دیدگاه

همانگونه که در نوشته سوم ماه مه منتشره در شهروند هفته گذشته به آگاهی رسید جناحی از هیات مدیره کنگره ایرانیان کانادا  با  چنگ زدن به هر وسیله یی بر آنست تا کشتی در حال غرق شدن کنگره را از گردابی که خود در دوران بیست ماهه ی گذشته بوجود آورده به ” ساحل نجات ” برسا ند. برای رسیدن به این منظور مهندسی انتخابات همزمان با برگزاری مجمع عمومی سالیانه یی  حقیر و درهم شکسته  که حاصل عملکرد منفی ، تخریبی و لابی گرایانه آنان در یکسال گذشته بوده بصورتی جدی دنبال می شود. در این مسیر گام نخست و “طرح اولیه”  آنان  “انتخابات الکترونیک” بود که با روشنگری هفته گذشته نقش بر آب گردید و هیات مدیره مجبور شد تا با ارسال پیامی به اعضا از این کار انصراف دهد. اما آنانی که در سر خیال یک دست کردن هیات مدیره را می پرورانند این بار با شگرد بازی کردن با شمارش واقعی اعضا می خواهند تا با پائین آوردن تعداد اعضا ی این نهاد، مجمع عمومی سالیانه آن را با تعدادی انگشت شمار “رسمیت” بخشیده و برگزار کنند تا بتوانند از درون آن کاندیداهای دست چین شده خود را بر کرسی هیات مدیره بنشانند. بنابراین لازم است تا به تجزیه و تحلیل این اعمال پرداخته شود تا اهداف و مقاصد پنهانی و نهایی آن آشکار گردد.

بازی با تعداد اعضای کنگره!

چیزی نزدیک به یک سال و نیم پیش جریانی هیاهو گونه و با شعار ” منهم یک ایرانی – کانادایی هستم” به سمت کنگره حمله ور گردید و توانست با ایجاد جوی کاذب و آلوده در انتخابات سال گذشته ارکان هیات مدیره را در اختیار گیرد.

نتیجه آن شد که مجمع عمومی سال گذشته کنگره با اعلام ۱۵۳۰ عضو پیوسته تشکیل گردید و بر پایه گزارش هیات نظارت بر انتخابات سال گذشته ۶۶۳ نفر به صورت حضوری و ۲۲۷ نفر هم غیابی و با وکالت در رای گیری شرکت کردند که حاصل آن مشارکت ۸۹۰  عضو از ۱۵۳۰ نفر کل اعضا  یعنی برابر با  ۵۸ درصد بود.

اما اکنون آنانی که در هیات مدیره اکثریت دارند در آخرین جلسه هیات مدیره در هفته جاری (ما دو عضو هیات مدیره به همراه عضو دیگر آقای دکتر نیکجو در اعتراض به این عمل جلسه این هفته هیات مدیره را ترک کردیم) اعلام کرده اند که کنگره ایرانیان کانادا تا تاریخ ۹/۵/۲۰۱۶ تنها ۲۹۶ عضو واجد شرایط دارد!  این گفته بدان معنی است که  از ۱۵۳۰ عضو فقط  چیزی نزدیک به ۲۰ درصد آن واجد شرا یط رای دادن در مجمع عمومی امسال هستند! به زبانی دیگر بر پایه این استدلال اعضای کنگره از مجمع عمومی سال گذشته تا کنون تا ۸۰ درصد ریزش داشته است!

اما همگی به خاطر دارند که مدیران مسئول کنگره  به دفعات و در مکاتبات و مناسبت های مختلف در طول دوران مدیریت (۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶)پیوسته از تعداد بیش از ۱۵۰۰ نفر عضو کنگره با افتخار نام برده ولی در کمال تعجب اکنون و در آستانه برگزاری مجمع عمومی سالیانه به ناگهان اعضای این نهاد را به ۲۹۶ نفر سقوط داده اند!

دلیل این کار آنان چیست؟ تنها یک علت دارد و آنهم تلاش این بخش از هیات مدیره است که می خواهد تا با کاستن تعداد اعضا، مجمع عمومی امسال را به هر شکلی که شده به  “رسمیت” رسانیده تا بتواند اهداف خود را در آن به اجرا گذارد.

پس چه شد آن همه هیاهو در ارتباط با فراگیری این نهاد و ” تلاش های خستگی ناپذیر” این افراد در جلب و جذب بیش از  ۱۰۰۰ عضو جدید؟!

