پیشگفتار

پزشکی، در معنایی گسترده تر از شغل “دکتری یا طبابت”، در معنای حرفۀ همۀ کارکنان و کادرهای بهداشتی و درمانی و آموزش پزشکی، یکی از سخت ترین و پُر مسئولیت ترین و اضطراب آورترین حرفه هاست. به  همین خاطر است که کارکنان و کادرهای شاغل دراین حرفه از قدر و منزلت و جایگاه انسانی، اجتماعی و اخلاقی ویژه ای برخوردارند. گوهرۀ تاریخ طب در جهان و در ایران انسانیت و انسان دوستی و کاهش آلام انسان بوده است. هم امروز نیز بخش اعظم جامعه پزشکی ایران در زمره سازندگان این گوهره اند. زنان و مردانی که زندگی و جان و جهان شان را به راه خدمت برای هموطنان شان گذاشته اند.

یکی از تلخ ترین و دردناک ترین رخدادها در عرصه درمان و بهداشت، “خطای پزشکی” ست که در همۀ بخش های درمانی و بهداشتی وجود داشته و دارد، و همۀ مردمان جهان تلخی آن چشیده اند.

خطای پزشکی Medical Errorرا خطایی غیرعمد، ناخواسته، سهوی، اتفاقی و غیرعادی می دانند که پزشک و یا کارکنان بخش درمانی و بهداشتی مرتکب می شوند. خطای پزشکی بیشتر به هنگام جراحی های مختلف و بیهوشی رخ می دهد، اما در همۀ حوزه های کار بهداشتی و درمانی از جمله تشخیص اشتباه ، تاخیر در تشخیص، تجویز داروی اشتباه، عدم توجه حساسیت بیمار به برخی داروها، تداخل دارویی و ناسازگاری داروها با یکدیگر، خطاهای آزمایشگاهی، رادیولوژی و فنی و تکنولوژیک اتفاق افتاده است. خطای پزشکی قابل توجیه نیست، اما پزشک یک انسان است و به مانند سایر انسان ها در معرض خطا و اشتباه غیرعمدی و ناخواسته قرار دارد. حذف خطا و اشتباه حرفه ای در عرصه پزشکی غیرممکن است، اما برای کاهش خطای پزشکی و به حداقل رساندن آن در کنار تمهیدات آموزشی و علمی و فنی، مجازات هایی نیز در نظرگرفته شده است.(به این نکته نیز باید توجه داشت که همۀ ی عدم موفقیت ها و پیامدهای ناگوار درمانی را نمی توان خطای پزشکی خواند، به ویژه در رابطه با بیماری های غیرقابل درمان.)

با مرگ عباس کیارستمی مسالۀ “خطای پزشکی” به عنوان معضلی قدیمی و دردناک در میهنمان، دوباره مطرح شده است. متاسفانه برخوردهای شتابزده و عصبی پیرامون فاجعه از دست دادنِ کیارستمی و “قاتل” خواندن پزشکانی که مرتکب “خطای پزشکی” می شوند جدا از اینکه مغایر با قوانینی ست که در این رابطه در جهان جاری ست، کمکی نیز به شناخت دقیق این پدیده و راهیابی برای کاهش آن نخواهد کرد. برای نمونه داریوش مهرجویی، کارگردان سینما، درکلام و رفتاری ناباورانه در پیوند با درگذشت عباس کیارستمی، “خطای پزشکی” را قتل عمد خواند و پزشکان خاطی را قاتل. من کس نمی شناسم که مرگ عباس کیارستمی برایش دردناک و تلخ نبوده باشد، و قلب اش به درد نیامده باشد. اندوه و آزردگی و عصبانیت آقای مهرجویی قابل فهم است، اما این قابل قبول نیست که شخصیتی چون او این حد عصبی و غیرمنصفانه با چنین رخدادی برخورد کند، و قبل از اثبات خطای پزشکانی که گفته می شود مرتکب اشتباهِ منجر به مرگ کیارستمی شده اند آنان را از تریبونی عمومی “قاتل” بخواند.(۱)

