هر ملتی مشکلاتش را به سبک خودش حل می کند. یکجا وقتی کارگرانش اعتراض یا اعتصاب می کنند، می نشینند پای صحبت شان که ببینند چه مرض شان است و حرف حساب شان چیست، یکجا هم می گیرند شلاق شان می زنند که دیگر از این غلط ها نکنند… مبارزه با فقر درکشورها هم تقریباً همینطوریهاست. یک هفته ای هست که دنیا دارد درباره حقوق های نجومی مدیران ارشد در ایران حرف می زند و می پرسد دولتی که ۴۵ هزارتومن یارانه را نمی تواند بدهد و به مردم التماس می کند که خودتان به زبان خوش از گرفتنش انصراف بدهید، چه جوری می تواند ماهی ۱۵۰ تا ۲۵۰ میلیون تومن به یک مدیر ارشدش حقوق بدهد؟

دنیا به اون نکته ای که اول عرض کردم توجه ندارد. یعنی مردم دنیا عقل شان نمی رسد که اینهم خودش یک جور مبارزه با فقره ….

طرح از مانا نیستانی

طرح از مانا نیستانی

پس از آنکه معلم ها، کارمند ها و کارگرها اعتراض کردند وگفتند وقتی خودتان خط فقر را سه میلیون تومان اعلام می کنید ما با هشتصد نهصد هزارتومان چه جوری شکم زن و بچه مان را سیرکنیم؟ دولت ایران به فکر افتاد که راه چاره ای پیدا کند.

بگذارید برایتان شرح بدهم که دولت ما برای هر برنامه و تصمیمی که می گیرد، یک اتاق فکر دارد. اتاق فکر به آن صورتی که شما فکر می کنید نیست، یعنی یک اتاقی نیست که درش را که باز کنی، فکرهای جدید قلپ قلپ ازش بزند بیرون …اتاق فکر به این شکله که یک عده آدمی که سرشان به تن شان می ارزد و خدا را شکر مشکل مالی ندارند، می روند در آن، چهار زانو می نشینند روی مخده، تکیه می دهند به پشتی و پس از خوردن کمی کاهو سکنجبین، به این فکر می کنند که برای حفظ آبروی ایران و حل مشکل کارمندان و کارگران چه باید کرد؟

بحث و گفتگو معمولا بالا می گیرد، یکی می گوید بابا کشور ما این همه چاه نفت داره چرا باید معلم هایمان زیر خط  فقر باشند؟ دیگری می گوید ما آنقدر گاز داریم  که می توانیم به تمام دنیا گاز بفروشیم چرا باید کارمندهایمان نان نداشته باشند بخورند؟ و سومی می گوید با این همه معادنی که ما داریم و این ثروتی که خدا به ما داده چرا باید دنیا در مورد ما این گونه قضاوت کند و بگوید نیگاشون کن، شیکم کارگرهاشون را نمی تونن سیرکنن…ووو

و بالاخره پس از بحث و تبادل نظر فراوان، فکر جدیدی مطرح می شود که چطور است ما بیائیم به مدیران ارشد کشورمان ماهی ۱۵۰ میلیون تومان حقوق بدهیم که چشم دنیا چپ شود و ببیند آن طورها هم که بدگویان می گویند نیست و این کشور توانایی این را دارد که ماهی ۱۵۰ میلیون به بالا هم به کارکنانش حقوق بپردازد ….

این فکر درکدام اتاق فکر پیدا شده و این حقوق ها از کی تا به حال دارد پرداخت می شود، مورد اختلاف علماست و باید با همان دوربین هایی که هلال ماه رمضان را می بینند، نگاه کنند و زمانش را تعیین کنند.

عده ای می گویند این تصمیمات در زمان دولت قبلی گرفته شده  و چنین حقوق های نجومی از زمان پاک ترین دولت تاریخ! تا به حال پرداخت می شده، اما حالا برملا شده تا دولت آقای روحانی را که به آن پاکی نیست به زمین بزند، و عده ای می گویند نخیر پس از رفع تحریم ها و سرازیر شدن سیل پول به طرف ایران چنین راه حلی برای مبارزه با فقرگرفته شده …

چه این حقوق ها در زمان دولت آقای احمدی نژاد وضع شده باشد و چه در دوران صدارت جناب روحانی، لطفش در این است که شان و مقام کشورمان آنقدر بالا رفته که اینک کسانی را داریم که شکر خدا امکانش را دارند “۱۵ میلیارد تومان” پول نقد برای رهن یک آپارتمان بپردازند. لطف قضیه در این است که این آدم ها به قول امام خمینی مان، اون وقت ها کوخ نشین بوده اند و حالا خدا را شکر کاخ نشین شده اند.

شاهدان عینی تعریف می کنند که اوباما وقتی فیلم یکی از این آپارتمان های رهنی را دیده، دو بامبی زده توی سرش و گفته خاک بر سر ما آمریکایی ها که اسم خودمان را گذاشته ایم ابرقدرت و خیال می کنیم کسی هستیم!