این هفته تورنتو میزبان طنز پرداز یگانه ایران زمین و شاعر آزادیخوا ه هادی خرسندی است و بجاست تا ضمن  خوش آمد گوئی به او  از بخشی از  یکی از سروده هایش  که  دوروئی و پنهان کاری شیخ حسن روحانی را در سفر به سازمان ملل آشکار می کند  و  تداعی کننده رویدادهای درون کنگره ایرانیان است در آغاز این نوشته  یاری گیریم:

 شنیدم فریدون صاحب کلید

به تالار (یو.ان) بیامد پدید

بچسباند بر هم در و تخته را

به هسته هلو زد زغال اخته را

سخن گفت از صلح و نیز از ترور

که این یک چطور است و آن یک چطور

پس آنگه بیان را به اوجش رساند

یکی بیت زیبای شهنامه خواند

“بکوشید نیکی به کار آورید – چو دیدید سرما بهار آورید”

———————————

من اول ز کارش شدم شادمان

ز نام فریدون دلم شد جوان

ولی بعد دیدم که آن، پوشش است

به امنیتی کاریش کوشش است

پس اینک بگویم که روحانیا

تورو حضرتعباس کوتاه بیا

مخوان شعر فردوسی پاکزاد

بتو هیچکس این اجازه نداد

ترا من فریدون نه بشناختم

چه شد آن فریدون که من ساختم

فریدون من ضد ضحاک بود

نه در خدمتش مثل دلاک بود

icc-election--banaei-2

یکشنبه گذشته سالن  سیویک سنتر شهرداری نورت یورک شاهد برگزاری نمایشی کمدی – تراژیک و در عین حال غم انگیزی  بود که به باور من و بسیاری که آن را تحریم کردند مهر پایانی است بر موجودیت نهادی بنام ” کنگره ایرانیان کانادا”.  کمدی –تراژیک بود چون با دست و پا زدن های کودکانه تلاش شده بود تا بلکه بتوان  با نمایشی از “رای گیری” در بستری از اعمال خلاف و مغایر با  اساسنامه ی کنگره به شکلی به توجیه “اداره این نهاد”  با ظاهری دمکراتیک و فراگیر استمرار بخشید. و غم انگیز  از آن روی که به چشم خود دیدیم که چگونه حاصل بیش از یک سال اعمال نادرست دست اندرکارا ن کنگره در دوره گذشته در تقابل کامل با تمامی هیاهو های تبلیغاتی یکسال و نیم گذشته  آنان در فراگیر کردن این نهاد و شفافیت  و … به از دست رفتن بیش از هزار نفر عضو انجامید! آنان در عمل نشان دادند که حتا در  برگزاری یک انتصابات هم ناتوان و عاجز هستند!

پیش زمینه های  فروپاشی کنگره

همان گونه  که در نوشته هفته پیش آقایان نامور آزاد و آرشاک شجاعی  دو نفر از اعضای هیات مدیره سال گذشته کنگره آمده بود ، اکثریت هیات مدیره پس از خیمه زدن بر تمامی ارکان کنگره در طول سال گذشته دست به یک سری کارهای نادرست و بدون ارتباط با وظایف نهاد کنگره ایرانیان  کانادا زدند  که نخستین آن “نظر سنجی” در ارتباط با توافق اتمی غرب با جمهوری اسلامی بود. تعداد قلیل شرکت کننده در آن  “نظر سنجی ” که بلافاصله پس از انتخابات پر شور سال گذشته انجام پذیرفت نشان دهنده این واقعیت بود که هیات مدیره با شتاب و بدون بررسی کارشناسانه و صرفن برای رسیدن به پاسخ هایی که تامین کننده  نیات و نظرات  شخصی اکثریت هیات مدیره بود  دست به تهیه و تدارک  آن ” نظر سنجی”  زده بود.