نوعی دیگر از برخورد با پدیدۀ خطای پزشکی، برخورد فرصت طلبانه، غیرواقعی و عوامفریبانۀ برخی از مسؤلان امور بهداشتی و درمانی حکومت اسلامی ست. برای نمونه دکتر داریوش طاهرخانی، عضو شورای عالی سازمان نظام پزشکی حکومت اسلامی که قاعدتاً می باید شناخت کافی از معضل “خطای پزشکی” و علل و راه های کاهش آن داشته باشد، پدیدۀ خطای پزشکی را در “تخلف معدود”ی پزشک خلاصه کرده است که : “به میان ما آمده اند تا در پشت لباس سفید خود را پنهان نمایند و قطعا اگر وارد هر صنف دیگری هم می شدند، به تخلفاتشان می پرداختند”(۲). وی آگاهانه نقش حکومت اسلامی و نظام بهداشتی و درمانی کشور را در افزایش “خطای پزشکی” در ایران با متخلف خواندن چند پزشک “که خود را پشت لباس سفید پنهان کردند”، ماستمالی کرده است.

چه عواملی سبب بروز خطای پزشکی می شوند:

operation-room

۱ـ عدم یا کمبود دانش پزشکی و اطلاعات لازم، فقدان تجربه و مهارت و سرعت عمل ضرور، و ناکارآمدی پزشک و تیم پزشکی از عوامل مهم بروز “خطای پزشکی” هستند. ویژگی و توانمندی نظام آموزش پزشکی، دقت در چرایی و چگونگی پذیرش فرد برای تحصیل این رشته و کیفیت آموزش نظری و عملی، کیفیت تجهیزات پزشکی و کمبود امکانات درمانی در زمرۀ دیگر عوامل هستند.

۲ـ بی توجهی، بی دقتی و سهل انگاری، که عواملی همچون: برگزیدن انسان هایی فاقد توانایی ذهنی و رفتاری برای رشتۀ پزشکی، عامل مالی و کسب درآمد بیشتر که سبب سریع دیدن بیمار، نگذاشتن وقت کافی برای بیمار و دیدن بیماران زیادتر از حد استاندارد می شود، و خستگی و استرس و اضطراب پزشک سبب افزایش میزان “خطای پزشکی” می شوند.

۳ـ رابطه پزشک با بیمار یک رابطه انسانی، حرفه ای و حقوقی ست. بر مبنای این روابط پزشک و کارکنان درمانی و پزشکی موظف و مکلف اند توانایی ها فکری و عملی خویش را در چارچوب حقوقی و قانونی برای درمان بیمار به کار گیرند. این روابط در نظام های درمانی و بهداشتی ای که پول حرف اول و آخر را می زند و پزشکی به “بیزنس” و سوداگری بَدَل می شود، و کنترل حقوقی و قانونیِ ضرور و بایسته نیز وجود ندارد تحت الشعاع قرار می گیرند، و میزان خطای پزشکی را افزایش می دهند.

۴ـ برخی تخصص گرایی بیماران را از دلائل افزایش میزان خطای پزشکی می پندارند، در این معنا که بیمار در جریان درمان خود به متخصص های متعددی مراجعه می کند و خود را در برابر تشخیص های گاه متفاوت، روش ها و اصول درمانی متعدد قرار می دهد، روشی که بیمار را در معرض بروز خطای پزشکی قرار می دهد. (بیماران بهتر است کلیه امور درمانی خود را تنها از طریق یک پزشک پیگیری و دنبال کنند، روشی که در امریکا و بسیاری از کشورها عملی شده است و امور درمانی و بهداشتی هر فرد را یک پزشک خانواده نظارت و کنترل می کند.)