اگر جناحی خاص از اعضا به هیات مدیره کنونی پشت کرده اند پس بر سر “یاران” و اعضای جدید سال گذشته خود آنان چه آمد؟ به چه دلیلی افراد و اعضای خود آنان از آنان روی برگردانیده و در گردهمائی های کنگره شرکت نمی کنند؟ چرا دو عضو هیات مدیره یک سال زودتر از پایان مدت ماموریتشان استعفا داده و بدون ارایه دلایل کافی و مردم پسند کناره می گیرند؟

به راستی مگر یک نهاد اجتماعی سرمایه یی جز اعضا دارد که مدیریت کنونی این گونه با آن رفتار کرده و آن را به سلیقه و خواست خویش بالا و پائین می کند؟!

ICC-election

واقعیت چیست؟

حقیقت آنست که جریانی به رهبری آقای بیژن احمدی (عضو هیات مدیره کنونی و مدیر روابط عمومی) در پی آنست تا با چیدمانی یکدست در هیات مدیره رهبری کامل این نهاد را در دست گیرد. این جریان در طول  یکسال گذشته با جلو انداختن خود و حضور در گردهمایی ها و ترتیب دادن مصاحبه های جهت دار در پی آنست تا راهکارهای لابی گرانه به نفع جمهوری اسلامی را بر ارکان کنگره حاکم سازد. در این مسیر فرد نامبرده و یاران آشکار و پنهان وی به دنبال آنند تا افرادی را که با این شیوه تفکر هماهنگی داشته و سازگارند به هیات مدیره وارد کرده و در سمت های لازمه قرار دهند.

برای نمونه لازم است تا به آگاهی برساند که این جریان در جلسات هیات مدیره پیوسته خواستار تماس با تشکیلاتی مانند “شورا ی ملی ایرانیان ـ آمریکا ” یا نایاک بوده و از همکاری با آن حمایت کرده است. بی جهت نیست که هم اکنون و در آستانه انتخابات از یکی از افراد شناخته شده مرتبط با این جریان به نام آقای علی کریم زاده بانگی برای پیوستن به هیات مدیره پشتیبانی کرده و به صورت غیرمستقیم و از راه های گفته شده در بالا در پی به عضویت درآوردن این فرد به هیات مدیره است. در اینجا لازم است به آگاهی برسانیم که آقای علی کریم زاده بانگی در تاریخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۴ و همزمان با نخستین سفر شیخ حسن روحانی به نیویورک در میهمانی شامی که مسئولین جمهوری اسلامی در نیویورک به این مناسبت برگزار کرده اند همراه با آقای تریتا پارسی (مدیر نایاک) شرکت داشته اند. فیلم حضور آقای بانگی در این میهمانی خوشبختانه به واسطه تضاد منافع نیروهای داخل رژیم جمهوری اسلامی منتشر گردیده است.

آقای علی کریم زاده بانگی بایستی به ایرانیان کانادا توضیح دهند که به دعوت چه کسانی و برای چه اهدافی به میهمانی مسئولین دولت جمهوری اسلامی در نیویورک  دعوت شده بودند؟ اصولا ایشان چه مسئولیتی دارند که از ایشان دعوت به عمل آمده تا به نیویورک بروند و در این گونه میهمانی ها شرکت کنند؟ در قبال دعوت از ایشان برای شرکت در این میهمانی متقابلا چه خوا سته هایی از طرف دولت ایران از ایشان به عمل آمده؟ آیا کاندیدا شدن ایشان برای عضویت در هیات مدیره کنگره ایرانیان کانادا با مسئولین دولت ایران و آقای تریتا پارسی با توجه به رابطه نزدیک و صمیمی آنان از پیش هماهنگ نشده است؟ آقای بانگی  با توجه به ارتباط نزدیکی که با نایاک و مسئولین جمهوری اسلامی دارند برای چه منظوری و کسب چه اهدافی علاقه مند به عضویت در هیات مدیره کنگره ایرانیان کانادا شده اند؟ آقای بانگی چه ارتباطی با نهاد “ایران پروژه” دارند؟ رابطه آقای علی کریم زاده بانگی با آقای بیژن احمدی و یاران ایشان چیست و از چه زمانی آغاز گردیده؟

از دیگر یاران نام آشنای آقای بیژن احمدی آقای محسن خانیکی است. آقای خانیکی از طرف آقای احمدی از زمانی که کنگره تصمیم گرفت صفحه فیس بوکی را راه اندازی کند از جمله مسئولین  یا “ادمین” فیس بوک آن بوده اند و نقش خود را در انتخاب و یا حذف آرا و نظراتی که می توانند و یا بایستی در این صفحه به اشتراک گذارده شوند به خوبی اجرا می کنند. آقای محسن خانیکی که علاقه و ارادت ویژه یی به آقای جواد ظریف دارند و این ارادت را در سرودن اشعاری در مدح جواد ظریف در صفحه فیس بوک خود بارها نشان داده اند.