 در ادامه این گونه اعمال می توان به تلاش و پی گیری مجدانه یکی دو عضو شناخته شده هیات مدیره  که خواستار تماس مستقیم و ارتباط با نهاد لابی گر شورای ملی ایرانیان  آمریکا ( نایاک ) هستند هم  اشاره کرد. پشتیبانی آشکار و مکرر این افراد از نایاک در طول جلسات هیا ت مدیره  و تماس های مکرر این چند نفر با نایاک تا بدانجا پیش رفت که موجبات انشقاق در درون اکثریت هیات مدیره را نیز فراهم آورد. به دنبال آن  برخورد های  دو جریان موافق و مخالف با لابی گری به صحنه شبکه های اجتماعی وابسته و مرتبط به کنگره هم رسید که در نهایت به کناره گیری و استعفای زودرس و نابهنگام  رئیس هیات مدیره (ارسلان کهنمویی پور) و یکی دیگر از اعضای هیات مدیره  میترا صفاری انجامید. همزمان با جاری بودن تنشها و اختلافات درونی هیات مدیره،  در سال گذشته تلاش شد که نشستها و فعالیت هایی هم صورت گیرد که کسادی و عدم استقبال اعضا در تمامی این مجموعه فعالیت ها نشان از پشت کردن اعضا به کنگره و دوری گزیدن آنان از نهادی بود که آشکارا به سمت  نایاک گرایش پیدا کرده بود.

 در اینجا به مورد دیگر که ورود بی معنی و پرسش برانگیز و خلاف اساسنامه کنگره به پشتیبانی ضمنی  از نمایشات “عاشورای خیابانی” در تورنتو بود هم اشاره یی کوتاه کرده که آن هم خود از “شاهکار های”  هیات مدیره سال گذشته بود.این گونه اداره کردن کنگره  سبب گردید تا در آستانه انتخابات برای هیات مدیره  جدید ، کنگره یی که در سال گذشته توانسته بود برای چهار  پست خالی هیات مدیره هشت کاندیدای واجد تمامی شرایط  مندرجه در اساسنامه داشته باشد، یکسال بعد ناتوان از جذب و جلب اعضای  واجد شرایط کنگره برای پر کردن پست های خالی هیات مدیره گردید! به طوریکه در نهایت  و پس از تمامی تلاشهای مدیریت کنگره تنها سه نفر واجد شرایط گام پیش نهاده و کاندیدای شرکت برای عضویت در هیات مدیره ی جدید شدند. حال آنکه هیات مدیره جدید نیازمند هفت عضو تازه بود! به ناچار هیات مدیره دست به کار شده  و “راهکاری” برای برون رفت از بحرانی که خود آفریده بود شد.

“راه کارهای” هیات مدیره برای “حل” بحران

icc-election--banaei

هیات مدیره که با پشت کردن اعضا مواجه شده بود و ریزش تعداد اعضا و کاهش چشمگیر آنان در تمامی فعالیت های کنگره را در یکسال گذشته به چشم دیده و تجربه کرده بود، برای مخفی کردن آن و یافتن راه کاری برای برون رفت از این بحران خود ساخته دست به کار

شده و در صدد مهندسی انتخابات  هیات مدیره امسال بر آمد. برای رسیدن به این مقصود در ابتدا پروژه “انتخابات الکترونیک” را مطرح کرد که با عکس العمل به هنگام دو عضو هیات مدیره مجبور به انصراف از آن شد.