۵ـ فقدان “اخلاق پزشکی” نیز دلیل افزایش “خطای پزشکی” ست. رابطه انسانی میان پزشک و کارکنان عرصه پزشکی از مهمترین مؤلفه های کار در این عرصه است. سوگندنامه های پزشکی بر اهمیت این مؤلفه صحه گذاشته اند. بی تردید در صورت فقدان یا ضعف چنین رابطه ای، رابطه حرفه ای و حقوقی هم مورد توجه قرار نمی گیرد. پزشکی که پول و جاه و مقام ملکه فکرش باشد، بیمار ابزاری برای رسیدن به آن خواست ها می شود، و آنچه اخلاق پزشکی و رابطه انسانی تعریف می شود، در سایه قرار می گیرد. هیچ عاملی ضامن اجرایی این اخلاق و رابطه انسانی نمی تواند باشد جز ویژگی ها انسانی و وجدان آدمی.

 

خطاهای پزشکی از نگاه آمار

در حکومت اسلامی آماری ـ دقیق و نا دقیق ـ دربارۀ میزان خطاها و تخلف های پزشکی وجود ندارد، اما از لابلای اخبار و پرونده ها و گزارش برخی همایش ها و کنگره ها می توان دریافت که روند خطاها و تخلف های پزشکی در جامعه ایران رو به ازدیاد است. واقعیت این است که در ایران، و بسیاری از کشورهای مشابه ایران بسیاری از خطاها و تخلف ها و اشتباه های پزشکی گزارش نمی شوند، با این حال از اخبار و شواهد موجود، و نیز کیفیت ارائه خدمات بهداشتی و درمانی می توان گفت خطاهای پزشکی میزان بالایی از مرگ و میر، نقص عضو و پیامدهای زیان بار جسمانی و روانی را به خود اختصاص داده اند. نگاهی به برخی خبرها و گزارش ها ابعاد فاجعه را در حکومت اسلامی نشان می دهند.(۳)

در امریکا و کشورهای مشابه، آمارهای متعددی در رابطه با خطاهای پزشکی منتشر می شود و رسانه ها همراه با بازتاب اخبار مربوط به خطاهای پزشکی، با کارشناسان برای بررسی علل این خطاها و راه کاهش آن ها به گفت و گو می نشینند. جامع‌ترین ارزیابی از خطاهای پزشکی در آمریکا در سال ۱۹۹۹ میلادی انجام شد. براساس تخمین‌ها در آن سال ۴۴ تا ۹۸ هزار آمریکایی جان خود را براثر خطاهای پزشکی از دست دادند. متخصصان حوزه پزشکی میزان خطاهای پزشکی منجر به فوت را بسیار بالاتر از این رقم تخمین زدند. میزان خطای پزشکی در سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ در آمریکا حدود ۲۵۱۴۵۴ اعلام شد. سال ۲۰۱۳ براساس تخمین‌ها ۲۱۰ تا ۴۰۰ هزار بیمار قربانی خطاهای پزشکی شدند. جدیدترین بررسی ها میزان مرگ و میر بر اثر خطاهای پزشکی در امریکا را بعد از بیماری های قلبی و سرطان قرار داده است. حتی ارقام “۴۰۰ هزار امریکایی درسال که بدر معرض خطای پزشکی قرار می گیرند” اعلام شده است، که هزینه ای معادل یک تریلیون دلار را در برگرفته است “.( ۴) . آمارهای ۲۲۵ هزار و ارقام کمتر نیز از سوی برخی مؤ سسه ها مطرح شده اند. بسیاری از صاحب نظران در صد بالای مرگ ها را بیماران بستری در بیمارستان ها می دانند و اعتقاد دارند میزان واقعی مرگ و میرهای ناشی از خطای پزشکی در بیماران سرپایی و در مطب ها و درمانگاه ها به طور کامل گزارش و یا پیگیری نمی شوند.