چنانکه مشاهده می شود کنگره ایرانیان کانادا  به واسطه غفلت و کم کاری ایرانیان – کانادایی با هجوم نیروهایی که به صورت علنی و آشکار و یا غیر مستقیم و “نامحسوس”  به لابی گری  برای جمهوری اسلامی مشغولند روبرو گشته است. این جریانات تصمیم گرفته اند تا به هر قیمتی که شده هیات مدیره را تصرف کرده تا بتوانند به سهولت به لابی گری خود به نمایندگی از سوی تمامی کامیونیتی ایرانی ـ کانادایی مبادرت کنند. آنان می پندارند که عملکردشان دو نتیجه را به بار خواهد آورد:

یک ـ یا با سکوت و بی عملی اعضا و کامیونیتی می توانند به خواسته لابی گری خود جامعیت عمومی داده و نتیجتا آن را خواسته کل کامیونیتی وانمود کنند.

دو ـ  و یا اینکه در اثر آشکار شدن نیات پنهانی آنان یاس و سرخوردگی در اعضا ایجاد شده و به واسطه بدنام شدن کنگره به عنوان نهادی لابیگر،  اعضا از کنگره دوری گزیده و از عضویت در آن اجتناب کرده که نهایتا به متلاشی شدن کنگره انجامیده و فروپاشی آن را به بار آورد.

که در هر دو صورت آنان به خواسته خود رسیده و خود را پیروز این میدان قلمداد خواهند کرد. از سوئی دیگر کیست که نداند  فروپاشی کنگره ایرانیان کانادا خشنودی رژیم جمهوری اسلامی را از پا نگرفتن نهادی مستقل و مفید برای ایرانیان ـ کانادایی در خارج از ایران به همراه داشته و دارد!

به عبارتی دیگر زمانی که بر ایرانیان کانادا روشن گردد که نهاد کنگره آنان  در پی لابی گری است بلافاصله اعتبار و ارزش آن نهاد از چشم آنان فرو فتاده و سقوط خواهد کرد. بدیهی است که تمامی ایرانیان مهاجر بنا بر کاستی هایی که هر کدام به نوعی در زادگاه مادری با آن روبرو بوده اند به کشور کانادا کوچ کرده اند. بنابراین اکنون که از آن کاستی ها و محیط های تبعیض آمیز رهایی یافته منطقا به هیچ وجه خواستار بازگشت دوباره به محیطی مشابه آن، آنهم در اندازه های کوچکتر چون یک نهاد لابیگر نیستند. ایرانیان در صورت برخورد با چنین پدیده یی به طور طبیعی از آن دوری خواهند گزید که در این حالت نیز نظر اربابان لابی گران در متلاشی کردن نهادی اجتماعی و مستقل تامین گردیده است.

چه باید کرد؟

اکنون با توضیحات فوق ضروری است تا اعضای این نهاد که مالک و سرمایه واقعی آنند دست در دست یکدیگر داده و با در نظر گرفتن منافع دراز مدت ایرانیان  – کانادا  که همانا دوری  جستن از سیاست های لابی گرایانه است در روز یکشنبه ۱۵ ماه مه با حضور گسترده  اعتراض خود را با صدای بلند به این گونه اعمال هیات مدیره کنونی اعلام کنند.  بدیهی  است که در صورت پیروزی لابی گران کنگره ایرانیان – کانادا با فرو کاستن اعتبار و ارزش اجتماعی خود روبرو شده و دیگر نمی تواند به نهادی که دربرگیرنده  تمامی ایرانیان کانادایی  است و منافع آنان را پی گیری میکند تبدیل گردد.

چنین مباد!

*آرشا ک شجاعی  – شهرام نامور آزاد اعضای هیات مدیره کنگره ایرانیان  کانادا هستند.