اما هیات مدیره با نزدیک شدن به زمان مجمع عمومی سالیانه و نگران و مضطرب  از عدم استقبال اعضا و شرکت نکردن آنان در مجمع عمومی سالیانه –  بویژه  پس از انتخابات و مجمع عمومی  موفق و پر تعداد سال گذشته –   دست به کاری ناشایست زده و همانگونه که دو عضو هیات مدیره در هفته پیش فاش ساختند تصمیم به  کاستن تعداد اعضای کنگره برای رسیدن به حد نصاب  قانونی در مجمع امسال  گرفت!  این  “راهکار ” و شگرد که تاکنون در هیچ یک از نهادهای اجتماعی و غیرانتفاعی سابقه نداشته نشان دهنده اوج بی مسئولیتی و سوء استفاده مسئولین در هیات مدیره و کسانی است که در پی آن بودند تا به هر قیمتی   بر این نهاد چیره شده تا ضمن یافتن “راه حلی” برای برون رفت از بحران عدم مشروعیت، نیروهای مورد نظر خود را که هم رأی و هم سو با آنان در هدایت این نهاد به مسیرهای در پیش گفته شده  است به هیات مدیره جدید وارد کنند. برای نیل به این مقصود مشخصا  دبیر کنگره  وارد ماجرا شده و مهندسی کاستن  تعداد اعضا را به اجرا گذارد. گفتنی است که برای مخفی نگه داشتن عملیات مهندسی جناح اکثریت هیات مدیره در نظر گرفته بود تا دسترسی جناح اقلیت را از فهرست نهایی نام اعضا واجد شرایط غیر ممکن سازد. لذا  تلاش های دو عضو هیات مدیره (نامور آزاد و شجاعی) تا روز پیش از برگزاری  مجمع برای دست یافتن  به لیست اسامی اعضای واجد شرایط برای شرکت در مجمع عمومی به سرانجام نرسید و حتا مکاتبه آنان با رئیس هیات مدیره هم نتوانست  راهگشای دسترسی آنان به فهرست اسامی واجدین شریط در انتخابات شود  (امری که حق قانونی آنان بود و در سال گذشته نیز  اجرا  شده بود).  بدیهی بود که در صورت دسترسی آنان به این فهرست می شد به وضوح دید که چه کسانی از فهرست اعضا حذف شده و در نتیجه ممکن بود با آمدن اعضای حذف شده به جلسه مجمع و اعتراض آنان نقشه های هیات مدیره به سرانجامی که دلخوا ه آنان بود نیانجامد. پس بایستی این فهرست مخفی و دور از دسترس دو عضو دیگر هیات مدیره می ماند که چنین هم شد! هدف آن بود تا  اسامی صدها عضوی  که در سال گذشته به این نهاد پیوستند (فرمهای عضویت آنان  به دبیر سابق و کنونی کنگره یعنی آقای بهروز آموزگار در تاریخ ۱۷ ماه مه ۲۰۱۵ تحویل و حق  عضویتشان هم در همان تاریخ پرداخت شده بود) به بهانه  واهی و مهندسی شده نپرداختن یکسال حق عضویت  از فهرست اعضای  واجد شرایط کنگره حذف شده تا در شمارش تعیین حد نصاب برای مجمع قرار داده نشوند! حال آن که بر پایه اطلاعیه هیات مدیره تاریخ ثبت نام برای  شمارش تعداد اعضای واجد شرایط برای محاسبه حد نصاب مجمع عمومی  ساعت ۱۲ ظهر روز ۱۳ ماه می یعنی دو روز پیش از مجمع عمومی و به عبارتی دیگر ۴  روز پیش از تاریخ سر رسید پرداخت حق عضویت صدها عضوی بود که سال گذشته ثبت نام کرده و در تاریخ ۱۷ ماه مه ۲۰۱۵  هم حق عضویت خود را  پرداخت کرده بودند! بدین گونه  با اجرای این مهندسی تعداد قابل  توجهی از اعضا به ناگهان از فهرست واجدین شرایط شرکت در مجمع عمومی حذف  گردیده و در روز یکشنبه بوسیله هیات مدیره و دست اندر کاران آن  اعلام شد که تنها ۵۱۰ نفر عضو کنگره هستند تا برگزار کنندگان نمایش انتصابات  بتوانند  حد نصاب نازل ۲۵۶ نفر را برای برگزاری مجمع عمومی به این نهاد تحمیل کنند! بدین ترتیب رئیس مستعفی قبلی و دبیر و سرپرست  روابط عمومی و “کمیته مشارکت جمعی ” و  سایر مسئولین کنگره  بایستی پاسخگو باشند که بر سر بیش از دو سوم اعضای کنگره در طول این یکسال چه آمده است؟!

چنان که مرسوم و مقرر است، مسئولین هر سازمانی که دو سوم سرمایه آن را به باد دهند، ورشکسته به تقصیر قلمداد شده و بایستی پاسخگوی اعمال نادرست خود در وارد آوردن این خسارت هنگفت به آن سازمان باشند. بنابراین مسئولیت از دست رفتن بیش از دو سوم  اعضای کنگره که یگانه سرمایه کنگره هستند هم اکنون بر عهده کسانی است که سکان رهبری آن را در یکسال گذشته در دست داشته اند.

