مروری بر تعالیم بهائی

در دو قرن گذشته تبلیغاتی مبتنی بر بعضی از فرضیه‌های واهی بشر را در ردیف حیوانات و وارث خصائص حیوانات درنده درآورده و بسیاری از ترقیاتی که در علوم و فنون بدست آورده از مسیر استفاده صحیح آن منحرف کرده و آن را در نبرد با همنوعان خویش مصروف داشته و روح رأفت و محبت را مسدود ساخته است.

متأسفانه مدنیت کنونی مدنیتی است در قلمرو و افکار افرادی که اصول آن را برای کینه توزی و تعدی و تجاوز و اختلاف و حتی دشمنی و خونریزی بکار برده و عرصه جهان را قلمرو انسان‌های بیرحم گردانیده‌اند.

آئین بهائی سعی در آن دارد که این خوی کینه توزی، تجاوز و تعدی و دشمنی از بین بشر برداشته شود و مقام انسان به رتبه اعلائی ترقی نماید. اگر اصول آئین بهائی را خلاصه کنیم متوجه یک هدف خواهیم شد و آن این که انسان آراسته به رفتاری گردد تا گفتار درشت را به منزله شمشیر بُرنده محبت و یگانگی خواند و اذیت به نفسی دیگر را اذیت به نفس حق بداند و مهر و محبت را بگسترد و حد فاصل بین دوست و دشمن را از میان بردارد.

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:

“به عالم انسانی مهربانی کنید و به نوع بشر مهرپرور گردید. بیگانگان را مانند آشنا معامله نمائید و اغیار را به مثابه یار نوازش فرمائید. دشمن را دوست ببینید و اهرمن را ملائکه شمارید. جفاکار را مانند وفادار به نهایت محبت رفتار کنید… دردمندان را درمان گردید و مریضان را طبیب و پرستار…”

“مبادا خاطری بیازارید و نفسی را محزون کنید و در حق شخصی چه یار و چه اغیار، چه دوست و چه دشمن زبان به طعنه گشائید. در حق کل دعا کنید و از برای کل موهبت و غفران طلبید. زنهار زنهار از این که نفسی از دیگری انتقام کشد ولو دشمن خونخوار باشد. زنهار زنها از این که نفس خاطری بیازارد ولو بدخواه و بدکردار باشد.”

“تا توانید خاطر موری نیازارید چه جای انسان و تا ممکن سر ماری مکوبید تا چه رسد به مردمان. همت بر آن بگمارید که سبب حیات و بقا و سرور و فرج و راحت و آسایش جهانیان گردید. خواه آشنا و خواه بیگانه. خواه مخالف و خواه موافق. نظر به پاکی گهر و یا ناپاکی بشر ننمائید، بلکه نظر به رحمت عامه خداوند اکبر فرمائید که پرتو عنایتش جهان و جهانیان را احاطه نموده و فیض نعمتش عارفان و جاهلان را مستغرق فرموده…”

“اعظم فیض الهی محبت است… تا محبت حاصل نشود هیچ فیضی حصول نیابد.”

در آثار آئین بهائی کلمه محبت به کررات دیده می‌شود. محبت مادر و فرزند، زن و شوهر، خانواده و به طور کلی محبت به نوع بشر. برای مثال حضرت عبدالبهاء در نامه‌ای خطاب به مادری در مورد مهر و محبت به کودکان  چنین می‌فرمایند:

“مادامی که این اطفال در کنارت هستند تا می‌توانی دوستشان بدار، خود را فراموش کن و به ایشان خدمت نما، شفقت فراوان خود را از آنها دریغ مدار. مادامی که این موهبت با توست قدرش را بدان و نگذار هیچ یک از رفتار کودکانه آنها بدون قدردانی بماند. این شادمانی که اکنون در دسترس توست مدت زیادی نخواهد ماند. این دستان نرم کوچکی که در دست تو آشیانه دارند در حالی که در آفتاب قدم می‌زنی همیشه با تو نخواهد بود. همین گونه این پاهای کوچکی که در کنارت می‌دوند و یا صداهای مشتاقی که بدون وقفه و با هیجان هزاران سوال از تو می‌کنند تا ابد نیستند…. پس دوستشان بدار و محبت آنها را جلب کن و تمام گنجینه قلب خودت را برایشان ارزانی بدار. روزهایشان را از شادی پر کن و در خوشی و شادمانی معصومانه ایشان شریک باش…”

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:” محبت نور است در هر خانه بتابد…”

خوانندگان عزیز، در صورتیکه مایل به دریافت نسخه ای از مقاله فوق از طریق ایمیل هستید و یا راجع به  تعالیم بهائی سؤالی دارید لطفا با ما تماس بگیرید:  پیامگیر :     ۷۴۰۰-۸۸۲-۹۰۵    ،    ایمیل:  anyquestionsplease@gmail.com

وب سایت برای برخی از کتابهای فارسی بهائی  :      www.reference.bahai.org/fa