان سخی دفن شد، شمار زیادی از فعالان سیاسی، مدنی، روحانیان، روزنامه‌نگاران و مردم غرب کابل در تشییع جنازه او شرکت کردند. در این مراسم از او به عنوان قربانی آزادی بیان نام برده شد. در شبکه‌های اجتماعی هم با پخش گسترده عکس‌های این فعال رسانه‌ای، از او به عنوان نماد قربانیان آزادی بیان بزرگداشت می‌شود.

مجیب خلوتگر رئیس دیدبان رسانه‌ها، نهاد حامی رسانه‌های آزاد می‌گوید که به دلیل تفاوت این حمله و مرگ هفت فعال رسانه‌ای در یک رویداد واحد و نوع حمله و سازمان‌دهی گسترده برای انجام آن، همه قربانیان آن نه تنها قربانی آزادی بیان هستند، بلکه می‌توانند به عنوان نماد کل قربانیان آزادی بیان در افغانستان و جهان معرفی شوند.

به نظر او، در ۱۳ سال اخیر در افغانستان، ۵۷ نفر قربانی آزادی بیان شده‌اند، اما این هفت نفر در رویدادی متفاوت و وضعیتی “بی‌نظیر” کشته شدند و لازم است که دولت، نهادهای بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشری کارزاری جهانی را برای دفاع از آزادی بیان و به نام آنها آغاز کنند.

رئیس دیدبان رسانه‌ها می‌گوید که دولت افغانستان باید مکانی مانند نهاد دولتی، چهارراه، خیابان یا جغرافیایی را به نام این قربانیان آزادی بیان نام‌گذاری کند و علاوه برآن از مجامع جهانی خواسته شود که نهادی یا دست‌کم بخشی از یک نهاد مانند اتاقی در سازمان ملل را به نام قربانیان “چهارشنبه سیاه” نام‌گذاری کنند.

 

آزادی قابل معامله نیست

مادر مریم به بی‌بی‌سی گفت که پنج فرزندش را به سختی بزرگ کرد، درآمد مالی چندانی ندارد، اما به آن راضی است. اعضای خانواده مریم ناراحتند که چرا رسانه‌ها بر فقر مالی آن‌ها تمرکز و زمینه را برای آن فراهم کرده‌اند که عده‌ای به آنها پیشنهاد کمک کنند.

اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان قربانیان این رویداد را “شهدای راه آزادی” و این بمبگذاری را حمله به ارزش‌های قانون اساسی کشور دانسته است. او گفته که این رویداد دولت و مردم را بیش از پیش متوجه می‌کند که از ارزش‌های ملی و اسلامی پاسداری کنند و آزادی بیان قابل معامله نیست و باید به صورت اساسی احترام و در عمل پیاده شود.

با وجود این، هنوز مشخص نیست که دولت چه برنامه‌ روشنی برای ادای احترام به مریم و شش همکارش به عنوان نماد قربانیان آزادی بیان در افغانستان روی دست دارد. همچنین مشخص نیست که دولت آن‌ها را نماد قربانیان آزادی بیان در کشور می‌داند یا نه و آیا آنچه را که رئیس دیدبان رسانه‌ها می‌گوید، از سوی دولت عملی خواهد شد یا نه.

برگرفته از بی بی سی