ناتوانی در اجرای “مهندسی” انتصابات

با نزدیکتر  شدن به تاریخ مجمع عمومی چنان تشویش و نگرانی فزاینده یی بر دست اندر کاران نمایش انتصاباتی یکشنبه گذشته  حاکم گردید که آنان را وادار به انتشار اطلاعیه های ضد و نقیض و بی فایده کرد و سرانجام هم آنان را به ورطه یی  کشانید که آنچه را که خودشان اعلام کرده بودند نیز نتوانستند در عمل  اجرا کنند! در این رابطه فقط کافی است که به اطلاعیه های درهم ریخته ی  مسئولین “هیات نظارت بر انتخابات ” که هم اکنون بر تارنمای کنگره هم موجود است نگاهی انداخته شود. برای نمونه در دومین اطلاعیه هیات نظارت از برگ رای ثانویه یی نام برده می شود که هیچگاه در روز انتصابات کسی آن را نمی بیند و هیچ کس هم نیازی به نیستی و غیب شدن ناگهانی آن احساس نکرده و از همه عجیب تر و شگفت انگیز تر آنکه هیچ یک از افرادی هم که بنا بر شواهد اکثرا تازه با کنگره آشنا شده بودند از نبود این برگه دوم پرسش و یا شکایتی  را مطرح نمی کنند!

icc-election--banaei-4

اما  از همه مضحک تر و خنده آورتر چهار موردی  بود که به صورت پرسش های آری یا نه بر روی برگه های  “رای”   خود نمایی می کرد. یکی از دوستان با پرداخت یک ۱۰ دلاری نسخه یی  از آن را خریده که در اینجا مشاهده می کنید. چنانکه مشاهده می گردد در موارد یک و دو از اعضا پرسیده می شود که  آیا گزارش های رئیس هیات مدیره و خزانه دار کنگره را تائید می کنند یا نه؟ لازم به توضیح است که در طول  پروسه ” رای گیری ” که از ساعت ۱۰ صبح آغاز و تا ساعت  ۱۵:۳۰  که ” رسمیت جلسه ” آنهم با حضور ۵۰ نفر اعلام می گردد، کسی از گزارش های رئیس و خزانه دار کوچکترین آگاهی نداشته و این گزارشات هم قبلا بر روی تارنمای کنگره گذارده نشده و به اعضا هم ارسال نگردیده بود!  اما از معجزات این انتصابات همین بس که بر پایه گزارش هیات نظارت بر انتخابات (تصویر  آن در اینجا مشاهده می شود)  در کمال ناباوری  ۲۸۸ نفر به گزارش نشنیده رئیس و ۲۸۳ نفر به گزارش ندیده  خزانه دار از مجموع چیزی نزدیک به ۳۰۰ نفر ” رای دهنده”  نجیبانه پاسخ مثبت می دهند! یعنی ندیده آن را قبول و در بست تائید می کنند!  قضاوت را در اینجا دیگر به خوا نندگان محترم سپرده  تا ببینند  چه بر سر این نهاد آورده شده است.