 medical-error

پیامد حقوقی و قانونی

درکشورهای پیشرفته و قانونمدار پزشکان و محل های درمانی، مثل بیمارستان ها، بیمه هایی گرانقیمت خریداری و اختیار می کنند که در صورت خطای پزشکی شرکت های بیمه خسارت های مالی مورد درخواست بازماندگان قربانی خطای پزشکی را پرداخت کند(Medical Malpractice) .  این شرکت ها در ازای پرداخت خسارت میزان دریافتی حق بیمه از پزشک و بیمارستان خاطی را افزایش می دهند. معمولا پزشکان و بیمارستان هایی که مرتکب خطای پزشکی می شوند ضمن اعلام و پذیرش مسئولیت خطای انجام داده، سعی می کنند رضایت خانواده قربانی و یا بیمار آسیب دیده را جلب کنند، و به لحاظ روانی و معنوی کمکی برای کاهش رنج بازماندگان قربانی خطای پزشکی باشند. این مجموعه در مورد بیماری که خطای پزشکی سبب نقص عضو و پیامدهای دیگر جسمانی یا روانی می شود نیز اعمال می شوند. با توجه به میزان خطای رخ داده و آسیبی که بیمار می بیند، مجازات های حرفه ای نیز در نظر گرفته می شود(مثل لغو موقت و یا دائم اجازه و پروانۀ کاردر رشتۀ پزشکی و…)

در حکومت اسلامی نیز پرداخت خسارت (پرداخت دیه) و مجازات های حرفه ای در نظر گرفته شده است. (مثلِ قانون مجازات اسلامی و تعزیرات در سال ۶۱ و ۶۲، ماده ۶۰ قانون مجازات اسلامی، ماده ۳۱۹ قانون مجازات اسلامی، ماده ۲۹۵ قانون مدنی، ماده ۲۴ قانون نظام پزشکی مصوبه ۳۰ دی ماه ۱۳۷۴ و…)

اما ” …در مواردی، خسارات مادی مقرر شده حتی کفاف هزینه‌های پزشکی قربانی را نمی‌دهد”. در حکومت اسلامی قوانین موجود برای جبران خسارت مالی، معنوی و روانی آسیب دیدگانِ خطای پزشکی با کمبودهای جدی مواجه است.

امضاء توافق نامه یا برائت و همرایی (consent) که از بیماران یا خانواده بیمار گرفته می شود ـ دراین معنا که بیمار بپذیرد که اگر درمان وی با عوارض سویی همراه بود پزشک و بیمارستان مسؤلیتی ندارند ـ سبب نادیده انگاشتن “خطای پزشکی” نمی شود. چنانچه خطای پزشکی اثبات شود کسب توافق و اجازه از بیمار و اطرافیان اش دلیلی برای عدم پیگیری حقوقی و قانونی، و مجازات پزشک خاطی نخواهد بود.

 

نقش حکومت اسلامی و طب اسلامی

نظام بهداشتی و درمانی ایران، نظامی ست که با دخالت و نظارت دولت، بخش خصوصی و سازمان های خیریه امر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی پیش می بَرَد.

وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی در کنار چند سازمان موازی مهمترین شبکه های بهداشتی و درمانی کشورند. آمارهایی که حکومت اسلامی ارائه داده است پیشرفت چشمگیری به ویژه در امر بهداشت و پیشگیری را نشان می دهد که با ارائه آمارهای ادعایی در شاخص های متوسط طول عمر، و میزان مرگ و میر کودکان تلاش کرده اند صحت آمارهای حکومتی را ثابت کنند. اخبار و گزارش ها منتشره در رسانه ها تایید کننده آمارهای حکومتی نیست. (یک نمونه اش را می توان در رابطه با بیماری ایدز شاهد بود.)

اما آن چه موضوع این یادداشت است، یعنی نقش حکومت اسلامی در افزایش “خطای پزشکی”، را می توان در موارد زیر دید:

۱ـ هیچ گونه آمار دولتی و غیر دولتی قابل اتکا و اعتماد در مورد میزان “خطای پزشکی” در ایران وجود ندارد. فقدان و فقر آمار مانع بزرگی در راه شناخت علل بروز و راهِ کاهش “خطای پزشکی” ست. در پروندۀ و گواهی فوت قربانیان “خطای پزشکی” دلیل پیامدهای زیانبار یا فوتِ ناشی از خطای پزشکی ثبت نمی شود. مسؤلان مملکتی هنوز درنیافته اند که اطلاع رسانی و آگاه سازی درباره مرگ‌های ناشی از خطای پزشکی کمک بزرگی به شناخت علل بروز و در نتیجه کاهش میزان مرگ و میر خواهد بود. پیامدهای این کم کاری ها و نادانی ها جدا از اینکه زیان هایی متوجه بیمار و خانواده وی خواهد کرد هزینه هنگفتی بر دوش نظام بهداشت و درمان کشور و مردم خواهد گذاشت.

