دیوانه مبتلا به توهمی که این سنگ را به چاه انداخت سید علی خامنه ای بود که به پشتوانه توفیق در سرکوب وحشیانه مردم ایران در سال ۱۳۸۸، در بهار سال ۲۰۱۱ که تظاهرات مسالمت آمیز مردم سوریه آغاز شده بود، دچار توهم گسترش حوزه اقتدار خود به مدیترانه شرقی شد و پنداشت که می تواند و باید برای سرکوب مردم سوریه به کمک دوست و متحد جنایتکار خود بشار اسد بشتابد و با این کار خود و منطقه را در باتلاقی فرو برد که تاکنون بیش از ۲۶۰ هزار کشته و ۱۱ میلیون پناهجو، آواره و بی خانمان داشته است

فاجعه خونبار سوریه، یا به تعبیر دبیرکل سازمان ملل متحد “جنایت علیه بشریت” مصداق بارز سنگی است که یک دیوانه به چاه می اندازد و صد عاقل نمی توانند آن را بیرون آورند. دیوانه مبتلا به توهمی که این سنگ را به چاه انداخت سید علی خامنه ای بود که به پشتوانه توفیق در سرکوب وحشیانه مردم ایران در سال ۱۳۸۸، در بهار سال ۲۰۱۱ که تظاهرات مسالمت آمیز مردم سوریه آغاز شده بود، دچار توهم گسترش حوزه اقتدار خود به مدیترانه شرقی شد و پنداشت که می تواند و باید برای سرکوب مردم سوریه به کمک دوست و متحد جنایتکار خود بشار اسد بشتابد و با این کار خود و منطقه را در باتلاقی فرو برد که تاکنون بیش از ۲۶۰ هزار کشته و ۱۱ میلیون پناهجو، آواره و بی خانمان داشته است.

متهم ردیف دوم این “جنایت علیه بشریت” نیز باراک حسین اوباما، رییس جمهوری آمریکا است که به سودای حل پرونده هسته ای حکومت آخوندی، بر آنچه که در سوریه می گذشت چشم بست و عملا بانی و مسبب این “جنایت علیه بشریت” گردید

مذاکرات صلح سوریه

مذاکرات صلح سوریه

.

در تابستان گذشته، حکومت آخوندی که پایش در باتلاق سوریه گیر کرده بود، برای رهایی خود دست به دامن ولادیمیر پوتین در روسیه شد و او نیز که پیشتر در جریان الحاق کریمه، درگیری های اوکراین و مساله سلاح های شیمیایی سوریه، باراک اوباما را به خوبی شناخته و با میزان بی تصمیمی و انفعال او آشنا شده بود، فرصت را غنیمت شمرد و به بمباران شهرها، روستاها و آنچه که از دسترس بشکه های انفجاری حکومت جنایتکار بشار اسد در امان مانده بود، پرداخت که این کار همچنان با شدّت و حدّت ادامه دارد و در آخرین نمونه آن، به گزارش “صدای آلمان” در ۲ فوریه، ۱۳ بهمن: «به گفته مخالفان، حمله جنگنده های روسیه به حومه شهر حلب در این حمله که “بی سابقه” خوانده شده، بیش از ۲۷۰ نفر کشته شده اند… سالم مسقط سخنگوی “کمیته عالی مذاکرات” در ژنو به خبرنگاران گفت: با وجود آن که شب گذشته [سه شنبه شب] یک قتل عام بزرگ در سوریه رخ داده، هیچ کس کاری انجام نداده و جامعه بین المللی به طور کامل کور است».

در مورد “کوری” جامعه بین المللی، شاید درست تر این باشد که گفته شود خود را به ندیدن می زند و در ماه های اخیر در رویارویی با واقعیت های غیرقابل انکار ناگزیر شده تا حدودی چشم بند خود را کنار بزند. در واقع، پس از امضای توافق نامه “برجام”، باراک اوباما شاید براثر عذاب وجدان ناشی از تعلل در جلوگیری از رخداد “جنایت علیه بشریت” در سوریه، به فکر کارهایی که بیشتر جنبه روابط عمومی و نمایشی داشت افتاد تا بلکه بخشی از این لکه ننگ ابدی را در ماه های پایانی دوران ریاست جمهوری از نام خود پاک کند.

از جمله این مانورهای دیپلوماتیک، سازماندهی برگزاری گفتگوهایی برای یافتن راه حل سیاسی و پایان دادن به جنگ فرسایشی و خونین ۵ ساله ای بود که کل کشور سوریه را ویران کرده و برای کشورهای اروپایی نیز در زمینه پذیرش پناهجویان مشکلات بزرگ، از جمله امنیتی، به وجود آورده است.

در پی چند ماه زمینه چینی برای انجام این گفتگوها، جمعه گذشته پس از چند روز تأخیر، گفتگوها در مقر سازمان ملل متحد در ژنو به شیوه ای غریب آغاز شد. غرابت این شیوه از آن جهت است که برخلاف روال معمول گفتگو، طرفین رودرروی یکدیگر نمی نشینند و با نشستن در اتاق های جداگانه، نماینده سازمان ملل به عنوان میانجی به نوبت با آنها گفتگو نموده و می کوشد دیدگاه هایشان را به یکدیگر نزدیک کند.

صرف نظر از عجیب بودن این شیوه گفتگو، که می تواند فرسایشی شده و مدتی طولانی به درازا کشد، موضوعی که برسر پیشرفت مذاکرات سنگ می اندازد این است که در چند ماه گذشته، رژیم جنایتکار بشار اسد با دستیاری بمباران های گسترده نیروی هوایی روسیه، به پیروزی هایی مقطعی دست یافته یا جلوی شکست های پی درپی اش گرفته شده و ازاین رو در مذاکرات سرسختی نشان داده و به چیزی کمتر از تسلیم مخالفان به خواسته های خود رضایت نمی دهد. نخوت و تفرعن ولادیمیر پوتین نیز به این وضعیت دامن می زند. به گزارش روز چهارشنبه ۱۴ بهمن “بی بی سی” فارسی: «درپی درخواست آمریکا از روسیه برای پایان دادن به بمباران گروه های مخالف در سوریه، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفت کشورش حملات هوایی علیه گروه های افراطی در سوریه را تا زمانی که آنها شکست نخورند متوقف نخواهد کرد».

نگفته پیداست که “مذاکرات” در چنین فضایی، که عملا اراده قاطع سیاسی برای حل بحران در آن وجود ندارد، راه به جایی نمی برد و به توصیف جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا این «وخیم ترین بحران انسانی از زمان جنگ جهانی دوم» هر روز سردرگم تر و وخیم تر از پیش می شود.

به این ترتیب، به توفیق مذاکرات و میانجیگری سازمان ملل متحد امید چندانی نمی توان بست و به گفته باب کورکر، رییس جمهوری خواه کمیته روابط خارجی سنای آمریکا: «خیلی مشکل است که نتیجه این مذاکرات توقف کشتارها در سوریه و خروج بشار اسد از قدرت باشد»!

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.
Shahbaznakhai8@gmail.com