از سوئی دیگر پرسش چهارم از “رای دهندگان” این است که آیا با تغییرات پیشنهادی در اساسنامه موافقند یا نه؟ که بر پایه تصویر پیوست ۲۶۷ نفر از ۳۰۰ نفر آن را تائید می کنند. چنانکه همگی می دانیم اساسنامه هر نهادی میثاق نامه ارزشمند آن نهاد است که دست بردن در آن محتاج دقت عمل فراوان و وسواس در به اجرا در آوردن آن است. اما اکنون و با این شیوه شاهد آنیم که چیزی نزدیک به ۲۶۷ نفر که بر اساس استعلام از عضو هیات نظارت بر انتخابات  ۱۱۵ نفر آنان به صورت وکالتی در این ” انتصابات” شرکت کرده بودند و یا به عبارتی دیگر فقط ۱۵۲ نفر با حضور خود در این نشست به تغییرات اساسنامه کنگره رای مثبت داده اند!  بگذریم از این که افرادی هم که رای مثبت  داده اند ۹۹ درصدشان مانند آنچه که در مورد پرسش یک و دو کرده اند لابد ضروری  ندیده تا  این تغییرات را بخوا نند و مشابه مورد یک و دو دربست آن را پذیرفته اند! به ویژه آن که  افراد بسیاری  بودندکه برای نخستین بار در کنگره  “رای”  می دادند. چنانکه مشاهده می شود  بی مسئولیتی در اندازه یی است که با وجود صراحت اساسنامه در داشتن دو سوم رای اکثریت مجمع عمومی  برای هر گونه تغییرات در اساسنامه  تنها  ۱۵۲ نفر حضوری ویا در صورت اضافه کردن آرای وکالتی فقط  ۲۶۷ نفر برای نهادی با سابقه بیش از ۱۵۰۰ نفر به تغییرات در اساسنامه رای مثبت داده اند!

گزارش هیات نظارت بر انتخابات

گزارش هیات نظارت بر انتخابات

تخلفات انجام یافته پیش از مجمع عمومی و در جریان “انتصابات”

در این بخش به  تخلفاتی که هیات مدیره پیش و پس از مجمع عمومی امسال انجام داده اشاره میکنیم:

۱- اعلان نام و مشخصات افرادی که فاقد شرایط  کاندیداتوری برای تصدی پست در هیات مدیره بوده اند پیش از دریافت تائیدیه معافیت آنان از مجمع عمومی تخلفی اساسی است. به بیانی دیگر هیات مدیره می بایستی تا پیش از کسب اجازه معافیت از مجمع عمومی برای آن دسته از کاندیداهایی که فاقد شرط یک سال عضویت در کنگره بودند از آوردن نام آنان به عنوان کاندیدا در تارنمای کنگره و شبکه های اجتماعی آن اکیدا خودداری می کرد. این تخلفی  آشکار و زیر پا گذاردن اصول  مصرحه  در اساسنامه است .

۲- در صورت نبود و فقدان تعداد کاندیدای مورد نظر برای برگزاری انتخابات  هیات مدیره ، می بایستی قانونا  جریان انتخابات برای هر تعداد کاندیدای موجود علیرغم کافی یا ناکافی بودن آن برگزار می شد و برای تکمیل باقیمانده اعضای هیات مدیره از مجمع عمومی که بالاترین نهاد تصمیم گیری کنگره است برای این امر مهم و خطیر کسب تکلیف به عمل می آمد. نه آن که به صورت خودرأی و خودساخته  و با تصمیم چند عضو هیات مدیره کنونی سه  نفر کاندیدا را به ناگهان به عضویت هیات مدیره بدون انتخابات وارد کرد!

لذا به نظر می رسد که  می توان اصول و روش های دمکراتیک را  در مواردی که کاندیداها از یارا ن مان باشند زیر پا گذارد؟ به راستی  ورود  این افراد به هیات مدیره را بجز چند نفر در هیات مدیره چه کسان دیگری تائید و تصویب کرده اند؟! آیا این همان روشی نیست  که خود این افراد یکسال پیش با آن مخالفت داشتند؟!