در فقدان و فقر  اینگونه آمار، دکتر ایرج فاضل، وزیر سابق بهداشت و علوم با گم کردن عمدی سوراخ دعا، ادعا کرده است: “میزان خطای پزشکان در ایران نسبت به تمام دنیا و حتی سایر بخش های صنفی کشور از همه کمتر است، با این حال وزارت بهداشت باید نظارتش را بر پزشکان بیشتر کند، به نحوی که به صورت معقول نظارت را به کلیه امور پزشکی، به نحوه انجام امور پزشکی و نه فقط اصلاح تعرفه، تعمیم دهند تا از کیفیت کار پزشکان مطمئن شوند. این مهم ترین عامل اصلاح سیستم سلامت کشور است…. تخلفاتی که هم اکنون در جامعه پزشکی ممکن است وجود داشته باشد، بیشتر در زمینه تبلیغات نادرست است که باید به کلی ممنوع شود، زیرا اکثر این تبلیغات برای سودجویی بیشتر است، بنابراین هیچ پزشکی حق ندارد برای کارش تبلیغ کند….”

۲ـ حکومت اسلامی اجازه فعالیت به تشکل های مستقل پزشکی نداده است، و تشکل های موجود را همراه با اسلامیزه کردن به زائدۀ حکومتی بَدَل کرده است. در بسیاری از کشورهای جهان تشکل ها و مؤسسه های مستقل در آمارگیری و آماردهی و مسائل مربوط در رابطه با خطای پزشکی فعالانه عمل می کنند.

۳ـ افزایش کمّی دانشکده های پزشکی و تعداد دانشجویان پزشکی با توجه به تعداد محدود استادان خبره و با تجربه، و کمبود امکانات تکنیکی و فنی و بیمارستانی و آموزشی سبب نازل و ناقص بودن کیفیت و کارایی نیروهای انسانی در این عرصه شده اند.

۴ـ رابطه انسانی، حرفه ای و حقوقی میان پزشک و بیمار دچار مشکلات جدی ست. مسئولان مملکتی اذعان کرده اند که اگر پزشک عباس کیارستمی او را می شناخت و می دانست که وی شخصیت مهمی ست، روند کار فرق می کرد و چنین خطایی پیش نمی آمد. همین برخورد گویای فضای غالب در رابطه میان پزشک و بیمار در حکومت اسلامی ست.

نقش بیمه های خدمات درمانی، به ویژه در میزان و مدت پرداخت حق ویزیت به پزشکان و یا سایر امور درمانی و پزشکی، آنهم در جامعه ای که پول و مقام حرف آخر را می زنند، در کیفیت رابطه پزشک و بیمار تاثیرگذار است.

۵ـ رعایت موازین شرعی بر میزان “خطای پزشکی” افزوده است. برای نمونه به حذف مردان از دایره تخصصی جراحی زنان و زایمان ـ با توجه به اینکه این نوع جراحی میزان خطای پزشکی بالایی را در بر می گیرد ـ می توان اشاره داشت. آمار رسمی ۵۷ درصدی شکایت رسمی از جراحان پلاستیک، به ویژه خطای پزشکی به وقت جراحی و بازسازی و ترمیم “پرده بکارت” شمه ای دیگر از نقش شریعت در این عرصه است. آمار در این حوزه چه از سوی پزشک و چه اطرافیان قربانی نادیده گرفته می شود چرا که به زعم شریعت مداران پدیده ای “آبروریزانه” در کار بوده است!

۶ـ حکومت اسلامی و مافیای اقتصادی و فساد مالی گسترده همزادش، بخش بزرگی از درآمد کشور را خرج خرید سلاح و ارگان های ریز و درشتِ امنیتی و اطلاعاتی، تقویت مالی گروه ها و حکومت های تروریستی منطقه می کند، هزینه هایی که می باید صرف امور بهداشتی و درمانی در حوزه های مختلف آموزشی، تکنیکی، فنی، و نیروهای انسانی این عرصه شوند.

۷ـ طب اسلامی در افزایش مرگ و میر بیماران نقش داشته و دارد. منع استفاده از برخی داروهای ضرور و حیاتی ، تجویز دارو و مواد شیمیایی زیان بار، تقبیح و نادرست دانستن برخی از جراحی ها، و در نتیجه در خفا انجام شدن این نوع از جراحی ها در شرایط نامناسب، حذف نیروهای کارآمد به دلائل شرعی و سیاسی و عقیدتی، نفی همراه با تبلیغ و ترویج علیه پیشرفت های پزشکی در کشورهای غرب با نگاهی سیاسی و “ضد امپریالیستی” نمونه هایی از نقش مخرب طب اسلامی در جامعۀ ماست.

پانویس ها:

۱ـ سخنان تند داریوش مهرجویی در رابطه با در گذشت عباس کیارستمی در گویانیوز.

۲ـ واکنش نظام پزشکی به اظهارات مهرجویی درباره فوت کیارستمی ، ایسنا و خبرنامه گویا، پنجشنبه ۲۴ تیر۱۳۹۵.

۳ـ پرونده های بسیاری درباره مرگ بر اثر خطای پزشکی در ایران مطرح شده اند.

“… پرونده صغری کاظمی، بیمار ۴۵ ساله ای که پس از عمل جراحی غده چربی سر، در یکی از بیمارستان های بزرگ و صاحب نام این شهر جان باخت، هنوز در دادستانی انتظامی سازمان نظام پزشکی تهران مفتوح است. علی کاظمی همسر این زن ۴۵ ساله در این باره می گوید: همسرم اوایل دی ماه سال گذشته، جهت انجام عمل جراحی غده چربی سر که به گفته پزشک متخصص، عملی بسیار ساده بود، در یکی از بیمارستان های صاحب نام و معروف تهران بستری و عمل جراحی او با موفقیت انجام شد. پس از انجام عمل جراحی، متوجه تورم اعضای بدن و تنگی نفس او شدیم که با اعلام به سرپرستار بخش، گفتند این عوارض پس از عمل است و مشکلی ندارد، ولی متاسفانه این عوارض تا سه روز بعد از عمل جراحی ادامه داشت تا اینکه حال همسرم رو به وخامت گذاشت و با تشدید علایم خفگی بیمار مرتب درخواست کمک می کرد. از سرپرستار بخش و پزشک معالج کمک خواستیم. سرپرستار بخش گفت:”کولی بازی درنیاورید. ظهر متخصص بیهوشی او را ویزیت کرده است، متخصص ریه را چندبار پیج کرده ایم، اما هنوز به بالین بیمار نیامده است. با پزشکش هم که تماس می گیرم، موبایلش خاموش است”. بالاخره پزشک معالج بعد از ۳۶ ساعت، بیمار ما را ویزیت کرد و مقرر شد همسرم را به آی.سی.یو منتقل کنند و به ما گفتند بروید و با شما کاری نداریم، ولی هنگامی که در راه منزل بودیم از بیمارستان تماس گرفتند و اطلاع دادند که متاسفانه همسرم فوت کرده است.

ـ رسانه ها چندی پیش اعلام کردند خطای پزشکی، نوجوان ۱۵ ساله ای را روانه بیمارستان کرد.