۳- بر پایه وعده های قبلی هیات مدیره قرار بود تغییرات در اساسنامه با ارسال پرسشنامه یی به اعضا و پس از اخذ نظرات اعضا و اطلا ع رسانی از نتیجه تعداد اعضائی که در مورد تغییرات مورد لزوم  اظهار نظر کرده بودند تهیه و تنظیم و به مجمع عمومی امسال برای تصویب ارجاع گردد. بدین منظور “زیرکمیته یی”  با همه ابهاماتی که در چگونگی تشکیل و برپایی آن و ترکیب اعضا و جلسات آن و نحوه گزارش دهی و همچنین اختیارات آن وجود داشت  نهایتا پرسشنامه یی را تهیه و به هیات مدیره ارسال کرد. هیات مدیره هم بر اساس وعده داده شده آن را برای نظر خوا هی از اعضا به آنان فرستاد . اما در پایان هیات مدیره بدون اشاره به اینکه چه تعدادی از اعضا نسبت به این تغیرات اظهار نظر کرده اند  سرخود و بدون  اشاره به  واکنش اعضا  تغیراتی  را تصویب کرده و به مجمع عمومی برای تصویب بنام تمامی اعضا  ارایه کرد!  اگر قرار بود که نمایش رجوع به اعضا در این مورد اجرا شود و نظرات آنان در این مورد منظور نگردد، پس دیگر  چه نیازی به تهیه پرسشنامه بود؟ از همان ابتدا هیات مدیره این کار را در دست می گرفت.  اگر اعضا هم رغبتی به این تغییرات نشان نداده (که از عدم انتشار نتیجه  آن چنین بر می آید!) و به  پرسشنامه پاسخ  نداده اند  به این معنی است که آن را ضروری ندانسته اند.  پس چرا هیات مدیره آن را تصویب کرده و به مجمع ارایه داده است؟  روش به کار رفته بیانگر تخلفی دیگر است در بازی و دستکاری در اساسنامه که مهمترین  سند  نهاد کنگره است.

۴- اما مهمترین و سنگین ترین تخلفی که انجام پذیرفته حذف نام صدها تن از اعضا از فهرست اعضای واجد  شرایط  برای محاسبه حد نصاب قانونی مجمع عمومی امسال است که پیشتر و در ابتدا به صورت مشروح به آن پرداخته شد.

سرانجام کنگره ایرانیان – کانادا

حقیقت آن است که هم اکنون و پس از مهندسی انتصابات یکشنبه گذشته (۱۵ ماه مه)  نهاد کنگره ایرانیان کانادا به وسیله دست هایی در هیات مدیره و دیگرانی که در داخل و بیرون  این نهاد در طول یک سال گذشته فعال بوده اند  به تصرف تعدادی اندک در آمده است. برای درستی این نتیجه گیری کافی است تا به تصاویری  که از صحنه مجمع  عمومی و جریان “رای گیری” آن که به وسیله خود افراد این  گروه و برخی دیگر گرفته شده رجوع شود تا  آشکارا  دریافت که چه بر سر این نهاد  آورده شده است.  آنان اکنون به خیال خام خود از طریق  “برگزاری مجمع عمومی”  و انتصابات  فرمایشی، این نهاد را به هر وسیله تسخیر کرده اند. اما همگان به خوبی می دانند که تفاوت بین یک نهاد فراگیر اجتماعی با یک جریان اندک شمار و کوچک که در رویاهای خود نیات و اهداف دیگری را بجز آنچه که در اهدف مندرج در  اساسنامه کنگره آورده شده دنبال می کنند، چیست.  ارتقا و افزایش اعتبار کامیونیتی ایرانیان  کانادا و منافع کوتاه و دراز مدت آنان و فراگیر کردن این نهاد از وظایف کنگره  بود که هم اکنون با ذکر آنچه که در این نوشته آمد به شدت  صدمه خورده و کاملا آسیب دیده  به طوری که  مشروعیت آن را به صورتی جدی به  چالش کشیده است.

بنا بر این به نظر می رسد که اگر تدارک کنندگان این نمایش انتصابات عقب نشینی نکرده و از اعمالی که انجام داده اند پوزش نخواسته و تجدید نظر نکنند و یا دست اندرکاران و خیرخواهان واقعی کامیونیتی چاره یی نیندیشند و آنان را به عقب نرانده و به آنجائی که تعلق دارند برنگردانند، می بایستی شاهد آن بود که گروهی کوچک و با تعدادی اندک از این پس در پی آن باشند که به نام ایرانیان – کانادا و با ادعای نمایندگی از سوی تمامی کامیونیتی اهداف شخصی و گروهی خود را به نام کل کامیونیتی در سطح کامیونیتی مطرح کرده و در صدد جا انداختن و بهره برداری از آن باشند.

پر واضح  است که ایرانیان کانادایی شریف و آزاده چنین رفتاری را بر نتابیده و نسبت به آن واکنش مناسب از خود نشان  خواهند داد.

۱۷ مه ۲۰۱۶