“محسن” نوجوان ۱۵ ساله ای که شامگاه بیست ودوم اسفندماه ۱۳۸۵ در سانحه ای پس از اصابت گلوله در اهواز روانه بیمارستان شده بود در یکی از ده ها عمل جراحی که روی این نوجوان طی این مدت انجام شد، پزشکی سیم راهنما را در بدن بیمار جا گذاشت و وضعیت جسمانی او را وخیم تر کرد. این خطای پزشکی در حالی رخ داد که به گفته رحمت الله صفایی پدر محسن، او به طور محدود توانایی حرکت قسمت هایی از بدن خود را به دست آورده بود، اما در حال حاضر وضعیت جسمانی اش بدتر شده است.

ـ مرگ یک دختر جوان ۱۷ ساله به نام مریم نیز از جمله اخباری بود که چندی پیش توجه رسانه های جمعی را به خود جلب کرد، چرا که والدین این دختر جوان، انگشت اتهام را به سوی پزشکان و مسئولان دو بیمارستانی نشانه گرفتند که در پذیرش و تشخیص دیرهنگام بیمار دچار ضربه مغزی اهمال کاری کرده اند و آنها را در مرگ فرزندشان مقصر دانستند، مریم دو روز پس از تشخیص علت بیماری، به خاطر گذشت زمان و امکانپذیر نبودن درمان، فوت شد.

پرونده مرگ مریم اکنون در شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران درحال رسیدگی است و متخصصان پزشک قانونی موظف شده اند میزان قصور مسئولان و پزشکان در بیمارستان اول را در مرگ این دختر مشخص کنند.

ـ پسر ۲۹ ساله ای به نام کیوان به خاطر عوارض ناشی از عمل جراحی لاغری، جان باخت.

به گفته یکی از اعضای خانواده کیوان، او که از اضافه وزن شکایت داشت چند روز پس از عمل جراحی معده توسط پزشک جراحی که بخشی از معده او را با حلقه ای مخصوص مسدود کرده بود، دچار ناراحتی شدید شد، اما پزشک معالج او را نپذیرفت و حاضر به درمان وی نشد. کیوان پس از آن نزد دکتر دیگری رفت که آن پزشک هم به خاطر مسئولیت هایی که احتمال داشت متوجه وی شود، از پذیرش او خودداری کرد. حال کیوان روز به روز بدتر می شد تا این که او را به بیمارستان منتقل کردند و در آنجا مشخص شد، عمل جراحی مشکل داشته و حلقه ای که در معده او گذاشته شده است، به سرعت باید خارج شود، آن زمان ۴ ماه از عمل جراحی لاغری می گذشت و کیوان پیش از عمل جراحی دوم، جان باخت.

ـ در حادثه ای دیگر، زن جوانی که بر اثر افتادن از پله اتوبوس از ناحیه دست چپ دچار دررفتگی شده و در یکی از بیمارستان های تبریز تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، به دلیل فشار بیش از اندازه به شریان و لخته شدن خون در دست، سرانجام دوپنجم از انگشتان و کف دست چپش را از دست داد. کارشناسان نظام پزشکی تبریز در رسیدگی به شکایات این زن، دو پزشک را از اتهام های پزشکی تبرئه کردند، اما یک پزشک متخصص قلب و عروق را به علت حاضر نشدن در زمان عمل جراحی به میزان ۴۰ درصد مقصر دانستند و او را به پرداخت دیه در حق زن شاکی محکوم کردند…..”

۴- Death by medical mistake hit records

http://www.healthcareitnews.com/news/deaths-by-medical-mistakes-hit-records

۵ ـ  در نوشتن این یادداشت استفاده شده است از : مقاله شهلا محصل(هفته نامه آتیه، تاریخ انتشار: شنبه، ۱۹ تیر ۱۳۹۵)، و دکتر هوشنگ عطاپور(خطاهای پزشکی و ایمنی بیمار- عوامل انسانی در طب)، و خطاهای پزشکی و دارویی از انتشارات دانشکده علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی مازندران و….

* مسعود نقره کار، نویسنده و روانپزشک ساکن اورلاندو در آمریکا است.